بررسی تاریخ آل جلایر

جلایر یکی از بزرگترین و مشهورترین قبایل مغولی است و دودمان جلایریان به این قبیله منتسب است. نیای جلایریان شخصی به نام ایلکانویان است که به عنوان یکی از سرداران لشکر هلاکو در حمله به ایران شرکت داشت و به همین جهت به این سلسله ایلکانویان نیز می‌گویند.

ایلکانویان و اولاد و احفاد  وی در دولت ایلخانان ایران نفوذی تمام بدست آوردند. اعضای این خاندان معمولاً از صاحب منصبان بزرگ نظامی ایلخانان بودند. علاوه بر این بسیاری از آنان با شاهزادگانی از خاندان هلاکویی ازدواج کردند. به طوری که امیرحسین جلایری نوه ایلکا با اولجای خاتون دختر ارغون ازدواج کرد و از این جهت او را کورگان لقب دادند. شیخ حسن جلالی که بنیانگذار دودمان جلایریان محسوب می‌شود، حاصل این ازدواج است و از این جهت بین نوه دختری ارغون می باشد.

شیخ حسن جلایر که به  شیخ حسن بزرگ (او را از این روز( بزرگ می خواندند تا از دشمن خود امیرحسن کوچک چوپانی متمایز باشد) معروف است وی در عهد ابوسعید با عنوان الوس بیگ و حاکم به بالاترین مقامات حکومتی دست یافت. شیخ حسن جلایری بغداد خاتون دختر امیر چوپان که متنفذ ترین شخصیت دولت محسوب می‌شود را به نکاح خود داشت. اما ابوسعید در زوجه او طمع کرد و همین مسئله باعث بروز دایره نقار و کینه بین امیر چوپان ابوسعید گردید که عاقبت با کشته شدن امیر چوپان و نفی بلد شدن دودمان او خاتمه یافت.

اما امیر شیخ حسن بزرگ ناگزیر گردید و بنا به درخواست ابوسعید زوجه خود را طلاق گوید.[۱] چندی بعد از شیخ حسن بزرگ به تهمت ارتباط با بغداد خاتون و تدارک توطئه علیه ابوسعید دستگیر و در یکی از قلاع آناطولی مدتی محبوس بود.  اما مدتی بعد از این اتهام تبرئه شد و به حکومت آناطولی دست یافت و تا سال ۷۳۶ هجری یعنی زمان مرگ ابوسعید بر این مقام باقی ماند.[۲]

بخش سبز رنگ محدوده  آل جلایر
بخش سبز رنگ محدوده آل جلایر

انقلاباتی که بعد از مرگ ابوسعید رخ داد فرصت مغتنم را برای شیخ حسن جلایری ایجاد کرد. شیخ حسن که در راه اتحاد با بعضی از سران سپاه ایلخانی قدرتی به هم زده بود یکی از نبیره زادگان هلاکو به نام محمد خان را نامزد ایلخانی کرد و به آذربایجان لشکر کشید و تبریز را تسخیر نمود و دلشاد خاتون زوجه باردار ابوسعید را به عقد خود درآورد. علاوه بر این وی با بازماندگان خواجه رشید الدین را مورد مرحمت قرارداد. وی با این اقدام کوشید اساس حکومت خود را به عنوان ادامه دهنده سیاست‌های اصلاحی غازان خان تحکیم بخشد.

علی‌رغم این، حکومت شیخ حسن جلایری در آذربایجان دیری نپایید. او در سال ۷۳۸ هجری در نخجوان از شیخ حسن کوچک چوپانی شکست خورد و ناگزیر گردید که به قزوین عقب نشینی کند. او در قزوین ابتدا از طغاتیمور که در خراسان ادعای ایلخانی کرده بود تبعیت نموده و بعد از مدتی یکی دیگر از اعقاب هلاکو را به عنوان شاه جهان تیمور به تخت ایلخانی نشاند و به عراق عرب آمده بغداد، دیاربکر و خوزستان را تحت استیلای خویش درآورد.  حسن جلایری در سال ۷۴۰ هجری برای مصاف با چوپانیان به آذربایجان لشکر کشید اما طرفی از این اقدام نبست. بعد از این شیخ حسن، شاه جهان تیمور ایلخانی را رسماً معزول کرد و سلسله ای مستقل به مرکزیت بغداد پایه گذاشت.

امیر شیخ حسن بزرگ مدت هفده سال (۷۴۰ – ۷۵۷ هجری) در عراق عرب با استقلال سلطنت کرد و در غالب امور دلشاد خاتون زوجه و مدبره و مملکت را اداره می‌کرد. جلایریان به شدت می‌کوشیدند تا سیاست عمرانی و اصلاحی غازان خان را ادامه دهند. در طول حکومت شیخ حسن بزرگ بغداد به آبادانی و پیشرفت علمی بسیاری دست یافت و مهد دانشمندان و شاعران بزرگ آن دوره گردید.[۳]

سلطان شیخ اویس ثمره ازدواج شیخ حسن با دلشاد خاتون بود بعد از وی به تخت حکومت جلایریان جلوس کرد. بعد از انقراض دولت ایلخانی در آذربایجان به دست جانی بیک، سلطان اویس فرصت را غنیمت شمرد و تبریز را در سال ۷۶۰ فتح کرد. بدین ترتیب آذربایجان، ارّان، موقان نیز ضمیمه مملکت جلایریان گردید. بعد از این سلطان اویس و موفقیت های نظامی فراوانی را به دست آورد، حتی برای مدتی با حمایت از شاه محمود مظفری دامنه قدرت خود را تا فارس و کرمان و هرمزگان  گسترش داد.

