جشن سده چگونه به وجود آمد؟

در اوستا و متن های پهلوی، جز به بهمن، اشاره ای به جشن سده نشده است. منابع اسلامی عبارت است از: التفهیم و آثار الباقیه عن القران الخایه بیرونی، زین الاخبار گردیزی، تاریخ بیهقی، کیمیای سعادت محمد غزالی، نوروزنامۀ منصوب به خیام، و…
دربارۀ جشن سده نیز واقیت این است که به رغم وجود افسانه هایی چند، که بیشتر به کار اسطوره شناسی می آیند. ابهام هایی وجود دارد مثلا به درستی نمی دانیم که چرا این جشن را سده خوانده اند! تنها نمی توان به واژه تا حدی به هم “سده” تکه کرد.

پیداست که هزاره های گمشده به خودی خود گم نشده اند، بلکه هر از چند سده به دام طوفانی سهمگین و بنیان سوز گرفتار آمده اند و طوفان ها، مانند طوفان شن، همه چیز را نخست نابود و سپس دفن کرده اند. گاهی نیز دیرپایی طوفان مزید بر علت شده است. واگرنه چنین هم نبوده است که ایرانیان دلبستۀ آیین های خود، هیچ نشانی از آیین ها را در جایی ثبت نکرده بوده باشند. بزرگترین یادگار هیجان های تاریخی نابودی کتاب ها و شکستن قلم ها است، گاهی حتی نشانی اندکی از هزاره ها را از میان برداشته است. هرگز نمی توان تصور کرد که در فصل های کتاب سوزان هنگام حملۀ اعراب تازی به ایران و در گرمای شکستن قلم ها، تاریخ گذشتگان آسیب ندیده یا به کلی از میان نرفته باشد. به دستور المهدی (۱۶۹ – ۱۵۸ هجری) سازمان ویژه ای درست شده بود، تا کارگزارانش هر جا که نشانه ای از نوشته های ایرانیان می یابند، بی درنگ نابودش کرده اند.

بیرونی نیز به هنگام تالیف به خوبی با این گرفتاری آشنا بوده است که می نویسد: ” و علت این که ما از اخبار بی خبر مانده ایم، این است که قتیبه بن مسلم باهلی، نویسندگان و هیربدان خوارزم را از دم شمشیر گذرانیدند و آنچه مکتوبات، از کتاب و دفتر داشته اند، همه را طعمۀ آتش کردند(سال های ۹۰ هجری). و از وقت خوارزمیان امی و بی سواد ماندند و تنها اتحاد ایشان در نیازمندی های تاریخ به نیروی حافظه است. و چون زمان طولانی شد، مورد اختلاف خود را فراموش کردند و آنچه را که همگی بر آن بوده اند در خاطره ها بماند”

کمتر از بیست سال از این گزارش اندوه بار بیرونی، گزارش دیگری داریم از امام محمد غزالی (۴۷۸ – ۴۰۵ هجری) که به حکم یکی از مهم ترین سندهای تاریخ اجتماعی ایران، گویای بسیاری از خبرهای نا نوشته است، منکرات بازار ها در نیمۀ سده پنجم هجری این است که : “چنگ و چقانه فروشند و صورت حیوانات {اسباب بازی} فروشند برای کودکان در عید. و شمشیر و سپر فروشند برای نوروز و بوق سفالین برای سده… و از این چیز ها بعضی حرام است و بعضی مکروه. اما صورت حیوانات حرام است. و آنچه برای سده و نوروز فروشند، چون شمشیر و سپر چوبین و بوق سفالین، این در نفس خود حرام نیست، ولیکن اظهار شعار گبران است که مخالف شرع است و از این جهت نشاید. بلکه افراد کردن در آراستن بازار به سده باید که مندرس شود و کسی نام آن نبرد. تا گروهی از سلف گفته اند که روزه باید داشت، تا از غذا ها خورده نیاید و شب سده چراغ فرا نباید گرفت، تا اصلا آتش نبیند. و محققان گفته اند، روزه داشتن این روز هم ذکر این روز بود. و نشاید که نام این روز برند به هیچ وجه! با روزهای دیگر برابر باید داشت. و شب سده، همچنین، چنان که از او خود نام و نشان نماند.”
به این ترتیب از سده چیزی نمی دانیم جز افسانه. آن هم بیشتر از بیرونی و گردیزی. “

منبع سرای تاریخ

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