اِشارات متون آشوری به مادها
(کتیبه ای منسوب به آشوریان – ۸۸۳-۸۵۹ قبل از میلاد- By Shahireh)
متون قدیم آشوری از دهها و به قولی صدها مکان جغرافیایی در سرزمین ماد نام میبرند. بر اساس این نوشتهها میدانیم که در سرتاسر نیمه غربی و شمال غرب فلات ایران در فاصله سدههای دهم تا هفتم ق.م. دهدژها، شهر دولتها و شاهک نشینهای متعدد کوچک و بزرگ پراکنده بود (ملکزاده، ۷۶).
از جمله گل نبشههای شاهان آشوری که اهمیت فراوانی برای موضوع تحقیق ما دارد گلنبشتههای شلمانصر سوم (۸۵۸ تا ۸۲۹ ق.م) شمشی اداد پنجم (۸۲۳ تا ۸۱۱ ق.م) اددنیراری سوم (۸۱۰ تا ۷۸۳) تیگلت پیلهسر سوم (۷۴۵ تا ۷۲۷) سارگن دوم (۷۲۱تا ۷۰۵ ق.م) سناخریب (۷۰۴ تا ۶۸۱) اسرحدون (۶۸۰ تا ۶۹۹) آشوربانی پال (۶۶۸ تا ۶۷۲) میباشند. آخرین اشاره به لشکرکشی آشوریان به منطقه زاگرس و ذکر نام مادها در سالنامه دهم آشور بنی پال (۶۵۸) است. در سال ۶۴۰ با افول قدرت آشور از این منابع دیگر نشانی دیده نمیشود (عبدی؛۱۳۷۲)
تا پیش از حکومت آشور نصیرپال دوم (۸۸۳ تا ۸۵۹) کوههای زاگرس از نفوذ آشوریها خارج بود. اما وی با احیای قدرت آشور دشتهای شرق آشور را تا کوهپایهها به دامنههای غربی زاگرس به قلمرو خود افزود. پس از او شلمانصر دوم (۸۵۸ تا ۸۲۴) حدود پنج لشکرکشی مهم به شرق انجام داد که آشوریها را به میان کوههای زاگرس کشاند. به این ترتیب آشوریها با اقوام مختلف و فراوانی در این منطقه رو به رو شدند که نام مادها نیز در بین آنها دیده میشد. اولین اشاره به نام مادها در سالنامه بیست و چهارم شلمانصر سوم (۸۳۶ ق.م) به چشم میخورد. ادادنیرای (۸۱۰ تا ۷۸۳) ادعای فتح سرزمین ماد را میکند. در ۷۴۴ تیگلات پیله سر با تصرف اراضی وسیعی در زاگرس آن را به بخشهایی تقسیم کرد و به هر یک حاکمی گمارد. در ۷۳۷ق.م نیز آشوریها به زاگرس بازگشتند و حکومت خود را بر مادها تثبیت کردند و پس از نفوذ به سرزمین ماد به منطقهای به نام زکروتی، کوه بیکنی و بیابان نمک usaqaqqana در کنار آن رسید. مهمتر هدف آشوریها تأمین امنیت جاده خراسان بزرگ بود. در کتیبههای تیگلت پیله سر سوم اشاره به مادها زیاد است و معمولاً آنها را مادهای دور دست، مادهای توانا، مادهای شرق و مادهایی که سرزمینشان در دوردست است، مادهای دور دست در کنارههای کوه بیکنی و مادهایی که در کنار بیایان نمکی میزیستند میخواند.
سالنامه هفتم سارگن (۷۱۵) حاکی از آن است که شورش گستردهای در شرق بر پا شده است و در نتیجه سارگن ناچار میشود که مجدداً به مرکز و شمال زاگرس لشکر بکشد. شاه اوراتور به نام روسا ۲۳ قلعه از ایالت اولوسونو از سرزمین مانا را تصرف و یکی از حاکمان مانایی به نام دیئوکو (Dayaukku) را ترغیب میکند که علیه سرورش بشورد. سارگن این حاکم یاغی را دستگیر و به همراه خانواده اش به شهر حمات در سوریه تبعید میکند.
در ۱۸۶۹ جرج اسمیت، زبان شناس انگلیسی، دیئوکوی سارگن را همان دیوکس هردوت شناخت. این نظریه تا به امروز طرفداران زیادی دارد اما:
در سالنامه سارگن از دیئوکو صرفاً به عنوان حاکم یک ایالت مانایی نام برده میشود.
