یون گه سومون متولد سال ۶۰۳ میلادی یک ژنرال قدرتمند و مبارز و یک دیکتاتور نظامی در سالهای پایانی سلسله گوگوریو بود.وی در یک خانواده برجسته که به طور سنتی در ارتش و امور سیاسی موثر بودند به دنیا امد.بر طبق یک افسانه جد وی “یک روح از دریاچه”بود.از ابتدای کودکی وی پرخاشگر و مخالف با سازش بود و غرور زیادی داشت.
بر طبق رسوم وی در سن نه سالگی پنج شمشیر با خود حمل می کرد و مردها خود را به خاک می افکندند تا وی از پشت انها برای سوار شدن و پیاده شدن از اسب استفاده کند.یون در کوهستانهای گوگوریو بدنیا امد که پنج چشمه جوشان داشت که یون هر روز انجا هنرهای رزمی را تمرین می کرد.بعدها مهاجمان مغول کاملا ان چشمه ها را خشکاندند.در پانزده سالگی وی سعی کرد جایگاه سیاسی پدرش را به ارث ببرد اما اشراف مخالفت کردند و اظهار داشتند که یون سنگدل و ظالم است در مقابل یون به خاطر اعمال نادرستش با چشمانی اشک آلود عذرخواهی کرد.
نجیب زادگان تحت تاثیر عذرخواهی یون قرار گرفتند و با انتصاب وی به مقام”مانگ نیجی”موافقت کردند.در سال ۶۴۲،یون متوجه شد که پادشاه یونگ نیو و چند تن از درباریان به علت ترس از به خاطر افتادن تخت پادشاهی نقشه قتل او و چندین تن از افسران ارتش را کشیده اند.او به سرعت به پیونگ یانگ (پایتخت گوگوریو)رفت و نیروهای او موفق شدند پادشاه و یکصد وزیر دربار را بکشند.او برادر زاده پادشاه (بوجانگ) را به عنوان امپراطور و خودش را به پست”دمانگ نیجی”(بالاترین پست ممکن گوگوریو که ارتش و امور سیاسی را کنترل می کرد)منصوب کرد.او به طور موفقیت امیزی موفق شد تهاجم تانگ را در سال ۶۴۵ و تهاجم ائتلاف تانگ-شیلا را در سال۶۶۱ دفع کند.بعد از مرگ وی در سال ۶۶۶،قدرت در بین سه پسر وی تقسیم شد.بزرگترین پسر وی (یون نام سنگ)به تانگ پناهنده شد و نیروهای تانگ را در تهاجم نظامی به گوگوریو که به نابودی گوگوریو در سال ۶۶۸ انجامید هدایت کرد.یون گه سومون کانون توجه بسیاری از بحث های تاریخی بوده است.بسیاری از تاریخ دانان وی را مسئول شکست گوگوریو از تانگ دانسته اند.
وی قهرمان بسیاری از ناسیونالیست های کره ای شده است.برای آنها یون نمادی در زمانه است جایی که کره ای چینی ها را در حالی که در اوج قدرت خود بودند شکست داد.از زندگی وی تا زمانی که فرماندار منطقه غربی شد اطلاعات کمی در دسترس است.در سال ۶۲۹ کیم یو شین منطقه”نانگبی سونگ“از گوگوریو را تصرف کرد.در سال ۶۳۱،تانگ قدرت تود را تحت فرماندهی لی شی مین افزایش داد.تانگ گروه کوچکی از نیروها را برای تخریب بنای یادبود پیروزی گوگوریو بر امپراطوری قبلی چینی (سویی)فرستاد.نبرد برای چینی ها به دلیل شکست در تسخیر نقاط استراتژیک موفقیت امیز نبود.
