هانیبال

سال ۲۳۲ قبل از میلاد مسیح جنگی ۲۳ ساله به نام پونیک در دریای مدیترانه تفاق می افتد.نوجوانی بنام هانیبال برای جنگ راهی اسپانیا می شود او در ۲۰ سالگی بعنوان فرمانده انتخاب می شود

شهر ساگانتوم که از متحدان روم بود به محاصره هانیبال می افتد مدتی بعد از محاصره رهبر ساگانتوم که چاره ای نمی دید راهی اردوگاه هانیبال برای مذاکره می شود هانیبال از فرصت استفاده کرده و نیروهایش را به شهر می فرستد و علیرغم اینکه مردم شهر تسلیم شده بودند توسط هانیبال قتل عام می شود.

شوهر خواهر و پدر هانیبال بسیار با روم جنگیده بودند اما هیچ وقت نتوانسته بودند به خود روم حمله بکنند در سال ۲۱۸ پیش از میلاد زمانی که هانیبال ۳۰ سال داشت نقشه حمله به روم را طراحی می کند.

تنها راهی که هانیبال می توانست از آن به روم حمله کند دریای مدیترانه بود اما نیروی دریایی کارتاژ به قدری قوی نبود که بتواند از راه دریا به روم حمله کند.

هانیبال یکی از عجیب ترین تصمیمات خودد را که در طول تاریخ بی نظیر است گرفت او تصمیم گرفت از راه آلپ به روم برود.

کوههای آلپ مرتفع ترین و سردترین کوههای اروپا بودند.دمای هوا در شب ها در این منطقه به ۲۳ درجه زیر صفر هم می رسید.سپاهیان هانیبال نیز از لباس مناسب و آذوقه کافی برخوردار نبودند و بیماری ها و عوامل مختلف دست به دست هم داده بودند تا سپاه هانیبال به روم نرسد.

اما هانیبال سرسخت تر از کوههای آلپ بود و حاضر شد نیمی از سپاه ۵۰ هزار نفری خود را فدای خواسته اش بکند.

هانیبال بسیار بی رحم و خون ریز بود زمانی که سربازی وی را ترک می کرد خانواده اش به خطر می افتادند و شکنجه و سوزانده می شدند. پلینی تاریخدان می نویسد وی یک بار یک سرباز اسیر رومی را جلوی یک فیل خشمگین انداخت و به او گفت اگر فیل را شکست بدهی تو را آزاد خواهم کرد اما وقتی سرباز توانست فیل را بکشد هانیبال او را کشت.کوچکترین اشتباه یکی از سربازان هانیبال مساوی با مرگ او بود.

در طول سفر به جنوب هانیبال یکی از چشمان خو د را در اثر بیماری از دست می دهد وقتی ارتش هانیبال به کانائه در جنوب روم می رسد گروهی از شورشیان به او می پیوندند و ارتش او به چهل هزار نفر می رسد اما سپاه رمی دو برابر این مقدار بود.

دو فرمانده رومی بنام پائولوس و واروس با همدیگر اختلاف پیدا می کنند و هانیبال از این فرصت استفاده کرده و روم را شکست می دهد.در این جنگ هانیبال ۵۰ هزار نفر از سربازان رومی را با بی رحمی تمام کشت.و سراسر دشت به رنگ خون در آمده بود.

پس از دوسال هانیبال به پشت دروازه های روم می رسد و چندین سال روم را به محاصره خود در می آورد.تکنیک هانیبال در استفاده از فیل ها جواب نمی دهد او سربازانش را به جنگ می فرستد و آنها را مجبور می کند تا کیسه هایشان را از مار پر کنند و با منجنیق آنها را بر سر مردم روم می فرستد.

اما کارتاژ هیچ همایتی از هانیبال نکرد و باعث شد که تمام مناطقی که توسط هانیبال تصرف شده بود دو باره توسط رومیان آزاد گردد.

رومیان از طرف دیگر نیروهایشان را به کارتاژ می فرستند و بزرگان کارتاژ به هانیبال دستور می دهند تا روم را ترک کند نبرد نهایی رومیان و کارتاژها در دشت زاما در شمال آفریگا رخ می دهد.همچنین عده ای نیز معتقد هستند که طاعون هانیبال را از دامه لشگر کشی اش به روم باز داشت.

هانیبال فیل هایش را به سمت سپاه روم راهی می کند ام رومی ها با مهارت خاصی فیل ها را به سمت سپاه هانیبال بر می گردانند و باعث وارد آمدن تلفات سنگین به هانیبال می شوند.

این نبرد ۱۳ سال پس از محاصره شهر انجام می شود و سیپیو یکی از فرماندهان رومی که در نبر کانائه شکست سختی از هانیبال خورده بود اینبار موفق به شکست دادن او می شود.

هانیبال مدتی بعد برای متحد شدن با دشمنان روم به مدیترانه شرقی می رود ولی در راه به دام می افتد ولی قبل از رسیدن به روم توسط زهر خودکشی می کند.