- اوایش دیش (uishsdish) یا محلی که دیئوکو بر آن حکومت میکرد در تزدیکی دریاچه ارومیه قرار داشت.
- در کتیبهها هیچ اشارهای نشده که دیئوکو در متحد کردن قبایل ماد نقشی داشته است.
- در همان سالی که سارگن دیئوکو را دستگیر و به حمات تبعید کرد از ۲۲ حاکم مادی نیز باج و خراج گرفت پس
- نمیتوان با قاطعیت دیئوکو را مادی دانست.
- از نظر زبان شناسی این نام حوری است.
- این نام در ترکیب با نامهای دیگر مانند مش دیئوکو نیز آمده.
- وینکلر در ۱۸۸۹ قرائتی غلط از کتیبه داد، گرچه در ۱۹۲۷ تورودانژن آن را اصلاح کرد اما همچنان به آن استناد میشود.
پس از فتح ۶۷۶ اسرحدون، فرمانروایان متعددی از مادها به نینوا آمدند و هدایایی از قبیل اسب و لاجورد آوردند. اسرحدون نیز خواجههایی را به حاکمیت سرزمینهای آنها گسیل داشت. در ۶۷۲ نیز اسارهادون نمایندگان تمام ملل تابع از جمله مادها را جهت سوگند وفاداری فرا خواند. در یکی از متون طالع بینی که تاریخ آن بین ۶۷۵ تا ۶۷۲ است از مردی به نام کشتریتو حاکم شهر کرکشی karkassi نام برده میشود که معمولاً او را فرآارتس هردوت میدانند. در حقیقت کشتریتو از یک حاکم مادی به نام ممیتیارشو درخواست کرده که با او متحد شود. هیچ مدرکی وجود ندارد که کشتریتو که نام او فقط در متون طالع بینی آمده و در سالنامهها به چشم نمیخورد فرمانده لشکر متحدی بر علیه آشوریها بوده است خصوصاً اینکه در همان سالها حاکم مادی برای رفع اختلاف خود به اسارهاردون متوسل میشود و پنج حاکم مستقل مادی جداگانه به آشور باج و خراج میدهند. محل شهر کرکشی مشخص نیست ولی احتمالاً در حدود لرستان یا شمال ایلام قرار داشته است چرا که اولاً مادها تا سقوط نهایی ایلام در ۶۳۹ جسارت چنین کاری را نداشتند و ثانیاً پس از اضمحلال دولت ایلام نیز در همان سال کورش اول شاه انشان، خراجگزار آشور بانی پال میشود (عبدی؛ ۱۳۷۲).
در میان منابع آشوری میتوان فهرست وار به موارد زیر اشاره داشت:
۱ـ سالنامهها، یا نوشتههای سالیانه رسمی پادشاهان آشوری.
۲ـ پیروزی نامهها یا شرح نمایشی لشکرکشی ها
۳ـ یادبود نامهها یا ستونهای یادمانی.
۴ـ نامههایی به خدای آشوری (معروفترین آنها نامه سارگن مربوط به لشکرکشی سال ۷۱۴ ق.م است).
۵ـ سیاهه نام دهندگان یا فهرست تقویموار رخدادهای سالانه و هر ساله به نام یکی از دولتیان و درباریان امپراطوری آشور.
۶ـ گزارش نامهها یا نوشتهها و نامههای اداری.
۷ـ فالنامهها یا نوشتههای طالعبینی (در متون طالعبینی سیاهه نام دشمنان آشور ثبت میشد. مهمترین این متون متعلق به اسرحدون است و تاریخ آن به ۶۷۵ تا ۶۷۲ ق.م باز میگردد (عبدی؛۱۳۷۲)
۸ـ پیمان نامهها یا سوگند نامههای حکومتی و به ویژه پیمان میان شاهکان مادی و اسرحدون به سال ۶۷۲ ق.م.
۹ـ گاهنامه ها، رویداد نامه ها، تاریخ نامهها و یا متون وقایع نگاری آشوری و بابلی (ملکزاده؛ ۱۳۸۱)
سلام
با سپاس فراوان از شما ، خواهشمند است آدرس مکانهایی که نام برده میشود را نیز بنویسید تا دوستداران تاریخ این کشور بتوانند بازدید کنند.
با سپاس
محبی
سلام ممنونیم بابت زحماتی که میکشین
من کمال تشکر را از شما دارم عالی بووووووود
خیلی مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
از اطلاعات تاریخی داده شده سپاسگزارم
خوشبخت اگر منابع دقیق تر ذکر شود عالیست