در مقابل گوگوریو یک شبکه حفاظت نظامی برای حفاظت از مرزهای غربی در مقابل مهاجمان چینی ساخت.این پروژه در سال ۶۳۱ تحت نظارت یون گه سومون اغاز و تدارکات و هماهنگی های ان شانزده سال بعد کامل شد.در این زمان گوگوریو نبردهای خود را برای بازپس گیری مناطق از دست داده خود به شیلا ادامه داد.نبرد قدرت دیرینه ای در بین ژنرال های ارتش و درباریان در دربار گوگوریو وجود داشت.پادشاه یونگ نیو و بعضی از مقامات دربار احساس می کردند ارتش به تهدیدی تبدیل شده است و قصد داشتند تا بعضی از قدرتمند ترین مقامات ارتش از جمله یون گه سومون را که قدرت و نفوذش به سرعت در حال گذر از قدرت پادشاه بود بکشند
.در سال ۶۴۲،یون ماجرا را متوجه شد و سریعا به پیونگ یانگ رفت.انجا وی صد نفر از وزیران را به مهمانی مجللی به مناسبت انتخاب وی به سمت فرماندار شرق دعوت کرد.سربازان یون کمین کرده و همه ی وزرای حاضر در مهمانی را کشتند.یون سپس به قصر رفت و پادشاه را کشت.براساس منابع چینی و کره ای مردان یون جنازه پادشاه را تکه تکه کرده و دور انداختند.
بعد از شکست دادن متحد غربی گوگوریو (گوک ترک ها)،تانگ با رقیب گوگوریو (شیلا)متحد شد. این مسئله باعث افزایش بحران بین تانگ و گوگوریو شد.در شروع فرمانروایی بوجانگ،یون رفتار نسبتا مسالمت آمیزی با تانگ داشت.
او به جای آیین بودایی از آیین تائوئیسم حمایت کرد.در سال ۶۴۳ او فرستاده هایی را برای درخواست حکیم های تائویی به دربار تانگ فرستاد.هشت تن از انان به گوگوریو اورده شدند.بعضی از تاریخ دانان معتقدند این درخواست یک تاکنینک برای ارام کردن تانگ و فراهم کردن زمان برای گوگوریو برای اماده سازی در مقابل تهاجم تانگ بود زیرا جنگ در مقابل تانگ به علت بلند پروازی های یئون برای تصرف شیلا غیر قابل اجتناب بود.
روابط با تانگ زمانی که گوگوریو تهاجم جدیدی را علیه شیلا راه انداخت بدتر شد.در سال ۶۴۵،لی شی مین به گوگوریو حمله کرد و در شکست دژهای بعضی از شهرهای بزرگ مرزی موفق بود اما سپاه اصلی لی شی مین به دلیل مقاومت جانانه ژنرال گوگوریو (یانگ مان چون)مجبور با بازگشت از دژ آنسی به مدت چند ماه شد.یون نیروی دریایی تانگ را که توسط لی شی مین برای تصرف پیونگ یانگ پایتخت گوگوریو فرستاده شده بود شکست داد و به سرعت نیروهای خود را برای کمک به ژنرال بانگ به دژ آنسی فرستاد.
نیروهای لی شی مین که بین ارتش یانگ در جلو و ضد حمله نیروهای یون از پشت انها گرفتاز شدند و از کمی اذوقه و زمستان سخت رنج می بردند ؛ ناچار مجبور شدند به چین عقب نشینی کنند.در طی عقب نشینی تعداد زیادی از سربازان لی شی مین بوسیله یون و نیروهای تعقیب کننده کشته شدند اما لی شی مین و تعدادی از مهاجمان فرار کردند. لی شی مین تلفات سنگینی به سربازان و غیر نظامیان گوگوریو وارد کرد و گوگوریو دیگر نمی توانست به چین حمله کند.
