جشن آبانگان ۱۰ آبان
آبانگان یکی از جشنهای ایرانی است که در ستایش و نیایش ایزدبانو آناهید که ایزد آبهای روان بوده است، برگزار میشده است.
جشن آبانگان جشنی است در گرامیداشت سیاره درخشان «اَنَهیتَه / آناهید (زهره)» و رود پهناور و خروشان «اردوی / آمو (آمودریا)»، و بعدها ایزدبانوی بزرگ «آب»ها در ایران. اَردوی سوره اَناهیتا Ardavi – Sura Anāhita ایزدبانویی ایرانی بسیار برجستهای است که نقش مهمی در آیینهای ایرانی دارد و پیشینهی ستایش و بزرگداشت این ایزد بانو در فرهنگ ایرانی به دورههای پیش از زرتشتی در تاریخی ایران میرسد.
آبانگان یکی از جشنهای ایرانی است که در ستایش و نیایش ایزدبانو آناهید که ایزد آبهای روان بوده است، برگزار میشده است. زمان برگزاری این جشن در آبان روز از آبان برابر با روز دهم آبان بوده است.
بخش بزرگی در کتاب اوستا به نام «آبان یشت» (یشت پنجم) که یکی از باستانیترین ِیشتها میباشد به این ایزد بانو اختصاص دارد، در این یشت، او زنی است جوان، خوش اندام، بلند بالا، زیبا چهره، با بازوان سپید و اندامی برازنده، کمربند تنگ بر میان بسته، به جواهر آراسته، با طوقی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاجی با سد ستارهی هشت گوش بر سر، کفشهایی درخشان در پا، با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبی. اَناهید گردونهای دارد با چهار اسب سفید، اسبهای گردونهی او ابر، باران، برف و تگرگ هستند.
آبان و آبانگان در ایران باستان
او در بلندترین طبقهی آسمان جای گزیده است و بر کرانهی هر دریاچهای، خانهای آراسته، با سد پنجرهی درخشان و هزار ستون خوش تراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان، به فرمان اهورامزدا، باران و برف و تگرگ را فرو میباراند. نیایشگاههای آناهیتا معمولا در کنار رودها برپا میشده و زیارتگاههایی که امروزه با اسامی دختر و بی بی مشهور هستند و معمولا در کنار آنها آبی جاری است، میتوانند بقایای آن نیایشگاهها باشند.
برخی حتی سفرههای نذری با نام بی بی (همچون بی بی سه شنبه) را بازماندهی آیینهای مربوط به آناهیتا میدانند. آناهیتا همتای ایرانی «آفرودیت»، الههی عشق و زیبایی در یونان و «ایشتر»، الههی بابلی، به شمار میرود. واژهی «آب» که جمع آن «آبان» است در اوستا و پهلوی «آپ» و در سانسکریت آپه Apa و در فارسی هخامنشی «آپی» میباشد.
این آخشیج (عنصر) همانند آخشیجهای اصلی دیگر چون آتش و خاک و هوا در آیینهای ایرانیان باستان مقدس است و آلودن آن گناهی بس بزرگ است. برای هریک از چهار آخشیج امشاسپندی (فرشته) ویژه نامگذاری شده است. به گواهی اوستا و نامههای دینی پهلوی، ایرانیان آخشیجهای چهارگانه را که پایهی نخستین زندگی است، میستودند.
در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانهها، فرشته ی آب را نیایش میکنند. ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) میشمردند و هیچگاه آن را آلوده نمیکردند و آبی را که اوصاف سهگانهاش (رنگ – بو – مزه) دگرگون میشد برای آشامیدن و شستشو بهکار نمیبردند.
در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانهها، فرشتهی آب را نیایش میکنند.
هرودوت میگوید: ایرانیان در میان آب ادرار نمیکنند، آب دهان و بینی در آن نمیاندازند و در آن دست و روی نمیشویند.
استرابون جغرافیدان یونانی نیز میگوید: ایرانیان در آب روان، خود را شستشو نمی دهند و در آن لاشه، مردار و آنچه که نا پاک است نمی اندازند.
در برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی میخوانیم: آبان روز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز زو Zoo پسر طهماسپ از سلسلهی پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قناتها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب (ضحاک آژی دهاک) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند. در روایت دیگرى آمده است که پس از هشت سال خشکسالى در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.
زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشنها به آدریانها (آتشکدهها) مىروند و پس از آن براى گرامیداشت مقام فرشتهی آبها، به کنار جوىها و نهرها و قناتها رفته و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا که به آب و آبان تعلق دارد) که توسط موبد خوانده مىشود، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را کرده و پس از آن به شادى مىپردازند. جالب اینجاست که مىگویند اگر در این روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خویش را به آب مىسپارند و اگر بارانى نبارد، آبانگان زنان است و زنان آب تنى مىکنند.
جشن و یسنه
واژه جشن از کلمه «یسنه» اوستایى آمده و این کلمه نیز از ریشه اوستایى مشتق شده که به معناى ستایش کردن است. بنابراین معنى واژه جشن، ستایش و پرستش است. در جشنهاى ایران باستان همیشه شادى و تفریح، با ستایش اهورا مزدا و آفرین و نیایش همراه بود. به این معنى که پیش از آغاز برنامه اصلى جشن، با حضور شرکت کنندگان سرودهایى از اوستا و دعاى آفرینامه خوانده مىشده، سپس برنامه اصلى جشن آغاز مىگردیده. جشنهاى ایران باستان به سه دسته تقسیم مىشوند: جشنهاى سالیانه یا گهنبارها، جشنهاى ماهیانه و جشنهاى متفرقه.
