تاریخ ایران در دوره آل چوپان
خاندان چوپانیان که یکی از شاخههای قبیله مغولی سلدوز بودند و معمولاً این خاندان ریاست قبیله مزبور را در دست داشته اند. نیای خاندان به سورغان سیره از سرداران بزرگ چنگیزخان می رسد. معروف ترین شخصیت این دودمان در عهد ایلخانی امیر چوپان است. همه جوانان از عهد ارغون در دستگاه نظامی دولت ایلخانی صاحب مرتبه بلندی بود و این مقام را در دوره ایلخانان بعدی نیز حفظ کرد.
تا اینکه در عهد الجایتو به سمت فرماندهی کل قوای ایلخانی منصوب گردید و به لقب امیر الامرا رسید. امیر چوپان در دستگاه الجاییو نفوذ فراوانی یافت. تا حدی که الجایتو یکی از دختران خود را به زوجیت وی در آورد و ولیعهد در جوان خود ابوسعید را تحت سرپرستی او قرار داد. بامرگ الجایتو ابوسعید با مساعی و همت امیر چوپان به تخت سلطنت پدر جلوس کرد. بدین ترتیب امیر چوپان به برجسته ترین شخصیت دستگاه حکومت ایلخانان تبدیل شد.[۱]
اوج قدرت چوپانیان
در دوران ابوسعید امیر چوپان قدرت فوقالعادهای داشت و فرمانروای واقعی مملکت محسوب میشد. او برای تحکیم قدرت خود هر یک از فرزندان و اعضای خاندانش را به عمدهترین مناسب مملکتی گماشت. تیمورتاش یکی از فرزندان وی حاکم روم بود. امیر حسین فرزند دیگرش حکومت شیراز و قسمت مهمی از فارس را داشت. دمشق خواجه فرزند سوم، شخص اول دربار ابوسعید به شمار می رفت و بقیه افراد خاندان چوپانی نیز به همین ترتیب مصدر مشاغل حساس و مهم بودند. کلید امور دولت ابوسعیدی به سرپنجه تدبیر و ضرب شمشیر آل چوپان اداره می شد.
موقعیت امیر چوپان در دستگاه حکومت ابوسعید به قدری محکم بود که ابوسعید وی را پدر می خواند و وقتی زوجه امیر چوپان که خواهر ابوسعید بود درگذشت، ابوسعید دیگر خواهرش – ساتی بیگ -را به عقد او در آورد. حتی زمانی که در ۷۲۰ هجری امیر تیمور تاش پسر امیر چوپان و حاکم روم علم طغیان علیه ابوسعید برافراشت و در آن ایالت اعلام استقلال نمود، از محبت ابوسعید به آن دودمان کاسته نشد. امیر چوپان خود به روم لشکر کشید و پسر یاغی را تادیب کرد و ابوسعید نیز مجدداً تیمورتاش را در حکومت روم باقی گذاشت.[۲]
افول چوپانیان
اما این خاندان گرفتار دسایس جاری دربار ایلخانی گردید. قدرت گیری بیش از حد خاندان اشکانی و رقابت جناحهای رقیب باعث گردید که ابوسعید کمر به خلع ید و نابودی این خاندان ببندد. ابوسعید ابتدا در سال ۷۲۷ هجری فرمان قتل دمشق خواجه پسر امیر چوپان را که همه کاره دربار محسوب میشد صادر کرد.[۳] بعد از آن امیر چوپان علیه ابوسعید شورید اما شورشو ناکام ماند. امیر چوپان که به دربار آل کرت هرات پناهنده شده بود، به دست ملک غیاث الدین کرت و به فرمان ابوسعید به قتل رسید. بعد از این کلیه پسران امیر چوپان که هر یک حاکم منطقه ای بودند کشته و یا به دربار همسایگان مخالف ایلخانان پناهنده شدند.[۴] امیر تیمور تاش که معظم فرزندان امیر چوپان بود به دربار الناصر حاکم مصر فرار کرد. گرچه ناصر در ابتدا از او به خوبی پذیرایی کرد، لیکن بعد از مدتی به تحریک ابوسعید او را به قتل رسانید.[۵]
