روز مردگان نگاهی به دیوارنگاره های مکزیک


نویسنده: هامون قاپچی
در آغاز کلام بد نیست که در یک بررسی کلی به این مهم اشاره کنیم، که هنر معاصر مدرن مکزیک را مردمان در جهان چه می دانند؟ اولین گزینه همان نقاشی دیواری است. هنر انقلابی مکزیک وام گرفته از هنرهای بومی قبل از تسخیر مکزیک به دست اسپانیایی ها است هنر تمدن هایی مانند آزتک- مایا، زاپوتیک و چندین تمدن دیگر که بی گمان چشمه خروشان و زلال بخش حیات هنری آینده مکزیک بوده است. برخی از آثار این تمدنهای کهن در موزه ملی مکزیکو سیتی به نمایش گذاشته شده است و در میان آثاری که در طی حفاری هایی از این تمدن به دست آمده است به نقاشی های دیواری کهنه ای برمی خوریم که برای مردم مکزیک ارزش و شان زیادی داشته و تحت مراقبتهای دقیق است.
سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی مکزیک بر این پایه بوده است تا با رشد هنر نقاشی دیواری به گونه ای همگام با دیگر مکاتب جریان ساز شده و رد پایی از خود در تاریخ برجای گذارند. در نتیجه می توان در یک مثلث حکومت، هنرمند، مردم (مخاطب) را قرار بدهیم. وحدت و کثرت سیاسی است که می تواند نقاشی دیواری انقلابی مکزیک را بر دیده های جهانیان قرار دهد. وحدتی که شاید فقط در آثار مذهبی این گونه هنری به چشم بیاید مانند شمایل نگاری مسیح و …
مکزیکی ها با تبیین سیاست و انتخاب مفاهیم و موضوعاتی که به عهده هنرمند نقاش بود، آغازگر هویتی نوین در نقاشی های دیواری و هنر خود شدند.
در یک تعریف کلی می توان گفت، هنر انقلابی مکزیک، با تلاش سه هنرمند بزرگ که در راس آن دیه گو ریورا قرار دارد با هم کیشانش- اوروسکو- میکه روس به اوج خود رسید. البته هنر مکزیک تنها با تلاش این سه هنرمند به نوزایی خود نرسید بلکه هنرمندان زیادی در به وجود آمدن این جنبش بزرگ سهم دارند.
در نوآوری مکزیک می توان سبک باروک اسپانیایی را چه از لحاظ روایتی و چه از لحاظ تجسمی به طور افراطی مشاهده کرد، این هنرمندان افراطی به نسخه برداری از آثار اصیل اسپانیایی و ایتالیایی پرداختند. به استثنای سه هنرمند تجربه گر که در شکل گیری نقاشی دیواری های انقلابی نقش به سزایی داشته اند و به غیر از این هیچ چیز بیشتر در هنر مکزیک و در ابتدای نوآوری نمی توان مشاهده کرد.
در همین زمان نقاشان جوان برای نوآموزی نزد هنرمندانی چون پیکاسو و مودیلیانی می رفتند و یا در فرانسه به بررسی آثار امپرسیونیستها و نئوامپرسیونیستها پرداختند و آثارشان نشان دهنده این تاثیرات بود. اما بسیاری هم به منابع سنتی روی آوردند که همین گروه در به وجودآمدن هنر نوین مکزیک نقش به سزایی داشتند.
انقلاب مکزیک در ۱۹۱۵ و در زمان دکتر آتل این نخستین نقاش بومی مکزیک اتفاق افتاد. وی درباره کمونیسم سخن می گوید. و از تلاقی پیوند هنر بومی و کمونیسم در مکزیک غیر از کمونیسم روسیه که عمدتاً از طریق مرز آمریکا وارد مکزیک شد، انواع تفکر کمونیستی نیز وجود داشته است که فرآورده هایی محلی بودند نه اندیشه مارکس در واقع می توان آن را به جریان توده های مردمی نسبت داد و سنتهای رسمی اسپانیایی و شیوه زندگی سرخپوستان، وی به سوسیالیسم شاعرانه انجیلی اعتقاد داشت.
همان گونه که می دانیم در برخی از رشته های هنری مانند نقاشی دیواری، هنرمند باید به گونه ای هماهنگ با نظام حکومتی باشد. زیرا زیبایی سازی هر شهر نشان دهنده آرای آن نظام حکومتی است. پس دخیل بودن دولت در سرنوشت هنرمند، او را تبدیل به کارمند دولت و در عین حال با یک ذهن خلاق می کند، امری که نقاشی را شامل نمی شود. اتاق نقاش برای او مرکز جهان است، درنتیجه جریان توده های همگرا هنر مردمی و جمعی و یا Public Art را به وجود می آورد مانند ایران پس از انقلاب، مکزیک، فرانسه و… اما نکته ای که حایز اهمیت است آن می باشد که این هنر باید همدل و همقدم با آنها باشد و مردم درآن دخیل و از آن سردربیاورند.
