زندگینامه مختومقلی فَراغی
نام و آوازه «مختومقلی فَراغی» در جایگاه مراد و منجی و حکیم و شاعری الهی و قدسی طی چند قرن در روح و جان عالم و عامی و پیر و جوان و در قلوب همه ترکانِ شرقی در آسیای مرکزی در جایگاهی بلندمرتبه تثبیت شد. در سال ۱۱۱۲ خورشیدی سومین فرزند از خانوادهای صاحب آوازه یعنی «مُلاّنَفَس آزادی» یکی از برجستهترین شاعرانِ نواندیش ترکمن دیده به جهان گشود. این کودک جهت زنده ماندنِ یاد و خاطره جّدِ اعلایش، مختومقلی نامیده شد. پدربزرگ او «مختومقلی یوناچی» از قبیله گوکلان و تیره گَرکز بود؛ قبیلهای که در شمال شرقی ایران و در فرادست رود اترک روزگار گذرانده و از بسیاری از طوایف و تیرهها به فرهنگ ایرانی نزدیکتر بودند. استفاده از کنیه آزادی از سوی پدر دانشمند این شاعر، یعنی ملانفس، کافی است تا دست کم تأثیر عمیق فرهنگ ایرانی را در میان خانواده مختوم ملاحظه کنیم.
مختومقلی خود ملقّب به «فراغی» بود و همه خنیاگران و مردم عادی ترکمن از او با این لقب یاد میکنند. لقبی که احتمالاً این شاعرِ حکیم پس از سرودن نخستین اشعارش این واژه را به عنوان کنیه با نام خود افزود و در سرودههایش مورد استفاده قرار داد. واژهای که اگرچه عربی است اما در فرهنگ شاعران و اشعار کلاسیک ایران واژهای آشنا و مورد استعمال بوده و دارای مفاهیم عرفانی و حکمی است.
مختومقلی از نوجوانی در مدرسه مشهور و پراهمیت «شیر غازی» مشغول آموزش و بحث و درس شد و در آنجا نشو و نما کرد. شیرغازی در دوران قرون وسطایی آسیای مرکز یکی از مهمترین کانونهای نشر تمدن، فرهنگ و ادب ایرانی بود. چنین مدرسهای با سودمندی از استادان تراز اول و دروسی عمیق برای دانشآموز تیزهوشی چون مختومقلی کافی بود تا با درک عمیق خود از حکمت و ادب ایرانی به شخصیتی ممتاز؛ تاریخی و تأثیرگذار در میان ترکان آسیای مرکزی بدل شود. از مختومقلی تنها یک دیوان شعر برجای مانده که خود در جایگاه کتابخانهای بزرگ است. این دیوان، از نظر ساختار شعری همه گونهها و قالبهای شعر کلاسیک ایران بویژه مسمط، غزل و قصیده را شامل میشود و همه صنایع و فنون شعری در عالیترین مرتبه در آن لحاظ شده است. صنایع و بدایع اشعارش که یکسره از همه مکاتب، شیوهها و تلمیحات ادبیات ایرانی خوشهچینی کرد، سرودههایش را به آثاری نو و جاودانه بدل ساخت.
بخش مهمی از زندگی مختومقلی مصادف با اواخر دوران پادشاهی نادرشاه و آشوبها و بهمریختگیهای ایران در دوران پس از مرگ این پادشاه است. باید به یاد آورد که در آن شرایط پرآشوب و هرج و مرج و ویرانیهای ناشی از آن بازار متظاهرین به دین و فریبکاران و مروّجان خرافهپرستی در اثر فقر و جهل مردم رواج چشمگیری داشت. در چنین اوضاعی مختومقلی با سرودن اشعاری تأثیرگذار در وصف مظلومیت امامان و اولیا شیعه از کرامات و مظلومیتهای آنان در راه احیای دین و شرفِ انسانی یاد میکرد و مردمِ اهل سنت قومِ خود را به برادری، صلح و آزادگی و دوستی و مودّت با مسلمانان شیعه دعوت میکرد. همین نگاه مصلحانه و حکیمانه مختومقلی در نهایت او را در میان خلقهای آسیای مرکزی به شخصی جاودانه و قدسی بدل ساخت. خنیاگران و بخشیهای ترکمنها اشعار حماسی، تاریخی، عرفانی و انسانی او را چون آیاتی الهی بر سینه و حافظه خود سپردند و زبان گویای مقامها و آوازهای خود ساختند.
مختومقلی در سال ۱۱۶۹ خورشیدی دیده از جهان فروبست. آرامگاه این شاعر بزرگ در ایران در استان گلستان و در ناحیه آق توقای مراوه تپه هر ساله میعادگاه شیفتگان و دوستداران شعر و ادب قوم ترکمن است.
نام پدر مختومقلی فراغی، دولت محمد آزادی است نه ملانفس
خود ملانفس هم البته از شاعران معروف ترکمنه
سلام مدیر محترم وب سابت،فکر کنم مختومقلی ۸۲سال زندگی کرده است ولی در مقاله فوق ۵۶ساله بوده که فوت کرده لطفا بررسی وویرایش گردد. باتشکر