انمرکار و انشوهکش دانا ، اثر ادبی سومری
انمرکار و انشوهکش دانا/ Enmerkar and Enšukešdana /
یک اثر ادبی سومری از دورۀ سوم اورکه دربارۀ انمرکار پادشاه تاریخی اوروک uruk ، الهۀ اینانا. فرمانروای آرتا Artta شهر بزرگ و رقیب اوروک است و بخشی از داستانهای موسوم به اوروک را تشکیل میدهد که نیز شامل انمرکار فرمانروای آراتا قصۀ لوگال باندا Lugalbanda و گیل گمش و آکا Akka از کیش Kiš است.
متن با توصیف ثروت و زیبایی اوروک آغاز میشود که می گفته اند به مراتب، بیشتر از ثروت و زیبایی آراتا بود، اما فرمانروای آراتا از انمرکار میخواهد به او تسلیم شود و خود را داماد حقیقی الههاینانا می نامد. هنگامیکه این پیام برای انمرکار آورده میشود او به خشم میآید و سوگند میخورد که تنها او بهعنوان پادشاه اوروک نسبت به اینانا حق مشروع دارد. هنگامیکه انشوهکش دانا این پاسخ را میشنود، مجمعی گرد میآورد تا تصمیم بگیرد که بر ضد انمرکار چگونه عمل کنند. یک نفر جادوگر (ماش ماش maš maš) داوطلب میشود و او را به ارش نزدیک اوروک میفرستد جایی که تولید شیر را در اصطبل های مقدس نیسابا Nisaba خشک کند. درنتیجه، تولیدات لبنی متوقف میشود و چوپانهای پریشان آغل ها را ترک میگویند و از اوتو خورشید_ خدا استمداد میکنند. سپس ماش ماش پایین بهسوی رود میرود ولی پیرزنی عاقل از ِاِرش به نام ساگ بورو Sagburru وارد میشود و این دو متخصص در هنرهای جادوگری با کشمکش، تغییرات را آغاز میکنند .
انمرکار
هر یک شیءای فلزی را به درون رود میاندازد. جادوگر یک ماهی گول بالا میآورد و زن، عقابی را تولید میکند که آن ماهی را بگیرد سپس، مرد میشی و بعد برهای را پیش میآورد و جادوگر زن، گرگی را که هر دو آنها را میخورد. این الگو سه بار تکرار میشود و شکارچیان ساگ بورو حیوانات اهلی را که ماش ماش تولید میکند با خود میبرند. جادوگر به شکست اعتراف میکند. پیرزن او را به سبب دخالت در کار تولید شیر از سوی خدایان سرزنش میکند و بهمنظور کشتن او، وی را به درون رود می افکند. هنگامیکه انشوهکش دانا از نتیجۀ این مسابقه آگاه میشود قاصد را به انمرکار میفرستد و اعلام میکند که برتری او را قبول دارد. متن با این ستایش که «نیسابا Nisaba در خور ستایش است»، به پایان میرسد.