تاریخچه ای از کشور مجارستان
کشوری که ما امروزه به اسم مجارستان یا هنگری می شناسیم، سرزمینی واقع در اروپای مرکزی است و پایتخت آن بوداپست نام دارد. شارل دو لاندلن در قسمت نخست کتاب تاریخ جهانی در مورد تاریخ مجارستان و نژاد مردم مجارستان آورده است که مردمان هنگری یا مجارستان از نژاد تورانی هستند و این مردم از آسیا به اروپا مهاجرت کردند. این مهاجران در ابتدا در جلگه های روسیه جنوبی سکنی گزیدند و چون اقوام مهاجم تازه ای به آن مناطق وارد شدند مجبور به عقب نشینی گشتند.
کشور مجارستان امروزی با مساحتی حدود ۹۳۰۳۰ کیلومتر مربع جمعیتی حدود ۹۸۸۰۰۰۰ تن را در خود جای داده و زبان رسمی مردم مجارستان زبان مجاری است که این زبان پرگویشورترین زبان غیر هندواروپایی است که در قاره اروپا وجود دارد. حدود ۸۴ درصد از مردم مجارستان مجاری تبار هستند و سایر مردم این کشور از نژادهای دیگر هستند. امروز با الی گشت به تاریخ مجارستان سفر کنید و از مردم و تاریخ مجارستان بیشتر بدانید.
تاریخ مجارستان از قرن نهم میلادی
در پایان قرن نهم میلادی بنیان و پایه های سرزمین مجارستان گذاشته شد. در این زمان شخصی به اسم شاهزاده آرپاد که رهبری این قوم را بر عهده داشت از کوه های کارپات گذشته و جلگه پهناور دانوب را که از آن به بعد به هنگری معروف شد تصرف کرد و اسلاوها و آوارها را مجبور کرد تا تسلط و حاکمیت او را بپذیرند و تسلیم شوند و کسانی را که از این امر سرپیچی کردند همه را از دم تیغ گذراند و به قتل رساند و به این صورت مخالفان خود را از میان برداشت.
به نوشته مورخان تاریخ مجارستان، مجارها سوارانی ماهر و در عین حال بیابانگرد و بی رحم بودند خلق و خوی خشن آنها باعث می شد تا با مغلوبان خود رفتار بی رحمانه ای داشته باشند. مجارها اول به کشورهای اطراف دست یافتند و آن مناطق را تصرف کردند و در آلمان و ایتالیا به چپاول و غارت این سرزمین ها و مردم آن مشغول بودند.
بعد از آن فرانسه را هدف قرار داده و شهرهای بی دفع را یکی پس از دیگری بی رحمانه تصرف کردند، کلیساها را آتش زده ساختمان ها را تخریب کرده و اموال مردم را غارت کردند و با مردم آن مناطق رفتار بی رحمانه ای داشتند. اما وجود استحکامات نظامی و قلعه ها مانع پیشروی بیشتر آنها شد و در نتیجه بعد از شکست هایی که در مرسبورگ و اطراف رودخانه لش نصیب شان شد عاقبت دست از خرابکاری و غارتگری برداشتند.
آرام آرام مجارها خلق و خوی بیابانگردی خود را تعدیل کردند و به شهر نشینی روی آوردند و کم کم به مسیحیت روی آوردند. دوک مجارها به اسم واتین اول در سال ۱۰۰۰ میلادی خود را به عنوان شاه معرفی کرد و رسوم و قوانین اروپای غربی را قبول کرد. در این زمینه نفوذ آلمان از کشورهای دیگر خیلی بیشتر بود.
در دوره جانشینان اتین اول، مجارها سلطه خود را به مناطق اطراف توسعه دادند و ترانسیلوانی، بسنی و دالماسی را تصرف کردند. پس از آن، آندره دوم پادشاه مجارستان که این شخص فرماندهی جنگ صلیبی پنجم را به عهده داشت، ضمن صدور فرمان طلایی تغییراتی را در این سرزمین بوجود آورد که در تاریخ مجارستان در این دوره تاثیر مهمی داشت. آندره دوم در فرمان طلایی خود امتیازات قابل توجه و مهمی را به نجیب زادگان و افراد سرشناس داد او با این کار اختیارات و قدرت خود را محدود کرد.
