هرکول چگونه به ایران قدم گذاشت؟ + ویدئو

طویل ترین رشته کوه ایران، زاگرس در مسیر پر پیچ و خم خویش به دیواره‌ ای سترگ می‌رسد؛ «بیستون»، مکانی در استان کرمانشاه که کتیبه داریوش هخامنشی معروفیتش را جهان شمول نموده است. ولی این نقش‌ برجسته تنها اثر تاریخی این محوطه نمی باشد؛ متمایزترین تندیس ایران روی کوه فوق است؛ هرکول، پرآوازه ترین پهلوان اساطیر یونان. پسر زئوس خدای خدایان که در اولین امتحان خود شیر نری را از پای دراورد و پوستش را از تن درید.

هرکول

تندیس هرکول پهلوان یونانی سال ۱۳۳۷ در جریان ساخت جاده همدان به کرمانشاه، پیدا شد. وقتی قسمتی از شانه‌اش نمایان شد، تیم باستان‌شناسی به سرپرستی «علی حاکمی» به محل آمد و آن را از زیر خاک بیرون آوردند. تندیس سر نداشت و دست چپش هم قطع شده بود. با یافتن هر دو و الحاق آن به پیکره، هرکول ایران نمایان شد. مردی تنومند به طول حدودا یک‌ونیم متر که بر آرنج دست چپ خود لم داده و همچنان که پیاله‌ای را به این دست گرفته، دست راست را بر زانوی پای راست گذاشته. نشانه‌ای از قدرت و آسودگی در پیروزی دارد. پشت‌سرش درختی است که کماندان و تیردانی از آن آویزان شده و کنارش هم گرز بزرگی به چشم می‌خورد. می‌گویند احتمالا درخت پشت هرکول زیتون است که برای یونانیان مقدس بوده و هرکول هم گرزش را از آن ساخته.

پایین این تندیس نقشی از یک شیر غران کنده شده. این نقش را ابتدا پوست شیر توصیف کردند که هرکول بر تخت خود آویزان کرده، اما پژوهشگران در بررسی‌های بعدی خود به این نتیجه رسیدند که این شیر همزمان با هرکول حکاکی نشده و نقشی قدیمی‌تر از آن است؛ چرا که خمیدگی کمر شیر از بین رفته و مشخص است بعدها نقش هرکول روی نقش قدیمی شیر حک شده است. اما از کجا می‌دانیم که این تندیس هرکول یونانی است و چرا رستم ایرانی نباشد؟

این را از کتیبه‌ پشت او فهمیده‌اند. کتیبه‌ای به خط یونانی که گرچه نوشته‌ای مبهم دارد، اما نام هرکول در آن آمده. طبق نوشته این کتیبه، فهمیده‌اند که این تندیس به مناسبت پیروزی در جنگ ساخته شده؛ پیروزی سپاهی از سلوکیان بر سپاه اشکانی در اوایل شهریورماه سال ۱۵۳ پیش از میلاد، یعنی حدود ۲هزار و ۱۸۰ سال پیش، در زمان اوج درگیری بین اشکانیان به رهبری مهرداد اول و سلوکیان به رهبری دیمِتریوس دوم. جنگ‌هایی که در ابتدای آن سلوکیان توانستند مناطقی از خاک اشکانیان را نیز اشغال کنند. تندیس هرکول باید در یکی از این پیروزی‌ها بر دل کوه حک شده باشد؛ پیش از آن‌که سپاه مهرداد اول، سلوکیان را شکست دهد، تا سرزمین‌های بابل پیشروی کند و دیمِتریوس دوم شاه سلوکی را اسیر کند.

اما اشکانیان پس از پیروزی بر سلوکیان، این تندیس را از بین نبرده‌اند و آن را همچنان حفظ کردند. اشکانیان دلیلی برای از بین بردن این تندیس ندیدند چرا آن‌ها به فرهنگ و هنر یونانی علاقه‌مند بودند. بر سکه‌های آن‌ها خط یونانی دیده می‌شود و تندیس‌های دیگری هم از هرکول در دوره آن‌ها ساخته شده که یکی از نمونه‌های آن در موزه شوش قرار دارد.

تندیس هرکول بیستون، بعد از کشف سالم نماند. چندبار سرش را دزدیدند که هربار پیدا شد و نهایتا کارشناسان میراث فرهنگی مجبور شدند سر هرکول را در موزه نگه داشته و مولاژی از آن را به جایش نصب کنند. پس از انقلاب، عورت پیکره و پیاله در دست هرکول را هم خراب کردند که تا جای ممکن مرمت شد. حالا هرکول همچنان بر دیواره بیستون لم داده و به روبه‌رو خیره شده. با پیاله‌ای که برای چندمین‌بار به دستش داده‌اند تا ژست لمیده و آسوده‌اش از بین نرود. البته اگر بگذارند.

منبع عصر ایران

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