داستان حیرت انگیز دوچرخه سواران در جنگ جهانی اول
اگرچه افسانه جبهه غربی و قایق های U آلمانی در تاریخ ماندگار شده اند، اما کمتر کسی از نقش دوچرخه سواران جسور در این واقعه حماسی خبر دارد. این واقعه تاریخی متحیر کننده بخشی از گزارشی است که در «مجله دوچرخه و طبیعت» منتشر شده است.
در ۲۱ آگوست ۱۹۱۴، یک سرباز هفده ساله انگلیسی به نام جان هنری پار (John Henry Parr ) به همراه چند دوچرخه سوار دیگر به یک مأموریت اکتشافی- شناسایی در جبهه جنوبی بلژیک فرستاده شدند تا درباره موقعیت ارتش آلمان اطلاعاتی را به دست آورند. آنها توانستند با شناسایی موقعیت نیروهای نازی، خط آتش نیروهای متفقین برای کوبیدن آنها را پیشنهاد دهند، اما جان در هنگام برگشت سوار بر دوچرخه مورد اصابت قرار گرفت و کشته شد تا بدین ترتیب نام خود را به عنوان اولین سرباز انگلیسی کشته شده در این جنگ بزرگ ثبت کند. طی چهار سال بعد، بیش از ۷۰۰ هزار نفر به او پیوستند. اینکه اولین کسی که کشته شد یک دوچرخه سوار بود، به خودی خود عجیب نبود زیرا دوچرخه ها به دلیل سرعت، سکوت و ظرفیت نسبیشان برای مأموریت های خطرناک شناسایی، انتقال پیام ها و همچنین حمل و نقل های پزشکی به کار گرفته می شدند.
این امر چنان تأثیرگذار بود که در آغاز جنگ بیش از چهارده هزار بریتانیایی به عنوان دوچرخه سواران ارتش استخدام شدند و به زودی تعداد آنها به بیش از صد هزار نفر رسید. در نیروهای فرانسوی و برزیلی این رقم حدود صد و پنجاه هزار بود. در پایان قرننوزدهم تقریبا ارتش همه کشورهای اروپا هم مانند ایالات متحده شامل یک یگان ضربت دوچرخه سوار بود. در واقع دوچرخه به جزء جدایی ناپذیر این ارتش ها تبدیل شد و به تدریج جایگزین سواره نظام ها گردید.
دلایل موفقیت دوچرخه سوار در ارتش چندان دور از ذهن نیست؛ نخست باید بدانیم که سرباز دوچرخه سوار، بر خلاف سواره نظام، می تواند مسیرهای سربالایی را بدون تولید هیچگونه صدایی پیش برود. این امر، برتری بسیاری را نسبت به دشمن پر سر و صدایش به او می بخشد. اما سکوت تنها مزیت استفاده از دوچرخه نیست بلکه سرعت، دیگر ویژگی مهمی است که می تواند بسته به شرایط، هم در زمان حمله و هم در هنگام عقب نشینی مورد استفاده قرار گیرد. قابلیت استتار دوچرخه هم یکی دیگر از امتیازت مهم دوچرخه است که می تواند منجر به شکست را به پیروزی تبدیل کند. دوچرخه سوار گاه میتواند در جاده های هموار به نحوی مستتر شود که عملاً مثل موجودی نامرئی به نظر برسد.
