مانویان

بنیان‌ تفكر مانی
1-1- مانی‌ ، یك‌ روحانی‌ زرتشتی‌ بود كه‌ مدعی‌ وحی‌ شد و مذهبی‌ التقاطی‌ پدید آورد. او آراء ادیان‌ زرتشت‌ و بودا و مسیحیت‌ و عرفان‌ سویی‌ را در هم‌ آمیخت‌. وی‌ وجود شر را با نظریه‌ دوئالیسم‌ خود توجیه‌ كرد. به‌ نظر او، نور همانا خداست‌ و شیطان‌ از شر برخاسته‌ است‌ و ماده‌، اساس‌ شر است‌ و خواهشهای‌ نفسانی‌، شرّند. مانی‌ شعوت‌ و ریاضیت‌ و تجرد از رواج‌ نكردن‌) و رزوه‌ گرفتن‌ را توصیه‌ می‌نمود. 

مانی‌ و بهرام
1-2- نیمه‌ی‌ دوم‌ سده‌ی‌ دوم‌ و نیمه‌ اول‌ سده‌ی‌ سوم‌ میلادی‌ در تاریخ‌ ایران‌ دوره‌ای‌ است‌، كه‌ دولت‌ اشكانی‌ رو به‌ سقوط‌ داشت‌ و دولت‌ ساسانی‌ پایه‌های‌ حكومت‌ خود را استوار می‌ساخت‌. در این‌ دوره‌ مانی‌زاده‌ شده‌ و دین‌ جدیدی‌ را پایه‌گذاری‌ كرد.
مانی‌ در روز تاج‌گذاری‌ شاپور اول‌ (سلطنت‌ از 239 تا 273 میلادی‌) به‌ حضور او رسید و كتاب‌ شاپورگان‌ خود را، كه‌ به‌ فارسی‌ روزگار ساسانی‌ نوشته‌ بوده‌ و به‌ نام‌ شاپور، آن‌ را شاپورگان‌ نامیده‌ بود، به‌ او تقدیم‌ كرد. پس‌ از شاپور هرمز به‌ سلطنت‌ رسید، كه‌ پس‌ از یك‌ سال‌ درگذشت‌. پس‌ از هرمز، بهرام‌ به‌ سلطنت‌ رسید و مدت‌ سه‌ سال‌، از 274 تا 277 میلادی‌، سلطنت‌ كرد. به‌ دستور بهرام‌، مانی‌ در سال‌ 277 میلادی‌ به‌ قتل‌ رسید. در دوره‌ی‌ سلطنت‌ اردشیر و شاپور، مانی‌ با مسافرت‌ به‌ جاهای‌ مختلف‌ و اعزام‌ نمایندگانی‌ به‌ شرق‌ و غرب‌ جهان‌ آن‌ روزگار جوامع‌ مانوی‌ متعددی‌ تأسیس‌ كرد. با قتل‌ مانی‌ پیروان‌ او، از ترس‌ قتل‌، به‌ سوی‌ شرق‌ دولت‌ ساسانی‌ گریختند.
مانی‌ هفت‌ كتاب‌ نوشته‌ بود، كه‌ به‌ جز شاپورگان‌ همگی‌ به‌ سریانی‌ بودند. آثار مانی‌ و رسالات‌ و سخنان‌ او را پیروان‌ او به‌ زبانهای‌ مختلف‌، فارسی‌، پهلوی‌ اشكانی‌، سغدی‌، چینی‌، یونانی‌، قبطی‌ و لاتینی‌ ترجمه‌ كردند.

زندیكان‌ به‌ دست‌ مغان‌ كشتار می‌شوند
مانویان‌ از زمان‌ بهرام‌ تا سقوط‌ ساسانیان‌ در سال‌ 658 میلادی‌، (سال‌ 31 هجری‌ قمری‌) كه‌ « زندیك‌ » یعنی‌ « اهل‌ تأویل‌ » نامیده‌ می‌شوند تحت‌ تعقیب‌ حكومت‌ ساسانی‌ بودند. مدارك‌ بسیاری‌ از متون‌ تاریخی‌ در مورد شكنجه‌ها و كشتارهای‌ جماعت‌ مانویان‌، سخن‌ گفته‌اند. تردیدیی‌ نیست‌ كه‌ جامعه‌ ساسانی‌ دچار بحران‌ فكری‌ و دینی‌ بوده‌ و این‌ بحران‌ در اوائل‌ ظهور اسلام‌، یكی‌ از عوامل‌ جدی‌ سقوط‌ امپراطوری‌ ساسانی‌ بوده‌ است‌.