جشنها یادگارهاى درخشان پدران بیدار دل ما هستند که متاسفانه در طول تاریخ بسیارى از آنها به علت جبر زمان و تعصبات بسیار، از بین رفته و هم اکنون از آنها نمونههایى بسیار اندک در جامعه ایرانى به چشم مىخورند. ولى این نمونه اندک، نشانههایى بس بزرگ هستند از اندیشه بلند و طبع ظریف ایرانى، طبعى که خداوند به این قوم ارزانى داشته است. هدف از برگزارى جشنها در ایران باستان ستایش پروردگار، گردهمایى مردم، سرور و شادمانى، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است.
آب مقدس
روز دهم آبان در تقویم زرتشتى به نام «آبان» است و اکنون در گاهشمارى جدید این روز، ۶ روز به عقب آمده و ۴ آبان شده است. دلیل این تفاوت این است که در گاهشمارى قدیم، همه ماههاى سال ۳۰ روز بودند و حالا که شش ماه نخست سال ۳۱ روزه است، این روزها تغییر مىکنند.
فلسفه جشن آبانگان
همچنین درباره پیدایش جشن آبانگان روایت است که در پى جنگ هاى طولانى بین ایران و توران، افراسیاب تورانى دستور داد تا کاریزها و نهرها را ویران کنند. پس از پایان جنگ پسر تهماسب که «زو» نام داشت دستور داد تا کاریزها و نهرها را لایروبى کنند و پس از لایروبى، آب در کاریزها روان گردید. ایرانیان آمدن آب را جشن گرفتند. در روایت دیگرى آمده است که پس از هشت سال خشکسالى، در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد.
زرتشتیان در این روز همانند سایر جشنها به آدریانها مىروند و پس از آن به کنار جوىها و نهرها مىروند و با خواندن اوستاى آبزور (بخشى از اوستا) که توسط موبد خوانده مىشود، اهورا مزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانى آب و نگهدارى آن را مىنمایند و پس از آن به شادى مىپردازند.
آبان در اوستا
در اوستا «آبان» فرشتهاى است که به عنوان فرزند آبها معرفى شده است. این اوست که آبها را پخش مىکند. او نیرومند و بلند قامت است و داراى اسب تندرو. او مانند هرمزد مهر، لقب اهوره (= سرور) دارد و مانند امشاسپندان درخشان است. در وداها نام او به صورت «اپام نپات» ظاهر مىشود که خداى آبها است.
در فقره یک و دو، گرده ،۸ هفتمین یشت بزرگ مىگوید: به سرچشمه آب درود مىفرستیم، به گذرهاى آب درود مىفرستیم، به کوههایى که از بالاى آنها آب جارى است درود مىفرستیم، به دریاچه ها و استخرها درود مىفرستیم.
در یسنا ۶۵ فقره ،۱۰ اهورا مزدا به پیامبرش مىگوید: «نخست به آب روى آور و حاجت خویش را از آن بخواه.» احترام به آب امروز نیز در کشور کم آب ما مشهود است. در میان مردم مایع روشنى است و اگر ناخواسته آبى به روى کسى پاشیده شود، مىگویند آب روشنایى است یا این که پشت سر مسافر آب مىپاشند تا سفرش بى خطر انجام گیرد و زود بازگردد و این اعتقاد که آب ناخواسته و یا نطلبیده، مراد است همه نشان از احترام و ارزشى است که مردم ایران نسبت به این مایع حیات بخش قائل هستند. در اینجا، چون صحبت از آب و عظمت آن آمد، بهتر است آناهیتا ایزدبانوى آبها نیز معرفى شود.
با تمام این صفات به نظر میرسد که آناهید خدای محبوبی بوده و همیشه علاقه و احترام عمیق پیروان بسیاری را به خود جلب کرده است. تندیسهای باروری را که به الهه مادر موسومند و نمونههایی از آن را که از تپه سراب کرمانشاه (با قدمتی در حدود نه هزار سال قبل از میلاد) و در کاوشهای ناحیه شوش به دست آمده است، تجسمی از این ایزدبانو میدانند.
به عنوان ایزدبانوی باروری، زنان در هنگام زایمان برای زایش خوب و دختران برای یافتن شوهر مناسب به درگاه او استغاثه میکنند. آیینهای مربوط به این ایزدبانو با پاکی و طهارت آمیخته بوده است. برای این ایزدبانو معابدی بر پا میشده است و در آنها دوشیزگانی خدمت میکردهاند که تعهد پاکدامنی داشتهاند. از میان این معابد، معابد همدان و شوش و کنگاور از همه مجللتر بوده است. معبد آناهیتا در مرکز شهر کنگاور در مسیر همدان به کرمانشاه قرار دارد. این بنا روی تپهای طبیعی ساخته شده است.
آناهیتا باید در آغاز سلسله ساسانی که اجدادشان در استخر به معبد او وابسته بودند، نقش مهمی بازی کرده باشد. اردشیر بابکان سرسلسله ساسانی خود، نگهبان معبد آناهیتای استخر (در نزدیکی تخت جمشید) بوده است. از دوره اشکانیان نیز سکههایی با نقش این ایزدبانو به جا مانده است.
عالی بود ?