اطراف تخت جمشید
اطراف تخت جمشید رشته کوهی قرار دارد که معروفترین قسمت آن کوه رحمت است که صفه تخت جمشید بر دامنه آن بنا شده و مقبره عده ای از شاهان هخامنشی نیز در آنجا قرار دارد. این رشته کوه کاخهای تخت جمشید را از شهر استخر جدا می کرد. روبروی شهر استخر چند سنگ نگاره ساسانی قرار دارد و به نامهای نقش رجب و نقش رستم معروفند. از آنجا که شهر استخر تاکنون حفاری علمی نشده است
اطلاعات ما از این شهر باستانی بسیار ناچیز است .شاید به همین دلیل جاده ای که این شهر را به تخت جمشید وصل می کند نیز تاکنون مورد توجه خاص قرار نگرفته است. مسیر جاده به همراه سنگفرش آن و شیب مخصوصی که دارد قابل توجه است. در ضمن در طول این جاده سنگهای بریده شده بسیاری به چشم می خورند که به طور حتم در بنای کاخهای تخت جمشید استفاده شده اند.حجم عظیم سنگ برداری نیز جالب است
مسئله حل نشده نحوه برش این سنگها است. برخی از سنگها کاملا مکعب بریده شده اند و راحتی و دقت در برش کاملا مشهود است.یک نظریه قابل قبول این است که سنگها را سوراخ می کردند و درون سوراخها چوب می گذاشتند وبا خیس کردن چوب باعث انبساط سنگها می شدندانبساط چوبها باعث می شد سنگها از هم بشکافند و مانند یک سنگی که از قالب در آمده باشد صاف و تمیز قسمت شوند.ولی این مراحل از نظریه تا عمل ممکن است خیلی فرق کند
از دیگرنکات مهم این جاده وجود چندین بنای تخریب شده در طول مسیر است . شاید این بناها پادگانهایی بودند که مسئولیت کنترل ورود و خروج به کاخها بر عهده آنها بوده. یا اخذ مالیاتها هدایا و موارد دیگر در آنها انجام می شده و از آنجا به خزانه فرستاده می شدند. البته در مقایسه با کاخهای تخریب شده در جنوب کاخها بناهای شمالی اهمیت کمتری داشته اند.
نکته جالب توجه وجود چندین سوراخ حفاری شده در سنگ می باشد که احتمالا محل نگه داری اشیائ خاصی بوده اند.از آنجا که در ورودی سوراخها حفره هایی برای چهارچوب درب قرار دارد نتیجه می گیریم که آنها نمی توانسته اند محل نگه داری اجساد مردگان باشند زیرا در آن صورت باید در فضای باز باشند تا حیوانات به آنها دسترسی داشته باشند.در عین حال کوچکی این سوراخها نیز مسئله دیگری است. این حفره ها می توانسته محل نگه داری اشیای با ارزشی بوده باشد.
مسئله دیگر اینکه جایی که رشته کوه تمام می شود و دشت مرودشت مسطح می شود محل جاده اصلی بوده. . اکنون نیز جاده آسفالته از همین محل می گذرد. جاده سنگفرش درون کوه میانبری برای رسیدن به شهر استخر می باشد. ای جاده کوتاه روزگاری از همهمه کارگران سنگ تراش در امان نبوده و جنب وجوش وحرکت خاصی در آن جاری بوده.
از شهر استخر تا تخت جمشید بیش از نیم ساعت راه می باشد و گوشه گوشه این مسیر با لبخندی دوستانه به ما سلامی چند هزار ساله می دهد ولی متاسفانه گاهی جواب این لبخند سر و صدای بیل و کلنگ شکارچیان زیر خاکی می باشد ودستگاههای تخصصی آنها. در طول مسیر رد پای حفاری های غیر مجاز بسیار است ویادگارهای متاثر کننده ای از خود بر جای گذاشته اند.
جنوب صفه حدود ۳۰۰ متری آن بقایای چند کاخ دیده می شود که متاسفانه با اینکه حفاری شده اند ولی مطلبی در مورد آنها منتشر نشده است. آنچه مسلم است در این منطقه قبل از اینکه داریوش شروع به ساخت تخت جمشید نماید مردم زندگی می کرده اند.
در این بناهای وابسته به تخت جمشید به احتمال زیاد کارهای ابتدایی خزانه داری انجام می گرفت. در صورتی هم که این کاخها مسکونی بوده اند صاحبان آنها افراد بسیار قدرتمندی بو ده اند مانند شاهزادگان و اشراف.
در فاصله جنوب صفه و بقایای کاخهای بیرونی یک اثر نیمه تمام بسیار زیبا نیز وجود دارد که نمی توان دقیقا گفت چه بوده است .طرحهای حک شده و نیمه حک شده بر آن بسیار زیبا هستند و می توان آنرا با کوچک شده کاخ آپادانا مقایسه کرد.