مانویان‌ (زنادقه‌) در عهد عباسی‌
1-3- از سرنگونی‌ دولت‌ ساسانی‌ تا روی‌ كار آمدن‌ دولت‌ عباسی‌ در سال‌ 132 هجری‌، مانویان‌، (یا زنادقه‌) آزادی‌ داشتند و به‌ تبلیغ‌ پرداختند. در این‌ دوره‌ ادبیات‌ مانوی‌، از جمله‌ آثار خود مانی‌، به‌ عربی‌ ترجمه‌ شدند. از نوشته‌های‌ مانوی‌، كه‌ به‌ عربی‌ ترجمه‌ شده‌ بودند و به‌ تدریج‌ از میان‌ رفتند، دانشمندانی‌ چون‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ و ابن‌ الندیم‌ و مسعودی‌ و یعقوبی‌ و قاضی‌ عبدالجبار ، در آثار خود مطالبی‌ آورده‌اند. جامع‌ترین‌ مطلب‌ درباره‌ی‌ مانی‌ و مانویان‌ شرحی‌ است‌ كه‌ ابن‌ الندیم‌ در الفهرست‌ آورده‌ و پس‌ از شرح‌ ابن‌الندیم‌، شرحهایی‌ هستند كه‌ شهرستانی‌ درالملل‌ و النحل‌ و قاضی‌ عبدالجبار در المغنی‌ آورده‌اند.

آثار مانی‌
1-4- در اویل‌ سده‌ی‌ بیستم‌ میلادی‌ آثاری‌ از مانی‌ و مانویان‌ به‌ زبانهای‌ فارسی‌ میانه‌، پهلوی‌ اشكانی‌ ، سغدی‌ و چینی‌ از ترفان‌، واقع‌ در تركستان‌ چین‌، به‌ دست‌ آمد. پیش‌ از به‌ دست‌ آمدن‌ آثار مانی‌ و مانویان‌، منابع‌ مطالعه‌ درباره‌ی‌ مانویت‌ نوشته‌هایی‌ بودند كه‌ مخالفان‌ مانویت‌ یا مورخان‌ و ملل‌ و نحل‌ نویسان‌ در رد بر مانویت‌ و یا در شرح‌ احوال‌ مانی‌ و افكار او نوشته‌ بودند. از جمله‌ی‌ نوشته‌هایی‌، كه‌ به‌ آن‌ استناد می‌شد، نوشته‌ی‌ شهرستانی‌ بود.
علامه‌ی‌ مجلسی‌ در بحارالانوار شرحی‌، با استفاده‌ از ملل‌ و نحل‌ شهرستانی‌ و شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ی‌ ابن‌ ابی‌الحدید، در مورد مانی‌، توضیحاتی‌ را آورده‌ است‌.

زاد و مرگ‌ مانی‌
1-5- شهرستانی‌ گوید: «اصحاب‌ مانی‌ حكیم‌، پسر فاتك‌ هستند كه‌ در زمان‌ شاپور پسر اردشیر ظهور كرد و او را بهرام‌ پسر هرمز پسر شاپور كشت‌، و آن‌ پس‌ از عیسی‌ بن‌ مریم‌ (ع‌) بود. و او دینی‌ میان‌ مجوسیت‌ و نصرانیت‌ به‌ وجود آورد و به‌ نبوت‌ مسیح‌ (ع‌) قائل‌ بود و به‌ نبوت‌ موسی‌ (ع‌) قائل‌ نبود.