سکه دوره جلایریان، بغداد، 1382 - 1387 میلادی
سکه دوره جلایریان، بغداد، ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ میلادی

اقدامات نظامی و سیاسی به خصوص ویژگی‌های فردی و انگیزه های فرهنگی که از شخصیت سلطان اویس نشات می‌گرفت بی‌تردید باعث شده بود که مرتبه نخست در بین امرای دودمانش برای وی تضمین گردد. خدمات شیخ اویس منحصر به تلاش در راه احیا تجارت و مبادلات بازرگانی در مملکت آسیب دیده ایران نبود، بلکه باید تحصیلات فردی، حمایت از هنرمندان و علاقه وی به هنر و ادب را نیز درباره او در نظر داشت.[۴] سلطان اویس در سال ۷۷۶ هجری درگذشت. با فوت او قدرت جلایریان به سرعت رو به زوال نهاد. حسن بزرگترین پسر شیخ اویس به دلیل عدم محبوبیتش نزد مردم موفقیتی کسب نکرد و سرانجام به وسیله امرای عالی رتبه قتل رسید و برادرش حسین جانشین وی شد.

سلطان حسین درگیری های متعددی با دولت مظفری و دولت تازه تاسیس قره قویونلوها داشت. گرچه موفقیت های نظامی چندی در درگیری با دشمنان خود به دست آورد، اما درگیری های درون خاندانش او را از پا درآورد. عاقبت سلطان حسین در مصافی علیه برادرش احمد جلالی شکست خورده و کشته شد. در سال ۷۸۴ هجری سلطان احمد بر تخت حکومت جلایریان جلوس کرد. دوران حکومت سلطان احمد جلایری کاملاً در نفاق خاندانی و ستیز فراگیر با همسایگان سپری شد و در آخر دوره حکومت او مستملکات دولت جلایری به دست رقبا افتاد.

صفحه‌ای از دیوان شعر سلطان احمد با مینیاتورهای جنید بغدادی، نمونه‌ای شاخص از شعر عصر ایلکانی و نگارگری مکتب بغداد-تبریز. سلطان اویس جلایر و فرزندانش از جمله سلطان احمد در شاعری، شاگرد سلمان ساوجی بودند و در دیگر هنرها از قبیل خوشنویسی، نگارگری و موسیقی نیز صاحب فن بودند.
صفحه‌ای از دیوان شعر سلطان احمد با مینیاتورهای جنید بغدادی، نمونه‌ای شاخص از شعر عصر ایلکانی و نگارگری مکتب بغداد-تبریز. سلطان اویس جلایر و فرزندانش از جمله سلطان احمد در شاعری، شاگرد سلمان ساوجی بودند و در دیگر هنرها از قبیل خوشنویسی، نگارگری و موسیقی نیز صاحب فن بودند.

با حمله تیمور به ایران دولت جلایری سخت‌ترین روزگار خود را تجربه کرد. جلایریان ابتدا آذربایجان را از دست دادند و سپس با فتح بغداد توسط تیمور، سلطان احمد جلایری به دربارهای مصر و عثمانی سرگردان و متواری شد.

بعد از مرگ تیمور گرچه سلطان احمد موقعیتی بهتر کسب کرد و توانست مجدداً عراق عرب را به دست آورد ولی بین او و قرایوسف ترکمان دشمنی بروز کرد و در جنگی که در سال ۸۱۳ هجری رخ داد سلطان احمد کشته شد. گرچه بعد از سلطان احمد افرادی از خاندان جلایر در بعضی از نواحی خوزستان برای مدت کوتاهی امارت کردند، اما هیچ یک از آنها موفق به اعاده دولت جلایریان نشدند. به رغم تاثیرات زیانبار و مخرب سیاسی و اجتماعی که سلاطین جلایری و به خصوص آخرین امرای این سلسله و منازعات و جنگ‌های نافرجام خود در سیاست ایران بر جای نهادند، خدمات آنان در زمینه فرهنگ مطلوب و مثبت بوده است.[۵]

 

 

برای مطالعه

آل جلایر یا جلایریان ۸۳۵-۷۴۰ هـ.ق
شیخ حسن بزرگ پسر حسین

شیخ اویس اول پسر شیخ حسن

حسین اول پسر شیخ اویس

سلطان احمد پسر شیخ اویس

شاه ولد نوه شیخ اویس

محمود پسر شاه ولد

اویس دوم شاه پسر شاه ولد

محمد پسر شاه ولد

محمود پسر شاه ولد (دوره دوم حکمرانی)

حسین دوم پسر سلطان احمد

استیلای ترکمانان قراقویونلو

۷۴۰

۷۷۵

۷۷۶

۷۸۴

۸۱۳

۸۱۴

۸۱۴

۸۲۴

۸۲۴

۸۲۸

۸۳۵

 

 

[۱] .اقبال، تاریخ مغول، ص۳۲۸.

[۲] .رویمر، ص ۳۶.

[۳] .اقبال، ص ۴۵۶.

[۴] .رویمر، ص ۳۸.

[۵] . همان، ص ۴۰، برای اطلاع از تاریخ جلایریان، ر. ک. بیانی، شیرین، آل جلایر، انتشارات دانشگاه تهران 1382     .

 

 

 

منبع:

  • تاریخ جهان اسلام از قرن هفتم تا دهم هجری ، علیرضا خزائلی، انتشارات دانشگاه پیام نور
  • تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