در باورهاى هندوئى ، روان بى آغاز و انجام جهان را بر همان گویند که وجود او را سه تثلیث تشکیل مى داده است :
نخست : برهما که پدید آورنده است .
دوم : ویشنو که نگاهبان موجود است .
سوم : شیوا که نیروى مخرب جهان است .
این سه در زبان سانسکریت ((تریموترى )) گفته مى شود و در اساطیر هندو آمده است که : برهما در آغاز خلقت آدم را بنام ((منو)) یا ((من )) آفرید آنگاه به فکر نخستین موجود زن در رابطه با خلقت او افتاد، و لذا ((شتاتاروپا)) را که بنابر قولى دختر خودش بود خلق نمود و از این رو پس از پدید آمدن ((منو)) یا آدم ابوالبشر ((و شتاتاروپا)) یا حواى هندو همه انسانها بوجود آمدند.
و این آدمیان از نظر مقام و عنوان و عظمت ، یکسان نبودند، و این عدم تساوى مربوط به خلقت و پیدایش آنان است ، که به چهار طبقه تقسیم شدند و هر یک از طبقات داراى کاست – ((نژاد)) – ویژه اى مى باشند.
برهمنا که عالى ترین طبقه اند، از سر ((منو)) پدید آمدند. و پادشاهان و امراء و پهلوانان از دست هاى او خلق شدند، و پیشه وران و کشاورزان از رانش زاده شدند، و طبقه چهارم که گروه دراویدها باشند از پاى او متولد شدند!
این طبقه چهارم دراویدها یا به قول مردم هند نجس ها به هیچ عنوان اجازه ندارند که در طبقه غیر خود راه یابند و با آن سه طبقه دیگر آمیزش و معاشرت داشته باشند! حتى اگر داراى لیاقت ، دانش و فضیلت و شجاعت هم باشند نمى توانند در میان طبقات سه گانه دیگر باشند، زیرا تقسیمات اجتماعى تغییر ناپذیر است ، و هر کودکى در هر کاستى نژادى بدنیا آمد، باید براى همیشه در همان کاست در جا بزند و بماند تا مرگ او فرا رسد