آرای‌ مانی‌ به‌ روایت‌ شهرستانی‌
محمدبن‌ هارون‌، معروف‌ به‌ ابی‌ عیسی‌ وراق‌ ، كه‌ در اصل‌ مجوسی‌ بود و به‌ مذاهب‌ قوم‌ آگاه‌ بود، حكایت‌ كرد: حكیم‌ مانی‌ پنداشت‌ كه‌ جهان‌ مصنوع‌ است‌، مركب‌ از دو اصل‌ قدیم‌: یكی‌ از آن‌ دو روشنی‌ و دیگری‌ تاریكی‌، آن‌ دو ازلی‌ هستند، همیشه‌ بوده‌اند و همیشه‌ خواهند بود، و انكار كرد وجود شیئی‌ را كه‌ از اصل‌ قدیم‌ نباشد، و پنداشت‌ كه‌ آن‌ دو پیوسته‌ قوی‌، حساس‌، دراك‌، سمیع‌، بصیر هستند، و آن‌ دو با این‌ همه‌ در نفس‌ و صورت‌ و فعل‌ و تدبیر متضاد هستند. و آن‌ دو در جا برابر هم‌ قرار دارند، مانند برابر بودن‌ شخص‌ و سایه‌اش‌.

1-6- پس‌ مانویان‌ در آمیزش‌ نور و ظلمت‌ و سبب‌ آن‌ و رهایی‌ ] نور از ظلمت‌ [ و سبب‌ آن‌ اختلاف‌ پیدا كردند. برخی‌ از آنها گویند: روشنی‌ و ظلمت‌ به‌ خبط‌ و اتفاق‌ آمیخته‌ شدند، نه‌ به‌ قصد و اختیار. و بیشتر آنها گویند: همانا سبب‌ آمیزش‌ این‌ بوده‌ است‌ كه‌ تنهای‌ ظلمت‌ مدتی‌ روح‌ خود را رها كردند، پس‌ روح‌ ظلمت‌ نگریست‌ و روشنی‌ را دید، پس‌ تنها ] ی‌ خود را [ به‌ آمیزش‌ با روشنی‌ برانگیخت‌، پس‌ تنها دستور او را اجابت‌ كردند، به‌ سبب‌ شوقشان‌ به‌ شر.

1-7- پس‌ هنگامی‌ كه‌ پادشاه‌ روشنی‌ آن‌ را دید فرشته‌ای‌ از فرشتگان‌ خود را با پنج‌ جزء از جنسهای‌ پنجگانه‌اش‌ به‌ سوی‌ آنها روانه‌ كرد. پس‌ اجزای‌ پنجگانه‌ی‌ روشنی‌ با اجزای‌ پنجگانه‌ی‌ تاریكی‌ درآمیختند، پس‌ دود با نسیم‌ درآمیخت‌، و همانا حیات‌ و روح‌ در این‌ جهان‌ از نسیم‌ و هلاك‌ و آفات‌ از دود است‌. و حریق‌ با آتش‌ و روشنی‌ با ظلمت‌ و سموم‌ با باد و ضباب‌ با آب‌ درآمیختند. پس‌ هر چه‌ در جهان‌ است‌ از منفعت‌ و خیر و بركت‌ از اجناس‌ روشنی‌ و هر چه‌ در آن‌ است‌ از مضرت‌ و شر و فساد، پس‌ از اجناس‌ ظلمت‌ هستند.

1-8- پس‌ هنگامی‌ كه‌ پادشاه‌ روشنی‌ این‌ آمیختگی‌ را دید به‌ فرشته‌ای‌ از فرشتگان‌ خود فرمان‌ داد ] كه‌ این‌ جهان‌ را بسازد [ . پس‌ او این‌ جهان‌ را بدین‌ هیئت‌ كه‌ اكنون‌ هست‌ ساخت‌، برای‌ رهایی‌ اجناس‌ روشنی‌ از اجناس‌ ظلمت‌ و همانا خورشید و ماه‌ و دیگر ستارگان‌ برای‌ پالودن‌ اجزاء روشنی‌ از اجزاء ظلمت‌ به‌ حركت‌ درآمدند، پس‌ خورشید روشنی‌ای‌، كه‌ با شیاطین‌ گرمی‌ و ماه‌ روشنی‌ای‌، كه‌ با شیاطین‌ سردی‌ آمیخته‌ شده‌ است‌، می‌پالاید. و نسیم‌، كه‌ در زمین‌ است‌، پیوسته‌ بالا می‌رود، چون‌ از شأن‌ اوست‌ كه‌ به‌ سوی‌ جهانش‌ بالا رود. و هم‌ چنین‌ جمیع‌ اجزاء روشنی‌ پیوسته‌ در صعود و بالا رفتن‌ هستند، و اجزاء ظلمت‌ پیوسته‌ در نزول‌ و فرو رفتن‌ تا اجزاء ] نور [ از اجزاء ظلمت‌ رهایی‌ یابند و آمیختگی‌ از میان‌ برود و تركیبها حل‌ شوند و كل‌ ] اجزاء [ به‌ كل‌ خود و جهان‌ خود بپیوندد و آن‌ قیامت‌ و معاد است‌.

