جستاری درباره آیین زروانی
فرقه زروانی که انشعایی از آیین زرتشت بود. این آئین در اواخر دوران هخامنشی به وجود آمد. تأثیر و عمر طولانی آن نیز ناشی از آن بود که حکمرانان و بسیاری از اشراف ساسانی زروانی بودند. زروانیان معتقد بودند هم اهورامزدا (اورمزد و هم اهریمن فرزندان زروان) به معنای «زمان جاودان» و در نتیجه برادرند و همیشه با یکدیگر میجنگند چون به این ترتیب اهریمن نیروی تاریکی نیز از تبار خدای مطلق و دور از دسترس به حساب میآمد.
زروانیان میگفتند اهریمن هنگامی به وجود آمد که زروان لحظه ای در توانایی خود در داشتن پسری شایسته دچار تردید شد. بنا بر اعتقاد زروانیان اهورامزدا پس از ظهور مسئولیت تمام خلقت را بر عهده گرفت و پدرش تمام قدرت خود را به او واگذار کرد و در نتیجه مراسم دینی و هدف های اخلاقی دین زرتشت در آیین زروانی به قوت خود باقی ماندند از سوی دیگر اهورامزدا حالا خدایی مخلوق به حساب می آمد. به علاوه چون اهورامزدا برادر اهریمن بود اصل زرتشتی جدایی خیر و شر از میان رفته بود.
آیین زروانی همچنین راه را برای اندیشیدن و پرسش درباره ی قدرت زمان و تأثیر آن بر زندگی بشر و رویدادهای جهان گشود. نتیجه پیدایش مکتب جبر و تقدیر بود که با اصل زرتشتی آزادی اراده و مسئولیت فرد در تضاد قرار داشت ریشه ی جبر مطلق در تفکر عرفانی و غیر عرفانی بعدی در آثار شاعران ایرانی مانند خیام ، باباطاهر ، سعدی و حافظ را شاید بتوان در عقاید دوردست زروانی جست وجو کرد. این تأثیر را امروزه هم میتوان در کاربرد واژه هایی مانند روزگار، دهر و زمانه در زبان و ادبیات فارسی دید که همه تلویحاً از قدرت مطلق زمان بر سرنوشت بشر حکایت می کنند.