کیهان شناسی بودایی (آفرینش و جهان هستی)
تاریخ ما | دیدگاهها و آراء اندیشمندان بودایی درباره ساختار و تکامل عالم هستی۲، چندان اصیل و بکر نبود، چرا که در این خصوص آنان به وام گرفتن از منابع هندو بسنده کردند. بدین سان برای آشنایی با کیهان شناسی بودایی، چارهای نداریم، جز اینکه نگاهی داشته باشیم به کیهان شناسی آیین هندو. در آیین هندو کیهان شناسی از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار است، اما درباره ماهیت و محتوای این کیهان شناسی باید بگوییم افسانه و اسطوره۳ در کیهان شناسی هندو، نقش بسایر مهمی برعهده دارند. ما در بررسی کیهان شناسی هندو، تنها به مباحثی میپردازیم که به آیین بودا مربوط می شوند.یعنی سرمدیّت۴ و نظام های جهان۵ از یک سو، و شش شرط هستی جاوید۶ از سوی دیگر.
پیش از انقلاق کپرنیکی و اختراع تلکسوپ، ذهنیت اروپاییان درباره عالم هستی، بسیار محدود بود. اما قرنها پیش از آنکه دانشمندانی نظیر کپلر، کوپرنیک و گالیله در اروپا ظهور کنند، در سرزمین هندوستان، متفکران هندو، حق مطلب را درباره بیکرانگی۷ زمان و مکان ادا کرده بودند. کیهان شناسی هندوها و نظریه پردازیهای آنان درباره عالم هستی و زمان و مکان، حاصل اکتشافات و براهین محکم و مستدل علمی نبود، بلکه نتیجه مستقیم تفکر شهودی۸ و قوه تخیل۹ شگفت انگیز آنان درباره عالم هستی بود.
زمان از نظر متفکران هندو، وسعتی نامحدود بود که در شماره نمیگنجد و به همین دلیل برای سنجش آن، به مقیاسهای معمول نظیر روز، هفته، ماه وسال اعتنایی نداشتند. زمان از دید هندوها بیشتر پدیدهای کیفی بود تا کمّی؛ اما همین پدیده کیفی، کمیّتی درخود نهفته داشت و آن عبارت بود از یک سلسله دورههای زمانی موسوم به کالپا۱۰. یک دوره زمانی است که فاصله میان آغاز و پایان یک نظام جهانی را در بر میگیرد. به عقیده بعضی متفکران هندو، یک کالپا چیزی در حدود ۱,۳۴۴,۰۰۰ سال به طول میانجامید و بعضی دیگر مدت دوام یک کالپا را ۱,۲۸۰,۰۰۰,۰۰۰ سال، تخیمن میزدند. درباره طول و مدت دوام کالپاها، اتفاق نظری میان متفکران هندو وجود نداشت.
طی یک دوره زمانی کالپا، یک نظام جهانی به وجود میآمد، شکل میگرفت و مراحل تکاملی خود را میگذراند، هندوها معتقد بودند یک نظام جهانی از تودهای به هم چسبیده، فشرده و منقبض آغاز میشود و به مرور منبسط میگردد، پخش میشود، وسعت مییابد و در عین حال آهسته آهسته تخلخل درآ ن راه پیدا میکند. براساس نظریه پردازی هندوها وقتی یک نظام جهانی به پایان میرسد، بلافاصله یک نظام جهانی دیگر آغاز میشود. حال اگر بخواهیم شکلی برای نظامهای جهانی قائل شویم، باید چیزی شبیه به گردونه یا چرخه را در ذهن خود مجسم کنیم؛ یعنی چیزی که به قول متفکران هندو شبیه به یک چرخ آسیا۱۱ باشد. در واقع همین شکل و نظام چرخه مانند بود که نظر متفکران بودایی را به خود جلب کرد . حکمای بودایی براساس دو نظریه کالپا و نظامهای جهانی به این نتیجه رسیدند که زندگی به عنوان یک پدیده نمیتواند محدود به این جهان خاکی و زمینی باشد. این نتیجهگیری چنان تأثیری بر اندیشمندان بودایی گذاشت که بعدها بوداییان وابسته به شاخه ماهایانا با قاطعیت اعلام کردند که بوداها و بودی ساتواهای (بودای بالقوه) بسیاری وجود دارند که در نظامهای جهانی دیگر بسر میبردند.
حال نوبت میرسد به طبقهبندی موجودات ذی روح، امروزه ما سه نوع حیات را از یکدیگر تمیز میدهیم، یعنی حیات انسانی، حیات حیوانی و حیات نباتی. اما در تعالیم بودایی با شش نوع حیات برخورد میکنیم که عبارتند از: حیات خدایان، حیات اسورهها۱۲ (ارواح)، حیات انسانی، حیات اشباح۱۳، حیات حیوانی، و حیات دوزخی. بعضی از نویسندگان بودایی با حذف حیات اسورهها، پنج نوع حیات را بر شمردهاند. در بحث از جزئیات این طبقه بندی، حکمای بودایی سخت با یکدیگر اختلاف نظر داشتهاند، اما طرح کلی این طبقهبندی مورد قبول تمام مکاتب بودایی واقع شد. براساس این طبقه بندی، همه موجودات جهان، به یکی از این شش یا پنج طبقه تعلق دارد.
در این طبقه بندی خدایان یک طبقه بالاتر از ما جا دارند به این معنی که ساختار وجودی آنان، نابتر و پاکتر از ساختار وجودی ما است، هیجانهایشان حساب شدهتر و لطیفتر از هیجانات ما است، دوره حیاتشان بسیار طولانیتر از دوره حیات ما است، و بالاخره در شرایطی قرار دارند که کمتر از ما در معرض رنج قرار میگیرند. خدایان بودایی بیشباهت به خدایان المپی نیستند، اما در عین حال یک تفاوت بسیارمهم با یکدیگر دارند چنان که خدایان المپ بیمرگ و نامیرا هستند، در حالی که خدایان بودایی هر اندازه هم عمر طولانی داشته باشند، بی مرگ و نامیرا نیستند. از جهاتی چنین به نظر میرسد که خدایان بودایی بیشتر فرشتهاند تا خدا. اسوره ها (ارواح) نیز موجوداتی آسمانیاند. اسوره ها ارواح آتشین مزاجی هستند که مدام با خدایان سر جنگ دارند.
بنابر تعالیم و آموزههای بودا رنج پدیده ای است که قسمت اعظم حیات همه موجودات را در بر میگیرد. خدایان رنج میکشند چرا که یک روز باید اریکه خدایی خود را ترک کنند؛ آدمیان رنج میکشند، چون سخت اسیر چرخهای هستند که گریز از آن ناممکن مینماید، یعنی چرخه بازپیدایی یا چرخه زایش دوباره.
منبع: امیر حسین رنجبر، بودا در جستجوی ریشه های آسمان، تهران ، انتشارات فیروزه، ۱۳۸۱،صص۴۳ تا ۶۹ با تلخیص و ویرایش.
۱.cosmology.
2. universe.
3.tales and myths.
4.eternity.
5.world systoms
6.six conditions of leving existence.
7.immensity.
8. intuition
9.imagination.
10. Kalpa
11.mill – wheel.
12.Asuras.
13. Ghosts.
بسیار جالب بود. برخی از اعتقادات بودایی ها بسیار جالب و تامل برانگیز است. مثلا آنها پیش از بوجود آمدن تئوری بیگ بنگ معتقد بودند که کائنات از توده های متراکم و منقبض شده بوجود آمده و در حال انبساط است.