به علاوه بسیاری از استراتژیست های نظامی می گویند که دوچرخه برخلاف اسب، نیازی به استراحت، تغذیه و آب نوشیدن ندارد و همین امر سبب میشود که به مقدار زیادی در هزینه های دوچرخه و آموزش سربازان صرفه جویی شود و سوار شدن و راندنش نیز به سرعت و آسانی صورت پذیرد. ماجرای زیر یکی از بهترین نمونه های تأثیرگذاری سربازان دوچرخه سوار است که طی آن چند دوچرخه سوار بریتانیایی توانستند جان صدها نفر از متحدان خود را نجات دهند:
برخی از کارشناسان نظامی معتقد هستند که انحلال یگان دوچرخه سواران یک تصمیم کوتاه اندیشانه بود و هنوز هم دوچرخه های کوچک در میدانهای بزرگ نبرد کارایی دارند
با این حال استفاده از دوچرخه برای سفر کردن سریع و بی سر و صدا کار چندان ساده ای نیست. اگرچه تلاش ها برای نصب مسلسل بر روی فرمان در نهایت به شکست انجامید اما به طور کلی دوچرخه ها در جنگ قابلیت سازگاری زیادی دارند. فرانسوی ها کوشیدند دوچرخه های تاشونده بسازند تا قابلیت فرار سریع، نقل و انتقال و استقرار در کوتاه ترین زمان ممکن را داشته باشد. دوچرخه های آمبولانس هم از طریق جوش دادن دو دوچرخه به هم و قرار دادن یک برانکارد میان آن دو ساخته شد. دوچرخه های دونفره نیز امکان نشستن یک نفر راننده اصلی در جلو و یک نفر توپچی در عقب را فراهم کردند. برخی از دوچرخه ها هم به دو مسلسل اتوماتیک و یک توپخانه کوچک مجهز می شدند. هرچند دوچرخه هایی با دو نشیمنگاه در عقب و جلو و جای تفنگ و تجهیزات دیگر با استانداردهای امروزی ناکارآمد و حتی دست و پاگیر به حساب میآمدند، اما به طرز شگفتآوری در جنگ تأثیرگذار بودند. جان فرنچ (John French )، فرمانده ارشد اعزامی بریتانیا در کاخ اعیان بریتانیا در سال ۱۹۱۵ گفت: من با در نظر داشتن کارهای مهمی که دوچرخه سواران در لشکرکشیها کرده اند، مشتاقانه اعلام میکنم اعزامها و انتقال پیامها در هر ساعت از شبانهروز و در هر نوع آب و هوایی و در شرایطی که جادههای بسته مانع حمل و نقل میشوند، با بهرهوری فوقالعاده همراه بوده و موفقیت چشمگیری داشته است. البته آنها تلفاتی هم داشته اند اما این مسائل در حدی نبوده که باعث شود هم قطارانشان به خطر بیفتند. با توجه به مقوله سرعت و تکامل فناوریهای نظامی در طول قرن اخیر، اصلاً عجیب نیست اگر دوچرخه ها به زودی به حاشیه رانده شده و نقششان کمرنگ شود. امروزه تجهیزاتی ساخته شده اند که ظرفیت حمل بالایی دارند و قدرت شلیکشان هم چند برابر است و برای حفاظت از یگانهای رزمی به کار می روند. با این حال، هنوز هم دوچرخه ها گاهی به عنوان یک سلاح چریکی درگیری های غیر متعارف از جمله در سریلانکا و ویتنام به کار می رفتند؛ یعنی اهدافی مشابه آنچـه در جنگ جهانی اول مطرح بود.
آخرین ارتشی که یگان دوچرخه سوار خود را به طور رسمی منحل کرد، ارتش سوئیس در سال ۲۰۰۳ بود. با این حال برخی از این نظامیان دوچرخه سوار معتقد هستند که این تصمیم یک کوتاه اندیشانه بود و هنوز هم دوچرخه های کوچک در میدان جنگ کارایی دارند.
جولیان وافری (Julian Voeffray)، دوچرخه سوار ارتش سوئیس، در سال ۲۰۰۱ گفت: «هیچ کس نمی تواند درک کند که چرا می خواهند ما (یگان دوچرخه سوار ارتش) را کنار بگذارند. ما برای فاصله های کوتاه بسیار سریع عمل می کنیم، حتی بسیار سریعتر از واحد موتوری. ما میتوانیم به خوبی مسلح شویم و در مقابل تانک عملکرد خوبی داشته باشیم». قراینی وجود دارد مبنی بر اینکه سایر نیروهای نظامی نیز مانند وافری فکر می کنند.
یک گروه هلندی معروف به عاشقان دوچرخه سواری در طول مدت استقرارشان در افغانستان از دوچرخه استفاده می کردند و احساس می کردند که این کار امنیت بیشتری نسبت به استفاده از وسایل نقلیه زره پوش دارد. در یک منطقه جنگی وقتی پایان جنگ نزدیک است، تمرکز، بیشتر روی برقراری ارتباط با مردم است تا به آتش بستن آنها. آنها احساس می کردند که دوچرخه ها باعث می شوند این روابط با مردم محلی سریع تر شکل بگیرد و صمیمیت بیشتری ایجاد شود.
منبع: https://docharkhehmag.ir/