در متنهای پهلوی اشارۀ مختصری به سیاوش میشود. او بناکنندۀ دژ معروفی به نام کنگ دژ است که به آن سیاوش گِرد نیز میگویند. سیاوش آن را به یاری فرّ کیانی بنا میکند. بنا بر شاهنامه این دژ بر بالای بلندی ساختهشده است و بنا بر برخی از متنها این دژ در شمال و در سر راه ترکستان به چین و به قولی بالاتر از دریای فراخکرد قرار دارد. در برخی از منابع آمده است که سیاوش کنگ دژ را در آغاز بر روی سر دیوان بناکرده بود و کیخسرو آن را بر زمین نشاند. این دژ چنین توصیفشده است که هفت دیوار آن از زر و سیم و پولاد و برنج و آهن و آبگینه و سنگ قیمتی بوده است.
درهای بلند آن به بالای پنجاه آدمی و فاصله هرکدام از درها به یکدیگر فاصلۀ بیستودو روز بهاری و یا پانزده روز تابستانی سوار بر اسب است. ظاهراً روایتهای مربوط به وَرِجمکرد در این روایت تأثیر گذاشته و برخی نیز شرح دیوارهای این کاخ و کاخ کیکاووس را تأثیری از روایت هفت دیوار متحد المرکز هگمتانه (اکباتان) میدانند. شخصیت سیاوش در شاهنامه با ماجراهایی از عشق و حسادت و بیگناهی و در بدری آمیخته است. او پسر کیکاووس و زنی زیباروی و پارسا از نژاد فریدون و تورانیان است. مادر سیاوش در جوانی درمیگذرد. رستم تربیت سیاوش را به عهده میگیرد و به نیکی او را پرورش میدهد و سپس به دربار کیکاووس میآورد. دلبستگی سودابه، همسر کیکاووس، به سیاوش و پاسخ رد سیاوش، سودابه را به انتقامجویی وامیدارد.
به سیاوش تهمت ناپاک چشمی میزند و از او در پیش کاوس سعایت میکند. سیاوش برای اثبات بیگناهی خود به آزمایش آتش تن در میدهد و از آن سربلند بیرون میآید؛ اما غم چنین تهمتی چنان آزارش میدهد که میخواهد ترک ایران کند. او به خواهش خود از سوی کیکاووس بهفرمان دهی سپاه به جنگ افراسیاب میرود و چون ترک مخاصمه او را کیکاووس نمیپذیرد، در دربار افراسیاب میماند و با دختر او فرنگیس (ویسپان فریه، فری گیس) ازدواج میکند بنا به شاهنامه او پیش از آن با جریره دختر پیران، یکی از بزرگان خیرخواه دربار افراسیاب، پیوند همسری بسته است که فرود۱ حاصل آن است. زمانی که فرنگیس باردار کیخسرو است، در پی نبردی، افراسیاب انتقامجویانه و نامردانه سیاوش را سر میبرد. از محلی که خون سیاوش بر آن ریخته گیاهی به نام خون سیاوشان یا پَرِسیاوشان میروید. رستم به خونخواهی سیاوش، سودابه را میکشد و به دربار افراسیاب لشکر میکشد و بدین ترتیب، فصل جدیدی از نبردهای ایرانیان و تورانیان آغاز میشود.
نگاره ای از سیاوش
۱.فرود بعدها ناروا و نادانسته به دست توس، یکی از پهلوانان کیخسرو، کشته میشود و مادرش جریره و برادرش کیخسرو در غمی بزرگ فرو میروند. جریره تاب غمها را نمیآورد و خود را میکشد.