1-9- مانی‌ گوید: و از آنچه‌ در رها كردن‌ و جداكردن‌ و به‌ بالا راندن‌ اجزاء روشنی‌ كمك‌ می‌كند تسبیح‌ و تقدیس‌ و گفتار نیك‌ و كردار نیك‌ است‌، پس‌ بدان‌ اجزاء روشنی‌ از طریق‌ كهكشان‌ به‌ فلك‌ قمر می‌رود و قمر از آغاز ماه‌ تا نیمه‌ی‌ ] ماه‌ [ آنها را پیوسته‌ می‌گیرد، پس‌ ماه‌ پر می‌شود و بدر می‌گردد. پس‌ آنها را از نیمه‌ی‌ دوم‌ ماه‌ تا پایان‌ ماه‌ به‌ خورشید می‌رساند و خورشید آنها را به‌ سوی‌ روشنی‌ بالای‌ خود روانه‌ می‌كند، پس‌ آن‌ عناصر روشنی‌ در آن‌ جهان‌ به‌ سیر خود ادامه‌ می‌دهند تا برسند به‌ نور اعلای‌ خالص‌. این‌ عمل‌ پیوسته‌ انجام‌ می‌گیرد تا چیزی‌ از عناصر روشنی‌ در این‌ جهان‌ نماند، مگر مقدار كمی‌ كه‌ در ظلمت‌ بسته‌ شده‌، و خورشید و ماه‌ نتوانند آن‌ را پاك‌ كنند. پس‌ در این‌ هنگام‌ فرشته‌ای‌ كه‌ زمن‌ را حمل‌ می‌كند برمی‌خیزد و فرشته‌ای‌ كه‌ آسمانها را گرفته‌ است‌ آنها را رها می‌كند، پس‌ بالا به‌ پایین‌ فرو می‌ریزد. آن‌گاه‌ آتشی‌ افروخته‌ می‌شود كه‌ بالا و پایین‌ را می‌سوزاند و آتش‌سوزی‌ ادامه‌ می‌یابد تا آنكه‌ آنچه‌ از روشنی‌ در آن‌ است‌ رها گردد. و مدت‌ آتش‌سوزی‌ هزار و چهار صد و شصت‌ و هشت‌ سال‌ است‌.

1-10- و حكیم‌ مانی‌ در باب‌ الف‌ از انجیلش‌ و در آغاز شاپورگان‌ (شاپورگان‌ تنها كتابی‌ است‌ كه‌ مانی‌ به‌ فارسی‌ میانه‌ نوشته‌ بوده‌ و همان‌ طور كه‌ گذشت‌، آن‌ را به‌ شاپور ساسانی‌ تقدم‌ كرده‌ بود. بخشی‌ از شاپورگان‌ مانی‌ به‌ دست‌ آمده‌ است‌ و در آثار زیر چاپ‌ و شرح‌ و ترجمه‌ شده‌ است‌:
1- اكتاایرانیكا، ج‌ 9، ص‌ 79 و پس‌ از آن‌.
2- مجله‌ BSOAS ج‌ XLII ، بخش‌ 2، 1979 و ج‌، بخش‌ 2، 1980)
می‌گوید كه‌ پادشاه‌ جهان‌ روشنی‌ در همه‌ی‌ سرزمین‌ خود هست‌ و هیچ‌ چیز وجود ندارد كه‌ از او تهی‌ باشد، و او ظاهر و باطن‌ است‌، و او را نهایتی‌ نیست‌، مگر از جهتی‌ كه‌ بر سرزمین‌ دشمنش‌ منتهی‌ می‌شود.
و همچنین‌ گوید كه‌ پادشاه‌ جهان‌ روشنی‌ در ناف‌ سرزمین‌ خویش‌ است‌. و گوید كه‌ آمیختگی‌ قدیم‌ آمیختگی‌ میان‌ حرارت‌ و برودت‌ و رطوبت‌ و یبوست‌، و آمیختگی‌ حادث‌ میان‌ خیر و شر است‌.

