اَشه (اَشا) در آیین زرتشت

(او: Asha)، به معناى راستى، نظم، درست کردارى، حق، حقیقت، وفا، دلیرى و داد ]۹۱۹:۱[، مفهومى هندو ـ ایرانى ]۴۸:۳ [است که اساس تعالیم زرتشت را تشکیل مى دهد. اشه ى اوستایى متناظر با واژه رته (Rta)ى هندوان است ]۳۰:۲[. همچنین لایه هاى مختلف معنایى اشه شباهت بسیارى با واژه دِرمه هندویى دارد که به تعبیرى به معناى نظام حق حاکم بر عالم و انسان است که باید بر وفق آن زیست و با آن هماهنگ شد ]۵۶:۷[. اشه در زمره آن گروه از اصطلاحات محورى ادیان است که معناى فردى ویژه آن، تنها از طریق بررسى همه متونى که در آنها از این اصطلاح استفاده شده است، بدست مى آید ]۶۹۴:۴[. به همین دلیل نمى توان واژه واحدى را در زبان دیگر، معادل آن دانست و مدعى شد که سخن آخر درباره آن گفته شده است. ]۹۱۹:۱[. با این وجود، در گستره مباحث جهانشناختى، در مورد جهان گیتوى، اشه به معناى قانون طبیعى ناظر بر حرکت منظم خورشید، گردش فصل ها و دوام هستى است و شاید بتوان اشه را در این مفهوم بر «حق» تطبیق کرد ]۵۶:۷[ و ادعا نمود که همچنانکه سامانِ آفاق بنابر قانون ابدى آفرینش، حق و حقیقت است و اهورامزدا از آن در برابر انگره مینیو محافظت مى کند، مردمان نیز وظیفه دارند تا با راستى و داد و قربانى کردن، مطابق حق عمل کنند و یاور اشه باشند ]۳۰:۲[. در مورد عالم مینوى، اشه آن حقیقت نابى است که در آغاز که آن دو مینوى همزاد با یکدیگر سخن گفتند، سپند مینیو آن را برگزید ]۱۵:۱[. در سطح مباحث اخلاقى، اشه معادل راستى، پاکى، پرهیزکارى، داد، وفا، دلیرى و بلکه هرگونه خصال درست بشرى است ]۳۰:۲[.

مرى بویس معناى اشه را «نظم» با وسیعترین معناى ممکن مى داند. یعنى آن نظم کیهانى که به سبب آن، روز جاى شب را مى گیرد و فصلهاى سال دگرگون مى شود; یا نظم قربانى کردن که سبب مى شود آهنگ طبیعت نیرو گرفته و ادامه یابد، یا نظم اجتماعى که با کمک آن آدمیان مى توانند با یکدیگر زیسته و از رفاه بهره مند شوند و سرانجام نظم اخلاقى یا راستى ]۴۸:۳[. نظام احسن، رحمت گسترده، عشق سارى در کائنات و حق مخلوقٌ به، تعابیر ذوقىِ برداشتهاى عرفانى از مفهوم اشه است و گاه همه این معانى توأم با یکدیگر لحاظ مى شود تا معناى کامل اشه را دربرداشته باشد ]۹۴:۶[. درگاهان منظور از اشه غالباً «اشه و هیشته» (Asha Vahishta) (بهترین اشه) است که ایزد تشخص اصل اشه و هم پیمان «وهومنه»  (Voha Manah)(اندیشه نیک) مى باشد ]۹۰۷:۱[. «اشه و هیشته» یا اردیبهشت فروزه زیباى اهورامزدا، نگاهبان مرغزارها و گیاهان روى زمین، دشمن دیو خشم و از میان برنده بیمارى و مرگ و جادوان و خرفستران، مهمترین امشاسپندان پس از وهومنه است ]۹۰۷:۱[. ارتباط خرد و اشه از آن رو است که اهورامزدا پدر هردوى آنها خوانده مى شود. اهورامزدا بزرگترین پاسدار اشه است و میثره (Mithra) و ورونه (Varuna) او را در محافظت از این قانون پایدار یارى مى کنند و خود به آن گردن مى نهند ]۴۴:۲[. در ایران نماینده آسمانى اشه میثره و مظهر زمینى آن آتش است. ارتباط اشه با آتش در آزمون آتش که نزد ایرانیان و هندیان شناخته شده بود و ریشه در عقاید آنان به آزمون بازپسین (اخروى) داشت، جلوه دارد ]۶۹۴:۴[.

