تاریخچه ای مختصر از تنها پادشاه زن گرجستان!
مسیر رسیدن به تاج و تخت!
تامار، پادشاه گرجستان ، یکی از اعضای سلسله باگراتیونی و تنها دختر جورج سوم در سال ۱۱۶۰ به دنیا آمد. جوانی او با یک طغیان در گرجستان همزمان شد. جورج سوم در سال ۱۱۷۷ با شورش اشراف داخلی روبرو شد ، که میخواستند تاج و تخت را از او بگیرند و به برادرزاده اش دمنا بدهند، چرا که او را جانشین قانونی پدرش می دانستند.
جورج سوم توانست ان قیام را شکست دهد و آن گروه قیام کننده اشراف را به زندان انداخت. همزمان، گروهی از اشراف و طبقه پایین را جمع آوری کرد تا قدرتش را حفظ کند. وقتی که قیام سرکوب شد، جورج در سال ۱۱۷۸ تامار را در سن ۱۸ سالگی به عنوان حاکم مشترک معرفی کرد. این اقدام او به منظور پایان دادن به اختلافات قبل از مرگش بود و رسیدن تاج و تخت به خانواده اش را قانونی ساخت.
تامار و پدرش به مدت شش سال به گرجستان حکومت کردند و وقتی جورج در ۱۱۸۴ مرد، تامار برای دومین بار تاجگذاری کرد و حاکم گرجستان شد.
هرچند سلطنت او حمایت کامل مردم را دریافت نکرد. برخی مخالفان جنسیت او را نشانه ضعف می دانستند! از آنجایی که تابحال هیچ پادشاه زنی نداشتند، مشروعیت او را زیر سوال بردند و از سن کم او علیه او استفاده کردند. ملکه جواب مجبور شد امتیازاتی را به اشراف بدهد. بنابراین دوباره اشرافیت قدرت خود را بازیافت.
یک ازدواج ناموفق!
اشراف به ملکه دستور دادند ازدواج کند تا یک جانشین برای سلطنت بیاورد. آنها روس پرنس یوری را انتخاب کردند که به عنوان یک پناهنده در قفقاز شمالی زندگی می کرد.
با تایید عمه ملکه تامار ، یوری در سال ۱۱۸۵ به گرجستان آورده شد تا با تامار ازدواج کند. شاهزاده یک سرباز ماهر ولی یک شخص غیر منطقی بود و شوهر خوبی نبود. به تدریج تامار اعتماد به نفس خود به عنوان ملکه را به دست آورد. مرگ یکی از مخالفان سرسخت او، باث رشدش شد. او مدافع خود ، آنتون گنولیستاویدزه را به عنوان معاون انتخاب کرد و قدرت خود را افزایش داد.
ازدواج دوم!
در سال ۱۱۸۷ ، تامار از یوری جدا شد و او را به قسطنتنیه فرستاد. بعد از آن دومین همسرش را خودش انتخاب کرد_ دیوید سوسلان، یک شاهزاده و فرمانده نظامی بزرگ که اولین مدافع ملکه بود .
تامار و دیوید دو فرزند داشتند: لاشا جیورجی، پادشاه آینده و روسودان که بعدها جانشین برادرش شد.
چرا تامار را پادشاه نامیدند؟
وقتی تامار موفق به افزایش قدرت شد و حمایت بسیاری را جلب کرد، دوباره فامیل و اشراف در طی سلطنتش قدرت گرفتند. یکی از مهمترین اتفاقات پادشاهی تامار، ایجاد امپراطوری ترابزون در سواحل دریای سیاه بود. در سالهای پایانی حکومت او ، گرجستان به اوج قدرت و شهرت در قرون وسطی رسید.
قلمرو پادشاهی تامار از قفقاز بزرگ تا ارزروم، از زایگی تا نزدیکی گنجا گسترش یافت.. این عنوان سلطنتی (پادشاه) نه تنها قدرت او بر قلمرو گسترده گرجستان را منعکس می کرد بلکه اقتدار گرجستان بر سرزمین های همسایه را برجسته می ساخت.
تامار هیچگاه دیکتاتور نبود. علاوه بر گسترش قلمرو گرجستان ، سلطنت او یک عصر طلایی به این کشور اورد. این دوره معماری شگفت انگیزی رابرای گرجستان به ارمغان اورد و کلیساهای گنبدی شکل زیادی ساخته شد.
تامار در زبان بومی به عنوان پادشاه معرفی می شد، چرا که هیچ کلمه جایگزینی برای آن وجود نداشت و کلمه پادشاه برای انها هم به زن و هم مرد اشاره داشت.