1-11- مانی‌ بر اصحابش‌ پرداختن‌ یكدهم‌ از همه‌ی‌ اموال‌ ، و نمازهای‌ چهارگانه‌ در روز و شب‌ ، و نیایش‌ به‌ خدا، و ترك‌ دروغ‌گویی‌، و قتل‌ و دزدی‌، و زنا و بخل‌ و جادوگری‌ و پرستش‌ بتها را واجب‌ كرده‌ است‌، و خودداری‌ كردن‌ از كاری‌ نسبت‌ به‌ جانداری‌ كه‌ اگر آن‌ كار را با خودش‌ بكنند خوشش‌ نیاید گفتنی‌ است‌ كه‌ مانی‌ پیروان‌ خود را به‌ دو گروه‌ گزیدگان‌ و شنوندگان‌ تقسیم‌ كرده‌ بوده‌ و برای‌ هر یك‌ از دو گروه‌ وظایفی‌ معین‌ نموده‌ بوده‌ است‌.«دعوت‌ به‌ حق‌» «ترك‌ كذب‌» و «قتل‌» و «سرقت‌» و «زنا» و «بخل‌» و «سحر» و «عبادات‌ اوثان‌» و «خودداری‌ از آزار رساندن‌ به‌ جانداران‌» وظیفه‌ی‌ همه‌ی‌ مانویان‌ بوده‌ است‌.
«پرداختن‌ عُشر اموال‌» و «نمازهای‌ چهارگانه‌» خاص‌ شنوندگان‌ بوده‌ است‌. گزیدگان‌ «نمازهای‌ هفتگانه‌» داشته‌اند. علاوه‌ بر آنچه‌ در این‌ كتاب‌ آمده‌ وظایف‌ دیگری‌ هم‌ مانی‌ بر پیروان‌ خود واجب‌ كرده‌ بوده‌ است‌ از جمله‌ روزه‌.

اعتقاد مانی‌ در شرایع‌ و انبیاء
1-12- نخستین‌ كسی‌ كه‌ خدای‌ تعالی‌ با علم‌ و حكمت‌ مبعوث‌ كرد آدم‌ ابوالبشر بود، پس‌ از او شیت‌ را مبعوث‌ كرد، پس‌ از او نوح‌ را، پس‌ از او ابراهیم‌ را، علیهم‌ الصلاة‌ والسلام‌، آن‌گاه‌ بودا را به‌ سرزمین‌ هند و زردشت‌ را به‌ سرزمین‌ فارس‌ و مسیح‌، سخن‌ خدا و روحش‌ را، به‌ سرزمین‌ روم‌ و مغرب‌ و پس‌ از مسیح‌ پل‌ را به‌ ] روم‌ و مغرب‌ [ مبعوث‌ كرد. آن‌گاه‌ خاتم‌النبیین‌ می‌آید (البته‌ بنا به‌ نظر بیرونی‌ كه‌ مبتنی‌ بر شاپورگان‌ است‌، مانی‌ خود را خاتم‌ النبیین‌ میدانسته‌ است‌).

مانی‌ پایان‌ جهان‌ (به‌ روایت‌ شهرستانی‌)
1-13- ابوسعید مانوی‌ ، یكی‌ از رئیسان‌ مانوی‌، گوید كه‌ از آغاز آمیختگی‌ روشنی‌ و ظلمت‌ تا زمان‌ او (271 هجری‌) 11700 سال‌ گذشته‌ است‌ و تا زمان‌ خلاص‌ روشنی‌ از ظلمت‌ 300 سال‌ باقی‌ مانده‌ است‌.
بنا بر مذهب‌ مانی‌ مدت‌ آمیختگی‌ روشنی‌ و ظلمت‌ 12000 سال‌ است‌، پس‌ از مدت‌ آمیختگی‌ در زمان‌ ما (521 هجری‌) 50 سال‌ باقی‌ مانده‌ است‌. پس‌ ما در آخر آمیختگی‌ و آغاز خلاص‌ هستیم‌ و تا خلاص‌ كلی‌ و انحلال‌ تراكیب‌ عناصر روشنی‌ از عناصر ظلمت‌ 50 سال‌ باقی‌ مانده‌ است‌».