اما دهه های آغازین قرن ۱۳ میلادی در تاریخ مجارستان شاهد حوادث مهمی هستیم که در این سرزمین رخ داد و سبب تخریب و ویرانی این کشور شد. مغول ها در این قرن در سال ۱۲۴۱ صدمات زیادی به این سرزمین وارد کردند، در حقیقت تاریخ تکرار شد و همان حملات وحشیانه ای که مجارها زمانی به سرزمین های دیگر داشتند در این زمان مغول ها همان غارتگری ها، چپاول ها و سوزاندن ها را تکرار کرده و این بار طعم تلخ مورد تهاجم قرار گرفتن را کشور مجارستان تجربه کرد! همان اقداماتی که در تاریخ مجارستان در گذشته نسبت به سایر سرزمین ها صورت گرفته بود. با همه این صدمات و شکست ها مجارها بعد از مغولان دوباره فعالیت های توسعه طلبانه ی خود را شروع کرده و در زمان آخرین پادشاهان سلسله آرپاد به پیشرفت هایی دست یافتند. این سلسله در سال ۱۳۰۱ میلادی از بین رفت.
بعد از پایان حکومت سلسله آرپاد، مجارستان هم مثل آلمان به صورت یک حکومت پادشاهی انتخابی درآمد. البته به این سادگی ها هم به این پادشاهی دست نیافت و این کار بدون ایراد نبود. چون درگیری های تازه و جنگ های داخلی بین گروهای مختلف در هر انتخاب تازه ای بوجود می آمد. در تاریخ مجارستان پادشاهان این کشور در نیمه اول قرن چهاردهم غالبا از بین افراد خاندان آنژو که پادشاهی و حکومت ناپل را در اختیار خود داشتند انتخاب می شدند.
این پادشاهان اوضاع نامساعد و ناگواری داشتند و کارشان خیلی سخت بود چون سروکارشان با سرمایه داران وابسته به آلمان، نجیب زادگان خودکامه و روستاییان مطیع و برده بود. همچنین خود پادشاه هم قدرت و اختیار چندانی نداشت. لوئی اول که به کبیر معروف بود بهترین پادشاه خاندان آنژو در تاریخ مجارستان است که در امور گوناگون از جمله تجارت، تعلیم و تربیت اقدامات مهمی انجام داد و اوضاع مالی و اداری کشور را اصلاح کرد.
سیژیسموند دولوگزامبورگ (این شخص بعدها امپراتور آلمان شد) در سال ۱۳۸۷ پادشاه مجارستان شد و این پادشاه همه وقت خود را صرف امور داخلی و مسائل آلمان کرد و به این سرزمین هیج توجهی نداشت. بعد از او و حکومت کوتاه چند پادشاه دیگر، مردم مجارستان این بار به خود آمده و از بین هموطنان خود شخصی به اسم ماتیاس کورون را در نیمه قرن پانزدهم به پادشاهی کشورشان انتخاب کردند.
ماتیاس کورون مردی دانا، باهوش، جدی و سختگیر و در عین حال جاه طلب بود و مجارستان را به پیشرفت هایی رساند. او چک ها، اتریشی ها و ترک ها را شکست داد. اگرچه که این پادشاه در ظاهر پادشاهی افتخارآمیز و باشکوهی برای خود ترتیب داده بود اما در حقیقت این همه عظمت و افتخار بی دوام و متزلزل بود، و به گفته حافظ: خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود! مجارستان در سال ۱۹۸۹ به جمهوری پارلمانی دموکراتیک تبدیل شد و در حال حاضر به عنوان کشوری توسعه یافته در جهان است.