معنی ضرب المثل “خدا روزی رسان است اما یک سرفه ای هم باید کرد!” چیست ؟
چند ساعتی از شب گذشته درویشی وارد مسجد شد و در پای ستونی نشست و شمعی روشن کرد و از «دوپله» خود قدری خورش و چلو و نان بیرون آورد و شروع کرد به خوردن.
مردک که از صبح با شکم گرسنه از خدا طلب روزی کرده بود و در تاریکی و به حسرت به خوراک درویش چشم دوخته بود، دید درویش نیمی از غذا را خورد و عنقریب باقیش را هم میخورد بیاختیار سرفهای کرد. درویش که صدای سرفه را شنید گفت: «هرکه هستی بفرما پیش» مرد بینوا که از گرسنگی داشت میلرزید پیش آمد و بر سر سفره درویش نشست و مشغول خوردن شد وقتی سیر شد درویش شرح حالش را پرسید و آن مرد هم حکایت خودش را تعریف کرد. درویش به آن مرد گفت: «فکر کن اگر تو سرفه نکرده بودی من از کجا میدانستم که تو اینجایی تا به تو تعارف کنم و تو هم به روزی خودت برسی؟
شکی نیست که خدا روزی رسان است اما یک سرفه ای هم باید کرد!»