اسطوره‌ها و نقش‌ آنها در نزد مانویان‌
1-14- در نوشته‌های‌ مانوی‌ آمده‌ است‌: «كه‌ پس‌ از آنكه‌ اهریمن‌ به‌ جهان‌ روشنی‌ حمله‌ می‌برد، « پدرِ بزرگی‌ »، خدای‌ مانی‌، هرمزد را به‌ جنگ‌ او می‌فرستد، هرمزد شكست‌ می‌خورد و « پدرِ بزرگی‌ »، ایزدی‌ را به‌ كمك‌ او می‌فرستد و این‌ ایزد موفق‌ می‌شود هرمزد را نجات‌ دهد، اما مقداری‌ از سلاح‌ او، نسیم‌، باد، آذر، آب‌ و روشنی‌، در دست‌ اهریمن‌ به‌ اسارت‌ باقی‌ می‌مانند. « پدرِ بزرگی‌ » برای‌ بیرون‌ آوردن‌ نسیم‌ و باد و آذر و آب‌ و روشنی‌ ایزدی‌ را كه‌ مهریزد نامیده‌ می‌شود مأمور می‌كند تا این‌ جهان‌ را برای‌ پالودن‌ عناصر روشنی‌ از ظلمت‌ بیافریند. مهریزد ، كه‌ دیوان‌ را شكست‌ داده‌، از پوست‌ آن‌ دیوان‌، كه‌ كشته‌ شده‌اند، ده‌ آسمان‌ و از تن‌ آنها هشت‌ زمین‌ را می‌سازد و دیوانی‌ را كه‌ اسیر كرده‌ زنده‌ به‌ آسمان‌ آویزان‌ می‌كند. مهریزد از عناصر روشنی‌ كه‌ نجات‌ داده‌ شده‌اند و آلوده‌ نگردیده‌اند خورشید و ماه‌ و از عناصری‌ كه‌ كمی‌ آلوده‌ شده‌اند ستارگان‌ را در فلكی‌ خاص‌ آنها، كه‌ فلك‌ یازدهم‌ است‌، می‌سازد. برای‌ بیرون‌ آوردن‌ عناصری‌، كه‌ اسیر ظلمت‌ هستند، سه‌ چرخ‌ می‌سازد، یكی‌ را از آذر، دیگری‌ را از آب‌ و سومی‌ را از باد. مهریزد از پسران‌ خود برای‌ پالودن‌ عناصر روشنی‌ از ظلمت‌ كمك‌ می‌گیرد. پادشاه‌ عظمت‌ را مأمور اداره‌ی‌ چرخها می‌كند، نگهبان‌ شوكت‌ را مأمور می‌كند كه‌ آسمان‌ را نگهداری‌ كند و اطلس‌ را مأمور می‌كند كه‌ بر زمین‌ پنجم‌ بایستد و زمینهای‌ ششم‌ و هفتم‌ و هشتم‌ را بر دوش‌ خود نگه‌ دارد.
در این‌ هنگام‌ كه‌ دنیا بی‌حركت‌ است‌ « پدرِ بزرگی‌ » فرستاده‌ی‌ سوم‌، را می‌آفریند و او دوشیزه‌ی‌ روشنی‌ را. این‌ دو خود را عریان‌ به‌ دیوانی‌، كه‌ در فلكْ آویخته‌ شده‌اند، نشان‌ می‌دهند. دیوان‌ نر با دیدن‌ دوشیزه‌ی‌ روشنی‌ دچار حالت‌ انزال‌ دست‌ می‌دهد و عناصر روشنی‌ را كه‌ در خود اسیر كرده‌اند فرو می‌ریزند. از آنچه‌ در دریا ریخته‌ می‌شود غول‌ عظیمی‌ یه‌ وجود می‌آید. این‌ غول‌ عظیم‌ را الماس‌ نور یكی‌ دیگر از پسران‌ مهریزد، به‌ بند می‌كشد و مانع‌ می‌گردد كه‌ كاری‌ از او سربزند. از آنچه‌ بر زمین‌ می‌ریزد گیاهان‌ و درختان‌ به‌ وجود می‌آیند. دیوان‌ ماده‌ با دیدن‌ فرستاده‌ی‌ سوم‌ سقط‌ جنین‌ می‌كنند و زمین‌ را از دیوان‌ پر می‌كنند.