خصیصه ای که مکزیکی ها بسیار هوشمندانه به آن رسیدند، و البته همزمان با این اتفاق در فرانسه کوبیست ها ساز خود را می زدند و ملهم از سزان نقاش پست امپرسیونیست بودند و نظریات فیزیکی در جهانی فارغ از هیاهوهای اجتماعی داشتند .
در میان این نقاشان ری ورا از مطرح ترین نقاشان مکزیک و تبدیل به اسطوره ای شد که باید آن را مدیون حمایت های بی دریغ هم عصران سیاسیش و طرفداران هنر مردمی مکزیک دانست.
وی مانند تمامی نقاشان مکتب مردمی به کیفیت هایی چون وحدت در تلاش، توجه به ارضای تماشاگر، شکل پردازی توام با اختصار در تلفیق احساسات و عواطف اشاره کرد.
دیه گو در ۱۸۸۶ در شهر گوناخوآتو زادگاه استقلال مکزیک، چشم به جهان گشود. وی پس از اتمام تحصیل به اروپا مهاجرت کرد و در شمال اروپا گردش کرد. در پاریس با تمام هنرمندان از فوویست گرفته تا کوبیست مثل پیکاسو، براک، درن، مودیلیانی آشنا شد و علاوه بر نقاشان، پیکره سازان و شاعران،داستان نویسان و منتقدان نیز دوستی پیدا کرد.
در سال های ۱۹۱۳ تا ۱۹۱۷ به شیوه کوبیستی نقاشی کرد و به اعتقاد دیگران هیچ گاه با شیفتگی دل به آن نداد. دربیشتر تصویرهای کوبیستی اش عنصرهایی مشخصاً غیرتجریدی دیده می شد که درواقع در بسیاری از آثار پیکاسو هم وجود داشت.
ری ورا در سراسر سال های نقاشی هیچگاه در رنگ، الگوهایی غنی تر و هماهنگ تر از آثار کوبیستی خود خلق نکرد. «مردی با سیگار» از مجموعه سالوهاله که گستره وسیعی از رنگهای ملایم درآن به کار رفته است و بنفش و آبی نقش مهمتری در آن دارد، یکی از زیباترین نقاشی های ری ورا به شمار می رود. در همین دوره کوبیستی، ری ورا با گروهی از نقاشان روس آشنا شد و در مباحثه با اعضای همین گروه بود که نظریه هایی را به نظم درآورد که بعدها در نقاشی های دیواری مکزیک صورت واقعیت یافت و جان گرفت.
نقاشان روس مقیم پاریس در گرماگرم صدور بیانیه های انقلابی، قطعنامه ای دسته جمعی تنظیم کردند که درآن آمده بود: باید هنر را به توده ها داد. در جامعه سوسیالیستی هر صنعتی باید چنان باشد که برای همه کس کالافراهم کند، پس هنر هم باید چنان باشد که به زحمتکشان تعلق یابد.
ری ورا با خود گفت: دهقان روس از این اثر ثقیل و این بیان پرطمطراق چه خواهد فهمید. او اعتقاد داشت که آنان در اشتباهند. نگاه او به هنر نگاهی بود با شناخت روحیات عوام و حق دادن به آنان زیرا به نظرش هنر محصول فعالیت همزمان دستگاه عصبی و ذهن است و هر دو این فعالیت ها، چه جسمانی چه روانی، مشروط به تجربه اند، و افزود که انسان بدون آموزش مشاهده آثار هنری، از آنها نه تنها لذت نخواهد برد بلکه ممکن است زیان هم ببیند. درست مانند کسی که با یک نوع خوراک، مثلاً چینی یا مکزیکی، آشنایی ندارد و نه تنها لذتی از آن خوراک نمی برد بلکه ممکن است سوءهاضمه هم پیدا کند.
ری ورا معتقد بود که برای لذت بردن همه مردم از مشاهده آثار هنری، هنرمندان باید این آثار را به صورت هایی دراختیار مردم بگذارند که نه تنها روش های فنی هنرنو را به خدمت بگیرد و بازتاب کیفیات آن باشد بلکه طرحی به حد کافی ساده نیز داشته باشد و محتوایش به گونه ای باشد که در همان نگاه اول قابل درک و گیرا باشد. این اصل زیبایی شناسی تماشاگری، همیشه در همه جا معتبر است.
ری ورا هنرنمایی به دیوارهای مکزیک را با نقاشی به کمک موم داغ شروع کرد که نمونه ای از این روش، یعنی جشنواره گل او، در مجموعه دائمی موزه هنر معاصر در نیویورک قرار دارد. طرح های اثر خلقت انسان را در سیمان مرطوب قلم زد، طوری که دست کم طرح اولیه نقاشی دوام طولانی داشته باشد، و با پشتکار فراوان از مومرنگ مذاب استفاده کرد. وقتی دید که نقاشی یک سطح کوچک با استفاده از موم ماه ها به درازا می انجامد، او هم به آزمایش همگانی استفاده از روش سریعتر، یعنی فرسکو، روی آورد. او هم مانند دیگران دریافت که حکومت در آن روزها اندیشه و کارگزاران خود را به سرعت عوض کرده است و لذا نقاشانی که می خواهند فضای بیشتری نصیب شان شود باید سریعتر کار کنند.
