اشتار، الهه سامی غربی
نام این الهه احتمالاً، در رابطه با آتار/ آتار Attar/ Attart سامی غربی است که در متنی از اوگاریت، کتاب عهد عتیق و در عربستان جنوبی و ماری در دورۀ پیش _ سارگونی یافت شده است. این اصطلاح ظاهراً در آغاز، برای نامیدن ستارۀ ناهید تحت دو جنبۀ خود یعنی ستارۀ بامدادی (مذکر) و ستارۀ شامگاهی (مؤنث) است (_) آستار و آستارت در شرق، این دو تجلی در یک خدا ترکیب شده است که با وجود این، ویژگیهای هر دو نوع را حفظ کرده است ایشتار، جنگ _ الهه و نیز الهۀ عشقبازی و تولیدمثل است.
نام این الهه در آغاز در نامهای شخصی دورۀ سارگونی ظاهر میشود و جالب آنکه هم در نامهای زنان و هم در نامهای مردان دیده میشود. به نظر میرسد که پادشاهان آکّد دلبستگی ویژهای نسبت به ایشتار داشتند و این بر طبق «افسانه های تاریخی» هزارۀ دوم است که اقدام آنان را توجیه میکند.
پیشنهاد شده است که پادشاهان سلسلۀ سارگونی برای قبولاندن الهۀ خود به جمعیت سومری، یک تلفیق عقاید نسبت به اینانا را اقامه کرده بودند. از این زمان به بعد، نام ایشتار تقریباهمیشه بهصورت «INANNA» نوشته میشد. اما چون دربارۀ ویژگی اینانا اطلاعات زیادی در دست نیست، محال است بتوان تفاوت معقولی میان ایشتار سامی و اینانای سومری قائل شد. به این الهه معمولاً، در اکدی با عنوان ایشتار و در متون سومری با عنوان اینانا اشاره میشود.
از دورۀ بابلی کهن به بعد، بسیاری از سرودهای نوشتهشده به زبان اکدی در ستایش این الهه است. یک چنین تصنیفی از زمان امی دیتانا Ammiditana (حدود ۱۶۸۳_۱۶۴۷ پیش از میلاد)، دربارۀ زیبایی و فریبندگی ایشتار، لبان شهدآمیز و چشمان درخشان او سروده شده است و این الهه دوست دارد که به زنان و مردان کمک کند و موجب سعادت و شادی میشود. همۀ خدایان در برابر بانوی خود همراه با آنو یعنی شوهرش زانو میزنند. این الهه از پرستشگاه خود در اوروک به فرمانروایی میپردازد (برای نسب شناسی ایشتار _ اینانا)، متون دیگر نیز مربوط به موقعیت او در میان خدایان بابلی است ، متنی از دورۀ کاسی ها در ستایش ایشتار است و در آن، آنو نیز او را بهعنوان همسر خود تحت نام آنتوم Antum میپذیرد و میگوید که او بهعنوان ستارۀ ایشتار همان مرتبه را مانند خورشید (شمش) و ماه (سین Sin) دارد. انلیل Enlil به او اجازه میدهد که همانگونه که میخواهد عمل کند و برای او پرستشگاهی در نیپور Nippur اختصاص میدهد.
اشتار
سرودی بزرگ برای ملکۀ نیپور و شاید همزمان باهم بود که شرحی مذهبی و طولانی (در حدود ۳۰۰ سطر ) در دست است. در این سرود، در آغاز کوشش شده است که سلسله نسب ایشتار را مشخص سازد و آن را به آنو، انلیل و سین وابسته بداند. سپس، این الهه را برای مهارتهایش میستاید زیرا او، به داوری مقدس میپردازد و سلطنت را اعطا میکند، خشمگین میشود پشیمان میگردد و تنبیه میکند و سپس ترحم نشان میدهد. این الهه، جنگجویی سهمگین و ملکۀ آسمان است. همۀ این ها صفاتی بود که معمولاً در مورد اینانا ذکر میشد، ولی ایشتار نیز آفرینندۀ نسل بشر است. ( بهصورت آرورو Aruru و مادر_ الهه مشخص میشود.) و کسی است که مردان را بهصورت زنان و زنان را بهصورت مردان درمیآورد. بخش عمدهای از این متن، مربوط به نام ها ولقب های خدایان است که توانایی نویسنده را نشان میدهد.
ایشتار بهصورت خدایی بزرگ ظاهر میشود که میتواند حس احترام و عشق و همچنین بیم را بر انگیزد. روی هم رفته، ما تنها الهۀ عشق، تولیدمثل، عدالت، ترحم و شفقت است بلکه، الهۀ جنگ و نبرد و سوگواری نیز هست. این الهه دشمنان خود و کسانی را تعقیب میکند که علیه او گناه میکنند و این کار را با خشمی بیرحمانه انجام میدهد و بر سر آنان هرگونه مصیبت و بد بختی میآورد. بنابراین، تعداد زیادی از دعاها خطاب به ایشتار است تا دل سنگ او را ترک کنند که در حوادث تأثیر بگذارد و به اتباع خود آرامش ببخشد و آنها را حفاظت کند. گذشته از این اظهارات پرهیز گارانه انفرادی و شور و شوق مذهبی، ترکیبات اسطورهای چندی از دورۀ بعد از بابلی کهن وجود دارد که دربارۀ این الهه به طرز روشن تری سخن میگوید. سرود موسوم به آگوشایا Agušaya احتمالاً، برقراری جشن ویژهای را نشان میدهد. زبان طنز آمیز این شعر قابلتوجه است. آغاز آن، مربوط به ستایش ایشتار جنگجو است که دشمنان خود را مانند گردونۀ مهاجمی، به زیر خود له میکند. ازآنجاکه مشتاق نبرد است (مانند یک گاو نر وحشی می غرد). بانگ و خروش او، ااِ را خشمگین میسازد که تصمیم میگیرد به رفتار متجاوز او پایان دهد. وی با پلیدی ناخن هایش (همچون در فرود آمدن اینانا)، سالتو Saltu را میآفریند که هیبتی نیرومند دارد و به نسبت خود ، هیولا است و درواقع، نوع مبالغه آمیزی از ایشتار است، او، سالتو را سخت به خشم میآورد و به این الهه میگوید که ایشتار را به مبارزه بطلبد. الهه در مواجهه با این زن شرور به وحشت میافتد و از ِااَ میخواهد که هیولای مخوف را دور کند. ااِ این کار را با خوشحالی انجام میدهد تا زمانی که ایشتار بپذیرد که رفتار خود را تغییر دهد . بر طبق نقشۀ ِااَ، مواجهۀ آن دو نتیجۀ مطلوب را میبخشد: او تصمیم میگیرد که از مطالبۀ دائم و سر و صدای ناشایست خود برای جنگ چشم بپوشد. ِااَ جشنی بر پا میدارد که در آن مردم ، بتوانند دیوانه وار در کوچه ها برقصند و جنبۀ جنگجویانۀ ایشتار_ آگوشایا Ištar_ Agušaya را به یاد بیاورند.
اشتار