بنای‌ كبیر بهشت‌ جدید را می‌سازد. این‌ بهشت‌ بدان‌ منظور ساخته‌ می‌شود كه‌ عناصر روشنی‌ رها شده‌ از ظلمت‌ در آنها جمع‌ شوند. پس‌ از پایان‌ جهان‌ بهشت‌ جدید به‌ بهشت‌ اصلی‌ متصل‌ می‌شود.
عناصر روشنی‌ از راه‌ كهكشان‌ به‌ ماه‌ می‌روند. در پانزده‌ روز اول‌ ماه‌، عناصر روشنی‌ در آن‌ جمع‌ می‌شوند و در پانزده‌ روز دوم‌ ماه‌، عناصر روشنی‌ از ماه‌ به‌ خورشید می‌روند و از آنجا به‌ بهشت‌ جدید، حاكم‌ بهشت‌ جدید هرمزد است‌.
وقتی‌ اهریمن‌ می‌بیند كه‌ عناصر روشنی‌ با گردش‌ فلك‌ رها می‌شوند انسان‌ را به‌ وجود می‌آورد. وی‌ دو دیو را مأمور می‌كند كه‌ همه‌ی‌ دیوان‌ را ببلعند. این‌ دو دیو همخوابگی‌ می‌كنند و آدم‌ و حوا را به‌ وجود می‌آورند و از این‌ دو، انسانها، كه‌ هر كدام‌ زندانی‌ برای‌ عناصر روشنی‌ هستند، به‌ وجود می‌آیند. « پدرِ بزرگی‌ » با فرستادن‌ پیامبران‌ انسان‌ را راهنمایی‌ می‌كند كه‌ خود را از ظلمت‌ نجات‌ دهند، با اعمال‌ نیك‌»

4-15- مانی‌ – همان‌ طور كه‌ گذشت‌ پیروان‌ خود را به‌ دو گروه‌ تقسیم‌ كرده‌ است‌. گروه‌ برگزیدگان‌ كه‌ از وظایف‌ آنها این‌ بوده‌ كه‌ ازدواج‌ نكنند و زندان‌ برای‌ روح‌ نسازند. این‌ گروه‌ را مانی‌ بهشتی‌ دانسته‌ است‌. گروه‌ دوم‌ كه‌ عوام‌ مانوی‌ بوده‌اند شنوندگان‌ نام‌ داشته‌اند. روح‌ این‌ گروه‌ پس‌ از مرگ‌ به‌ این‌ جهان‌ باز می‌گردد.

(تناسخ‌) آمد و رفت‌ روح‌ شنونده‌ تا زمانی‌ ادامه‌ می‌یابد كه‌ آن‌ روح‌ به‌ درجه‌ی‌ برگزیدگی‌ برسد و پس‌ از مرگ‌ به‌ بهشت‌ جدید برود.

منبع

ممکن است شما دوست داشته باشید
عضویت
اطلاع از
guest

4 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
بهمن سوشیانت

سپاسگذارم زيبا بود

م- پدرام

بادرود
گویاهنوز آیین مانی دربخشی از سیبری وترکستان ومغولستان وجود دارد از فیلم هایی که در تلویزیون ایران وبرخی از برنامه های مستند خارجی گواه آن است . جای پژوهش دارد.

سعید

جالبه ولی حیف که خیلی مطالعات من در این باره کمه با این حال مطالب جالب بود.

بهادر
امتیاز :
     

درود خیلی عالی بود سپاس گذارم فقط لطفا منبع روحانی زرتشت بودن مانی را بفرمائید چون تا حالا جایی این مطلب و نخوانده بودم متاسفانه مانویان بوسیله خلفای عباسی تو ایران در شرق بوسیله هجوم مغولان و در غرب با تکفیر کلیساها از صفحه روزگار حذف شدن