ری ورا در اولین فرسکوهای خود طرح هایش را در همین مرحله و مستقیما روی سطح دیوار می کشید. لازم بود کار به سرعت انجام شود زیرا تا وقتی پوشش نازک آهک و ماسه هنوز رطوبت داشت کار طراحی و نقاشی می بایست به پایان برسد. به خلاف گفته برخی افراد ناوارد، درواقع رنگ به لایه آهک و ماسه نفوذ نمی کند، بلکه موقعی که آهک در جریان خشک شدن که بن گیری می کند. و سرانجام خاصه های اصلی خود را به صورت کربنات کلسیم یا سنگ آهک بازمی یابد، رنگ نقاشی به صورت سطح آهک و ماسه درمی آید.
البته طراحی و بعد نقاشی روی این سطح، آن هم با سرعتی بیش از سرعت خشک شدن آهک، کاری بس دشوار بود. ری ورا سرانجام دست به ابتکاری زد که بعدا همه از آن استفاده کردند. او طرح ها را روی نخستین پوشش آهک و ماسه می کشید و بعد آن را به کاغذ شفافی منتقل می کرد که وقتی سطح نهایی آماده رنگ آمیزی می شد دستیارش می توانست با استفاده از روش استنسیل، آن طرح ها را از کاغذ شفاف دوباره به پوشش نهایی دیوار برگرداند.
سلسله ای از فرسکوهای نهایی که در سال های ۱۹۲۷ و ۱۹۲۸ در راهرو طبقه سوم پاسیو بزرگ وزارت آموزش نقاشی شد، دو کوریدوی انقلابی را نشان می دهد که شعرها آنها بر گلبندهای آویخته دیده می شود. شعرهای نوعی برداشت مردمی از قانون اساسی سال ۱۹۱۷ را القاء می کند و نظیر این مکتوب امید آفرین در پایان نخستین دهه؛ بیشتر به وصف هدف های انقلاب می پردازند تا به دستاوردهای آن. ری ورا این فرسکوها را با هزاران انسان تخم مرغی شکل انباشته است که چشم به راه آزادی موعود انقلاب هستند. پاسیانوهایی با سامباره روهای حصیری اند که پیراهن های چسبان و شلوارهای یکسان به تن دارند. جامه شان به طرزی راحت به اندام فربه شان می چسبد. مکزیکی های اصیل که استخوانی، عضله ای ولاغراندام هستند و به علت کم خوری حتی اندکی نحیف هم به نظر می رسند، به نسخه ری ورایی اندام خود با شگفتی می نگرند.
اندام های دهقانی با کاریکاتورهای ری ورا درباره جامعه سرمایه داری در تقابل قرار می گیرد. او در این کاریکاتورها راکفلرها، مورگان ها و فوردها را نشان می دهد که در پشت میزی با نواردوزی های ضخیم شراب می نوشند.
برخی آثار ری ورا: روز مردگان، بازار، روز اول ماه مه در مکزیک، برهنگان تزئینی، کشیش خوب و کشیش بد، واکسیناسیون و…
همان طور که بیان شد ری ورا از آن دسته نقاشانی بود که همگام با حکومتش به شناخت فرهنگ های دیگر و مکاتب دیگر و به شناساندن خود به دیگر کشورها شد. ری ورا به خرج دولت مکزیک به کشورهای مختلف سفر کرد و به آنالیز مکاتب و هنرمندان پرداخت.
ری ورا طی هفت سال کار پر بار خود مردم مکزیک را با نقاشی های دیواری آشنا کرد. چه بسا برخی تعدادی از این آثار را نمی پسندیدند. اما بیشتر آثار ری ورا نوعی خوراک فکری مردم به حساب می آمد.
ری ورا پس از هکتارها نقاشی روی دیوار، در چند سال اخیر در کارگاه خود به طور خصوصی و به دور از هیاهو به طراحی و نقاشی سه پایه ای مشغول شد. چنین می نماید که به نقاشی در سطوح کوچک متمایل شده بود و به مهارت خویش در پاکیزگی شکل ها می پرداخت. در این اندیشه بود که تکنیک تامین حداکثر بیان با حداقل وسایل را از نقاشی فرسکو به نقاشی رنگ روغن انتقال دهد ولی قبل از هر چیز کیفیات عمیقتر، بافت های متنوع تر و استفاده لذت بخش تر رنگ روغن و تمپرا رادر مقایسه با نقاشی فرسکو تجربه کرد.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