تاریخ دانان حدس می زنند بعد از شکست لی شی مین در تصرف گوگوریو،لی شی مین و پسرش(گائو ژونگ)در یک رقابت شخصی با یون قرار گرفتند.بعد از مرگ لی شی مین در سال ۶۴۹ ،گائو ژونگ دو حمله ناموفق دیگر بر علیه گوگوریو در سال های ۶۶۱ و ۶۶۷ ترتیب داد.پیروزی مشهور یون در مقابل نیروهای تانگ در سال ۶۶۲ در رودخانه سالسو جایی که ژنرال لشکر مهاجم و تمامی سیزده پسر وی در نبرد کشته شدند؛ به عنوان یکی از سه پیروزی نظامی برتر در تاریخ کره مورد توجه بسیاری از کره ای هاست.
سرانجام با افزایش مشکلات داخلی در چین،تانگ مجبور به عقب نشینی شد اما سه تهاجم تحمیلی به اقتصاد و جمعیت گوگوریو ضربه زد و گوگوریو هرگز نتوانست خود را بازسازی کند.تانگ و شیلا حملات خود را به مدت هشت سال به گوگوریو ادامه دادند (تا زمان نابودی گوگوریو) اما تا زمانی که یون گه سومون زنده بود؛ تانگ و شیلا نتوانسته بودند گوگوریو را شکست دهند.بر اساس منابع تاریخی مرگ یون در یکی از سه سال ۶۶۴ ،۶۶۵ یا ۶۶۶ بوده و علت مرگ وی ظاهرا عوامل طبیعی بوده است.
عالی بسیارخوب آفرین به این همه تلاش موفق و برقرار باشید .امیدوارم هرروز بیشتر و بیشتر پیشرفت داشته باشید.سپاسگزارم.
البته دلیل اینکه فرمانروا بوجانگ پادشاه گوگوریو شد این بود یئون گائه سمون معتقد بود باید خون فرمانروایی گو ادامه داشته باشه و به احترام گون چومو مؤسس امپراتوری گوگوریو فرمانروا بوجانگ رو بر تخت شاهی نشوند البته چومو فامیلش گو نبود ولی میگن کتیبه سنگی که از نوزدهمین پادشاه گوگوریو گوانگ گائتو مونده گوانگ گائتو خودش لقب گو رو در خانواده امپراتوری گوگوریو رواج داد
نگاه کنید کره ای ها چه قدر خوب قهرمانانشون رو نمایش میدن بعد ما فیلم مختار و …… رو میشینیم میسازیم کمی هم به قهرمانان ملی فککر کنیم
دوست عزیز کره ای ها هیچ تاریخ موثق و ثبت شده ای ندارن و همه اینها به صورت قصه و افسانه نسل به نسل دهن به دهن مردم چرخیده و منتقل شده حتی معروفترین کتابشون سامگوگ ساگی و سامگوگ یوسا هم سال ۱۹۲۲ نوشته شده و هیچ سند موثقی نداره به نظر من همه رو از تاریخ کشورهای دیگه مثل ایران کپی کردن چون خیلی به اتفاقهای تاریخی ما شباهت داره
سامگوک ساگی و سامگوک نیست سال ۱۹۲۲ نوشته شده؟؟؟؟؟
چرا حرفی میزنی که همه بهت بخندن؟
اصلا توی اینجور بحثها استفاده از اصطلاحاتی ملنند به نظر بنده کاملا اشتباه و مضحک هست.
به نظر من همه رو از تاریخ کشورهای دیگه مثل ایران کپی کردن چون خیلی به اتفاقهای تاریخی ما شباهت داره!!!
اصلا مدرک نداری بگی کپی کردن ؟
سلام.خسته نباشید.متوجه نشدم یون گه سومون فرماندار استان های شرقی شد یا غربی؟؟
سلام. سلامت باشید.
در واقع در مقاطع زمانی مختلف هر دو پست رو در اختیار داشته.
سپاسگزارم،خسته نباشید.