پسر تیمور تاش به نام شیخ حسن که در آناتولی مخفی شده بود بعد از مرگ ابوسعید خروج نمود. او ابتدا شهرت داد که تیمورتاش هنوز زنده است و شخصی را که به او شباهت داشت، تیمورتاش معرفی نمود. شیخ حسن بعد از مدتی تیمورتاش دروغین را کنار زده خود به مقصد تصرف آذربایجان از آناطولی حرکت کرد. با خروج شیخ حسن چوپانی برخی از هواداران سابق چوپانیان و دستههای ناراضی از جلایریان که بعد از مرگ ابوسعید قدرت را در آذربایجان به دست گرفته بودند، به او پیوستند. شیخ حسن چوپانی که به شیخ حسن کوچک معروف شده است. در سال ۷۳۸ هجری در نخجوان جلایریان را شکست داد و شهر تبریز را فتح کرد. شیخ حسن کوچک در تبریز ساتی بیگ خواهر ابوسعید را به تخت سلطنت نشاند ولی در عمل خود قدرت را در دست گرفت. بدین ترتیب حکومت دودمانی چوپانیان در ارمنستان، آذربایجان و شمال غربی ایران استوار گردید.[۶]
+ دانلود کتاب تاریخ آل چوپان از کتابخانه تاریخ ما
شیخ حسن چوپانی بعد از دفع حمله طغاتیمور یکی دیگر از مدعیان ایلخانی که از خراسان برخواسته بود، ساتی بیگ را عزل کرد و ایلخان دست نشانده دیگری به نام سلیمان خان بر تخت حکومت نشاند. او در سال ۷۴۰ هجری با شکست دادن قطعی جلایریان در نبرد مراغه، حکومت چوپانیان را در آذربایجان، ارمنستان و نواحی غربی ایران تا سلطانیه و قزوین گسترش داد.[۷] شیخ حسن چوپانی بعد از اینکه در یک سلسله مجادلات نظامی پیدرپی با رقبا و دیگر مدعیان قدرت در آذربایجان، ارمنستان و آسیای صغیر قرار گرفت. عاقبت شیخ حسن چوپانی در سال ۷۴۴ هجری به تحریک رقبا به دست همسرش به قتل رسید. بعد از او برادرش ملک اشرف چوپانی با شکست دادن دیگر عموزادگان خود به قدرت چوپانیان دست یافت. ملک اشرف ایلخان دست نشانده دیگری را به نام انوشیروان به تخت سلطنت نشاند.[۸]
دوران حکومت ملک اشرف تا سال ۷۵۹ هجری در آذربایجان از ادامه یافت. دوره حکومت وی از اسفبار ترین دوره های تاریخ حیات مردم آذربایجان محسوب میشود. چوپانیان اساس قدرت خود را بر طوایف نظامی ترک و مغولان بنا نهاده بودند و اشراف محلی، کشاورزان و شهرنشینان را با اخذ مالیات های بی رویه و غارت اموال به افلاس کشانده بودند. در دوره حکومت او بسیاری از بزرگان و روسای دودمان های محلی آذربایجان جان باختند. چوپانیان در متصرفات خویش به بهره کشی بی رحمانه و نامحدود از رعایا پرداختند و در این طریق هیچ حد و میزانی قایل نبودند.[۹]
نابودی چوپانیان
ظلم و ستم ملک اشرف و زعمای دولت چوپانیان در آذربایجان به حدی بود که نمایندگان و بزرگان آذربایجان برای رهایی از ستم چوپانیان دست استمداد به سوی جانی بیک پادشاه اردوی زرین دراز کردند. بالاخره در اوایل سال ۷۵۹ هجری لشکریان اردوی زرین به آذربایجان حمله کردند و جانی بیک توانست با شکست ارتش چوپانی شهر تبریز را فتح کند و ملک اشرف که به دست لشکریان اردوی زرین دستگیر شده بود در میان سرور و نشاط مردم تبریز اعدام گردید.
بدین ترتیب دوران حکومت چوپانیان به سر آمد. چوپانیان در تاریخ جزو کشت و کشتار و قتلعام به چیز دیگری معروف نیستند.[۱۰]
[۱] .بیانی، شیرین، تاریخ مغول و ایلخانان، ص ۲۴۸.
[۲] .همان ص ۲۵۲.
[۳] .مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ص ۵.
[۴] . پیگولوسکایا و دیگران، تاریخ ایران از آغاز تا پایان سده هیجده، ص ۳۷۸.
[۵] . . اقبال، تاریخ مغول، ص ۳۴۱
[۶] . همان، ص . ۳۵۵
[۷] . پیگولوسکایا و دیگران ۴۰۷ – ۴۰۶.
[۸] . اقبال، تاریخ مغول، ص ۶۳ – ۳۱۲
[۹] . پیگولوسکایا و دیگران، ص ۴۰۷ – ۴۰۶.
[۱۰] . اقبال، ص ۳۶۴، مزاوی، ص ۵، برای اطلاع از تاریخ آل چوپان، رک، نبئی، ابوالفضل، آل چوپان.
منبع:
- تاریخ جهان اسلام از قرن هفتم تا دهم هجری ، علیرضا خزائلی، انتشارات دانشگاه پیام نور
- تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی