ابوریحان بیرونى مى گوید: اوستا در خزانه دارا ابن دارا پادشاه ایران بود که طلا کارى شده بود و بر دوازده جلد گاو نوشته شده بود. در روایات اسلامى سخن از دوازده هزار جلد گاو است . و چون اسکندر مقدونى اتشکده پارس را ویران کرد، این نسخه اصلى اوستا سوخته شد. که ما در مباحث قبل به این موضوع و چگونگى تدوین اوستا اشاره کردیم .
به گفته یک محقق اروپائى : در منابع زرتشتیان امده است که در گذشته هاى دور، آنان سند ارزنده و گرانبهائى داشتند که به دست اسکندر از میان رفت . بنابراین متن مزدیسنى قبل از دوره ساسانى در دست نبوده و نیست و آنچه در دست هست ، متون تدوین شده دوره هاى متاخر است که ((اوستا)) نامیده مى شود.
زبان اوستائى در عصر ساسانیان مرده بود و مردم به آن زبان گفتگو نمى کردند و کلمات آن بویژه در کهن ترین متون بطور ناقص فهمیده مى شد. سرودهاى مقدس دینى که موبدان مى خواندند، براى خودشان نیمه مفهوم بود و براى دیگران غیر قابل فهم . و این مسئله باعث شد تا متون موجود را به زبان معاصر آن دوره ترجمه کنند… کتاب اصلى روایات دینى زرتشتیان در زمان ساسانیان ، مجموعه اى بود از سرودهاى آسمانى زرتشت و متنهاى دوره اشکانى با اضافاتى از موبدان .
تا قبل از ساسانیان ، پیروان زرتشت کتاب مذهبى خود را سینه به سینه حفظ مى کردند… یک محقق آلمانى مى گوید: حکومت ساسانیان در آغاز با روحانیون زرتشتى متحد شد. ((اردشیر اول )) در تدوین ((اوستا)) نقش مهمى داشت محققان اسلامى بر این باورند که اوستا هیچگاه تدوین نگردیده است و همیشه سینه به سینه نقل گردیده است . در دوره ایران پس از اسلام ، این تدوین صورت گرفته تا خود را در ردیف اهل کتاب قرار دهند.
برخى بر این باورند که اوستا در دوره هخامنشى مدون بوده است (این مطلب مورد تائید محققان شرقى است ) و در حمله اسکندر منهدم شد و دباره در دوره اشکانى تدوین شد. در آغاز دوره ساسانى نیز کار تدوین و ترجمه آن به زبان زنده روز از سر گرفته شد بین اوستاى نخستین و اوستاى دوره ساسانى اختلاف است . دین زرتشت در دوره ساسانى دچار تغییر بسیار گردید.
این دین در آغاز عصر ساسانى شکل و محتواى دیگرى داشت و در اواخر این عصر صورتى دیگر. پس از سقوط امپراطورى ساسانى ، روحانیون زرتشتى دریافتند که باید دین خود را از انحطاط و انحلال نجات دهند. آنان اساطیر و پیرایه ها را از دین بهى جدا کردند و آئین مزدیسنى را بدون زنگ زروان پرستى و خورشید پرستى ، ارائه کردند. بسیارى از روایات دینى را حذف کردند. بخشهائى از اوستاى ساسانى و تفسیر آن را که آلوده به افکار زروانیه شده بود، از میان بردند.
((یشت ها)) ى مربوط به ((تکوین )) که خلاصه انها در ((دینکرت )) باقى مانده ، بقدرى تحلیل رفته است که چند سطرى بیش از آن باقى نمانده است و چیزى از آن مفهوم نمى شود. در هیچیک از متون پارسى ، اشاره اى به این اصلاح شده را چنان وانمود کردند که گویا همان دین اولیه است . یک محقق فرانسوى مى گوید: متون مقدس مزدیسنان تا اواسط قرن هفتم میلادى سینه به سینه نگهدارى مى شد. تا اواخر دوره ساسانى کتب مذهبى مدون زرتشتى وجود نداشت .
پس از انقراض ساسانیانک موبدان زرتشتى که مى خواستند از مزایاى اهل کتاب در اسلام برخوردار شوند، به تدوین اوستاى ساسانى اقدام کردند. اگر چه لفظ اوستا در قرن ششم میلادى متداول بوده ، ولى معناى این واژه در آن دوران به معناى قانون بوده است . در سال ۶۳۴ میلادى محفوظات و خاطرات تدوین شد و از خط پهلوى به زبان رایج روز نگاشته شد . هنر یک ساموئل مى گوید: موبدان براى احکام خود هرگز به کتاب مقدس استناد نمى کنند.
در اوائل نیز متونى را آهسته زیر لب مى خواندند. و به همین خاطر بود که ((عربها)) اوستا را ((زمزمه )) نامیده اند. و این شیوه فراگیرى بسیار قدیمى است . بنابراین ، اوستا قبل از دوره ساسانیان هرگز نوشته نشده بود.
یک محقق المانى مى گوید: در جنگ ((جلولا)) عده اى از سربازان ایرانى به دست مسلمانان اسیر شدند. اسرا از قبول اسلام خوددارى کردند. وقتى فرمانده عرب ، دستور قتل آنان را داد، ((امام على بن ابیطالب (علیه السلام ) فرمود: اینها جزء کفار حربى نیستند، بلکه اهل کتاب مى باشند و من کتاب دینى ایرانیان را دیده و خوانده ام ، آنگونه که تورات و انجیل را خوانده ام