با عرض سلام و خسته نباشید یه سوال داشتم درسته که امپراطور و ملکه و ولیعهد سه امپراطوری رو باید تانگ تایید میکرده و به رسمیت میشناخته ؟ گوگوریو هم اینطور بوده؟
سلام. تا قبل از حمله مغول به کره اصلا و ابدا این موضوع وجود نداشت. پس در هیچ کدوم از سه امپراطوری ما این مسئله رو نداشتیم از جمله گوگوریو.
پس چرا کشته شدن یونگ نیو بهانه بوده برای حمله ی تانگ
پس اون چیزی که تو سریال دیدم غلط بوده ولی میخوام بدونم چرا این واسه تانگ یه بهانه بوده
ببینید از این نوع مسائل در جهان جدیدمون هم هست. می بینید موضوعاتی مثل حقوق بشر یا انتخابات سایر کشورها رو بهانه میکنن تا اون کشورا رو ولو اینکه مستقل هم بوده باشن تحت فشار بذارن. اون زمان هم همین مسئله وجود داشته. قدرت های منطقه ای کافی بود تا مشکل و مسئله ای تو یکی از کشورهای رقبیشون پیدا کنن و با دستاویز قرار دادن اون سعی کن مشکلاتی رو برای اون کشور به وجود بیارن. حالا چه سیاسی و چه نظامی.
ممنونم از پاسختون و مطالب خوبتون
انتخاب بوجانگ به عنوان امپراطور هم به نوعی برای آروم کردن تانگ بوده؟
نه. یون گه سومون قصد داشت گوگوریو رو به عنوان سلسله حاکم بر کشور حفظ کنه. به همین خاطر شخصی از خاندان گو رو به عنوان امپراطور جدید انتخاب کرد.
قصد نداشت خودش امپراطور بشه.
یئون گه سومون بعنوان یک دیکتاتور نظامی شناخته میشه اما شخصیت بزرگی بوده و از مردمش محافظت میکرده همینطور با شکست و ایستادگی در برابر امپراتوری تانگ از حمله تانگ به خاک شیلا و باکجه جلوگیری میکرد و حامی سه قلمرو بود ولی باید بگم بعداز مرگ یئون گه سومون گوگوریو باید بدست نیروهای شیلا کیم یوشین و پادشاه مونمو میفتاد که این اتفاق افتاد و در سال ۶۶۸ امپراتور مونمو قدرتمندترین فرمانروای شیلا نیروهای تانگ بیرون کرد و بخش های از تانگ رو تسخیر کرد در سه قلمرو گانگ چوگو موهیول مینجانگ موریونگ جین هیونگ و مونمو بزرگترین پادشاهان سه قلمرو بودن
خواب دیدی خیر باشه ۸۰ درصد قلمرو کوگوریو بدست تانگ افتاد فقط پیونگ یانگ و نانگبی به شیلا رسید و درمورد بکجه هم تمام مردمش به تانگ برده شدند و تبدیل به برده شدند حالا بگو این چه مدل متحد کردن سه پادشاهیه ؟
این حرفو از کجات درآوردی که هشتاد درصد قلمرو گوگوریو به دست تانگ افتاد؟ پس بالهه شلغم بود؟؟
در ضمن فقط مقامات و برخی از اشراف بکجه اسیر شدن. مردم بکجه یا به ژاپن رفتن یا تو خاک بکجه که ضمیمه شیلا شدن موندن
سلام. دلیل اینکه یون گه سومون نتونسته شیلا رو تصرف کنه چی بوده؟
سلام. علتش این بود که یون گه سومون بعد از کنار زدن خاندان سلطنتی گوگوریو و بدست گرفتن قدرت همش حواسش به دفع حملات چینی های تانگ بود و فرصتی برای گرفتن حالت تهاجمی نداشت.
دلیلش این بود که هروقت میخواست به شیلا حمله کنه تانگ به یودونگ حمله میکرد و از شیلا حمایت میکرد و همه ش بخاطر کیم چونچو حرومزاده ست که از بچگی تو دربار تانگ بود و وقتی هم که به شیلا برگشت به قصد خیانت و تسلیم سه پادشاهی به چینیها بود
سلام اقا امیر روایت های گل و شمشیر ویون گه سومون متفاوت بودن از چه منابعی استفاده کردن چون خیلی باهم فرق داشتن
سلام. سریال گل و شمشیر صرفا یه سریال تخیلی هست اما یون گه سومون منطبق بر تاریخه.
منبع من ویکی پدیا انگلیسی هست.
یعنی دختر امپراتور وپسر بزرگ یون گه سومون وجود خارجی نداشتن؟ممنون میشم جواب بدید
وجود خارجی داشتن. منتها این داستان ها بینشون نبود.
البته دلیل اینکه فرمانروا بوجانگ پادشاه گوگوریو شد این بود یئون گائه سمون معتقد بود باید خون فرمانروایی گو ادامه داشته باشه و به احترام گون چومو مؤسس امپراتوری گوگوریو فرمانروا بوجانگ رو بر تخت شاهی نشوند البته چومو فامیلش گو نبود ولی میگن کتیبه سنگی که از نوزدهمین پادشاه گوگوریو گوانگ گائتو مونده گوانگ گائتو خودش لقب گو رو در خانواده امپراتوری گوگوریو رواج داد.
سلام خسته نباشید. دستتون درد نکنه بابت این مطالبتون. فقط ی سوال داشتم اینم اینکه بنظرتون اگه یون کودتا نمیکرد و اون پادشاه رو نمیکشت بنظرتون با این اوضاع گوگوریو ی چند ده سالی هم میموند؟؟
وینکه اون پسر های ناخلق یون اگ ب جای ستیزی و طمع باهم متحد میشدن میتونستن گوگوریو رو نجات دهند البته با اینکه وزرای کشورشون خائن بودن؟؟
سلام علیکم. زنده باشید. نظر لطفتونه و ممنون از اینکه به ما انرژی میدید.
ببینید از تاریخ میشه برآوردهای مختلفی کرد. نظر شخصی من اینه که گوگوریو در هر صورت از بین می رفت در اون برهه. چه با دیکتاتوری یون و چه با پادشاهان ضعیف اواخر سلسله. در مورد بخش دوم سوالتون هم میتونم با قاطعیت بگم که اگه پسران یون گه سومون با هم اتحاد داشتن و اختلاف نمیکردن میتونستن گوگوریو رو نجات بدن.
سلام ، چرا مورخان یئون گا سمون رو مسئول شکست گوگوریو می دانند؟
درود. این دیدگاهِ فراگیر و قاطعی نیست (همه مورخها اینطور فکر نمیکنن چه بسا خیلی ها ستایشش میکنن) و سقوط گوگوریو دلایل خیلی بیشتری داشته اما علت این دیدگاه رو گرفتن اقتدار پادشاه و دامن زدن شدید به دشمنی با تانگ (بطوریکه با سیاستهاش و حمله به تانگ اونهم بارهای متمادی و اتحاد با قبایل همسایه چین برای حمله مشترک باعث شد تمام تمرکز کشور چین بر روی نابوی گوگوریو بشه) و همچنین یک سری استراتژی های غلط از جمله کمک نکردن به بکجه و اجرای سیاست زمین سوخته و نهایتا حل نکردن مسئله نزاع بر سر قدرتِ جانشینی و اینکه نامسنگ باوجود پسرِ ارشد بودنش چون از مادرِ متفاوتی بود سایر برادراش قبولش نداشتن و یون‌گه‌سومون این مسائل جانشینی قدرت رو حل نکرد که اصلی ترین عامل نابودی شد مخصوصا با خیانت یون نامسنگ
سریال یونگه سومون رو که الکی خیلی طولانی درست کردن سریال ضعیفی هم بودش