تخت جمشید نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که در مرودشت استان فارس قرار دارد. داریوش بزرگ کسی است آن را بنیان گذاشت. این شهر در سال های متمادی توسط سایر پادشاهان هخامنشی مانند خشایارشا و اردشیر اول توسعه پیدا کرد و تا سال ها پایتخت شکوهمند و تشریفاتیِ شاهنشاهی هخامنشیان به شمار می رفت.
در دورههای تاریخی پس از هخامنشیان، به دلیل فراموشی خط و زبان پارسی باستان و نامانوس بودن کتیبهها، نام پارسه فراموش شده و مردم نام تخت جمشید (پادشاه پیشدادی) را بر روی کاخ مینهند. تخت جمشید در شهر باستانی پارسه یکی از شهرهای باستانی ایران قرار داشتهاست که طی سالیان، پیوسته پایتخت تشریفاتی امپراتوری هخامنشیان بودهاست. تخت جمشید در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شدهاست و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بودهاست. در نخستین روز سال نو گروههای زیادی از کشورهای گوناگون به نمایندگی از ساتراپیها یا استانداریها با پیشکشهایی متنوع در تخت جمشید جمع میشدند و هدایای خود را به شاه پیشکش میکردند.
در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز گردید. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با افزودن بناهای دیگر، این مجموعه را گسترش دادند. بسیاری از آگاهیهای موجود که در مورد پیشینهٔ هخامنشیان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگنوشتهها و گِل نوشتههایی است که در این کاخها و بر روی دیوارهها و لوحههای آن حکاکی شدهاست.
سامنر برآورد کردهاست که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهٔ هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشتهاست.اسکندر مقدونی سردار مقدونی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید. بااینحال ویرانههای این مکان هنوز هم برپا است.
این روزها تصویرسازی با استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی رواج پیدا کرده است. در همین راستا تصاویری بازسازی شده از تخت جمشید را مشاهده کنید.
نام تخت جمشید در زمان ساخت، «پارسَه» پارسی باستان: ???? به معنای «شهر پارسیان» است زیرا به ایالت پارس منسوب بود.
یونانیان آن را «پِرسپولیس» (به یونانی Περσέπολις یعنی «پارسهشهر» ؛(Pérsēs) Πέρσης:پارسی و(pólis) πόλις:شهر) خواندهاند. واژه یونانی یادشده امروزه در بیشتر زبانهای اروپایی بازتاب یافتهاست.
در زمان ساسانیان به تخت جمشید سَدْستون (صد ستون) میگفتند. چنانچه در سنگنبشته شاهپور سکانشاه این نام بدیسه «سَدستون» (به پهلوی: ???????, sadstūn) در بند پنجم نوشتار هویداست .
در فارسی معاصر این بنا را «تخت جمشید» یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطورهای ایران مینامند. تاورنیه جهانگرد فرانسوی که در عصر صفوی چندین بار به ایران سفر کرد، از تختجمشید با نام «چهل منار» یاد میکند.
در شاهنامه فردوسی آمدهاست:
جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش میکشیدند.
صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابههای پارسه عبور میکردند، تصاویر حکاکی شدهٔ تخت شاهی را میدیدند که روی دست مردم بلند شدهاست و از آنجا که نمیتوانستند خط میخی کتیبههای حک شده روی سنگها را بخوانند، میپنداشتند که این همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کردهاست. به همین خاطر نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستانشناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن پارسه بودهاست.