در هندو ایران، لازمه داشتن رته یا اشه و یا به درجه (رتوان) یا (اشون)  (ashavan)رسیدن، عادل بودن و درست کردار بودن است ]۴۸:۳[. در کیش زرتشت، اشه تنها راه رستگارى است و پیرو اَشه (اشون) اهل بهشت است و افتخار آینده نصیب او خواهد شد ]۸۲:۵[. زرتشت اهورامزدا را به عنوان سرور اشه مى پرستید و از او دیدار اشه را خواستار بود ]۴۴:۲[. «دروج»  (Drug)واژه اى است که در اوستا در مقابل اشه قرار مى گیرد که به معناى دروغ و فریب است. در هند در مقابل رته (Rta) به معناى راستى، واژه ودایى «انرته»  (anrta)قرار دارد که به معناى «کسى که تعبد درونى ندارد» و یا «کسى که تعبد او واقعى نیست» مى باشد ]۶۹۵:۴[. همچنین برخى دروج را علاوه بر دروغ و فریب، به معناى انکار نظم آسمانى و انکار آن چیزى که نیروى تقدس را در خود نهفته دارد مى دانند ]۴۴:۲[. اهمیت اشه در نیایش «اَشِم وُهو»  (AshemVohu)یکى از سه نیایش مهم و مشهور زرتشتیان که منثره (manthra)اى کوتاه است جلوه ویژه اى دارد:

«اَشه، نیک (است)، بهترین است، مطابق آرزوست; مطابق آرزو خواهد بود براى ما; اَشه از آن اَشه و هیشته است.» ]۶۳:۲[

حضور مفهوم اشه در کتیبه ها و آثار مکتوب پس از زرتشت، گواه استمرار آن در سنت زرتشتى تا زمان سلسله ساسانیان است. ]۱۶۳:۲[. سرانجام، کمالِ ظهور معناى اشه با مفهوم سوشیانت ها در پایان دوره آمیختگى (گمزشن) و آغاز دوره جدایش (وِزارِشن) چنین گره مى خورد که:

«درپایان جهان،اَسْتوَتْ اِرِتَه(Astvat-ereta)، پیک اهورامزدا به عنوان آخرین سوشیانت  (Saoshyant)از دریاچه کاسئویه  (Kasaoya)(کیانسیه) برآید… او دروج را از این جا ـ از جهان اشه ـ بیرون خواهد راند». ]۵۰۲:۱[

منابع

۱. دوستخواه،جلیل، اوستا،مروارید،۱۳۷۰.

۲. بویس، مرى، زردشتیان، ترجمه: عسکر بهرامى، ققنوس، ۱۳۸۱.

۳. بویس، مرى، تاریخ کیش زرتشت، ج۱، ترجمه: همایون صنعتى زاده، توس، ۱۳۷۴.

_. Encyclopedia Iranica,Edited by Ehsan Yarshater,Volum II, As¦a,p.694.

۴. شهرزادى، رستم، زرتشت و آموزشهاى او، فروهر، ۱۳۷۱.

۵. عالیخانى، بابک، بررسى لطایف عرفانى درنصوص عتیق اوستایى، هرمس،۱۳۷۹.

۶. موحدیان عطار، على، آئین هندو، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان ومذاهب، ۱۳۸۲.

ابوالقاسم جعفرى

عضویت
اطلاع از
guest

2 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
سپیده

سلام روزگار برشمایان همایون باد اطلاعاتی در مورد تمامی ایاد بزرگ یا کوچک وآیین زرتشت ومراسم ها احتیاج دارم اگر کمکم کنید سپاس فراوان قبلا از کمک شما کمال تشکر را دارم

سپیده

سلام اطلاعاتی در مورد عید ها ومراسم ها میخوام ممنونم روزگاز همایون