موسیقی در زمان ساسانیان

در دربار ساسانیان سازندگان و نوازندگان بسیار گرامی بودند و در مجالس جشن حاضر می شدند و حتی در شکار همراه شاه بودند. در زمان خسرو دوم که سدی بر روی دجله بستند ایشان را برای افتتاح آن سد احضار کردند. در همین زمان خواننده بسیار معروفی در دربار ساسانی بوده که نام او را در فارسی باربد نوشته اند و بعضی از مؤلفین عرب این کلمه را فهلبذ، ضبط کرده اند که ظاهرا مرکب از فهله بوده است که اشتقاقی از ماده پهلو باشد.

این خواننده در نزد پادشاه چنان مقرب بود که چون اسب معروف خسرو که «شبدیز» نام داشت و خسرو دلبستگی بسیار به آن داشت مرد، درباریان از رساندن این خبر از جان خود می ترسیدند و به وی متوسل شدند که به اشاره و کنایه ای در ضمن آواز این خبر را به خسرو بگوید، اسامی پرده هایی که وی ساخته است و آنها را به اسم پرده های خسروانی یا سرودهای خسروانی می نامند در کتاب های ایران ضبط شده.

در زمان ساسانی موسیقی ایران پیشرفت بسیار کرد و هر چند که از موسیقی پیش از ساسانیان خبری نداریم و نمی توانیم موسیقی زمان ساسانیان را با موسیقی دوره های پیش بسنجیم، همین قدر می دانیم که در دوره ساسانی موسیقی در ایران ترقی کرد و نوازندگان و سازندگان را پادشاهان ساسانی بسیار می نواختند چنان که اردشیر اول در میان طبقات مردم ایران موسیقی دانان را مقام خاصی بخشید و یکی از درجات متوسط را به ایشان سپرد

سپس بهرام گور مقام ایشان را بالاتر برد و حتی در زمان وی موسیقی دانانی از هندوستان به ایران آمدند که ایشان را در ایران لولیان نامیدند و موسیقی هندی در ایران راه پیدا کرد.در زمان خسرو اول انوشیروان موسیقی دانان به همان مقامی که اردشیر اول به ایشان داده بود و مقام پست تری بود بازگشتند و دوباره در زمان خسرو دوم به مقام بالاتر رفتند، چنان که از حجاری های آن زمان پیداست و حتی در سفر و شکار، موسیقی دانان در رکاب شاه بوده اند.

موسیقی در
سنگ‌نگاره‌ دختران چنگ‌نواز دوره‌ی ساسانی

شهورترین سازندگان و نوازندگان زمان خسرو دوم شش تن بوده اند:

۱. باربد : که پیش از این اشاره کردم. حدس می زنند نام او در اصل «پهله پت» بوده باشد که اعراب آن فهلبد کرده اند و بعضی گفته اند که یونانی بوده است و ظاهرا باربد منصب وی در دربار ساسانی بوده است. در زبان ارمنی قدیم کلمه باری که گویا از پهلوی گرفته اند به معنی رقص آمده است و به همین جهت می توان حدس زد که این کلمه در ایران به همین معنی استعمال می شده و باربد هم از آن مشتق است.این خواننده در نزد خسرو پرویز چنان مقرب بود که چون اسب معروف خسرو که «شبدیز» نام داشت و خسرو دلبستگی بسیار به آن داشت مرد، درباریان از رساندن این خبر از جان خود می ترسیدند و به وی متوسل شدند که به اشاره و کنایه ای در ضمن آواز این خبر را به خسرو بگوید، اسامی پرده هایی که وی ساخته است و آنها را به اسم پرده های خسروانی با سرودهای خسروانی می نامند در کتاب های ایران ضبط شده

۲. نکیسا: نکیسا با باربد در ساخت قطعه هفت‌ نوازی معروف سرود خسروانی همکاری کرده‌ است. مضامین اصلی ترانه‌های او در ستایش  خسرو پرویز بودند. وی همچنین سرود ملی آن زمان را ساخته بود.گفته شده که یک بار نکیسا ترانه‌ای سروده که شنوندگان چنان متأثر شدند که بیهوش شدند یا جامه‌های خود را دریدند (جامه‌دران).

٣. بامشاد: بامشاد از آن گویند که بامداد چنان می‌نواخت و می‌خواند که همه کس را شاد می‌کرد.نام بامشاد در چکامه‌ای از منوچهری آمده‌است:

بلبل باغی به باغ دوش نوایی بزد
خوبتر از باربد، نیکتر از بامشاد

۴.رامتین یا رامی که نوعی از چنگ را اختراع کرده است.در اشعار فارسی نیز نام رامتین ذکر شده است:

حاسدم خواهد که شعر او بُوَد تنها و بس بازنشناسد کسی بربط ز چنگ رامتین

(منوچهری)

نشان است او که چنگ با آفرین کرد
که او را نام، چنگِ رامتین کرد

(فخرالدین اسعد گرگانی)

۵. سرکش که او را نیز یونانی دانسته اند و حدس زده اند که نام وی در اصل «سرگیوس» بوده باشد و بعضی دیگر گفته اند که سرگیوس نام نکیسا بوده و سرکش و نکیسا هر دو یک تن‌بوده اند و هم نکیسا و هم سرکش را تحریف شده سرگیوس دانسته اند.

۶. سرکب که احتمال داده اند همان سرکش به سرکب بدل یافته باشد ولی فرخی سیستانی شاعر معروف قرن پنجم ایران، که خود در موسیقی استاد بوده و قطعا می بایست از موسیقی زمان ساسانیان با خبر باشد، سرکش و سرکب را دو تن دانسته و گفته است:

شاعرانت چو رودکی و شهید
مطربانت چو سرکش و سرکب

از میان این نوازندگان و سازندگان باربد از همه معروف تر است و او را بزرگ ترین استاد موسیقی در ایران دانسته اند و گویند رأی او سایر استادان را حکم قانون داشته و ۳۶۰ آهنگ موسیقی ساخته است که اساس موسیقی ایران امروز همان است و آن ۳۶۰ آهنگ برای آن بود که در سال مکرر نشود و هر روز آهنگی مخصوص به خود داشته باشد و در این میان آهنگ معروف به دستگاه شاهی از همه بهتر و متداول تر بوده است ولی ظاهرا باربد مخترع و بانی موسیقی ایران نبوده و شاید اول کسی بوده است که موسیقی را ترتیب داده و تدوین کرده و برای هر آهنگی اسمی گذاشته است.

اسامی آهنگ های موسیقی زمان ساسانی

از آهنگ های موسیقی ایران در زمان ساسانیان اسامی بسیار در کتاب های نظم و نثر فارسی باقی مانده که چون آنها را جمع کنیم صد و چهل و هشت اسم به دست می آید بدین قرار است:

آیین جمشید، آرایش خورشید، آزادوار، ارجنه، اشکنه، افسر بهار، افسر سکزی، انگبین، اورنگی، باخرز، باد نوروز، باده، باروزئه، باغ سیاوشان، باغ شهریار، باغ شیرین، بسته، بسکنه، بند شهریار، بوسلیک، بهار بشکند، بهمنجنه، پالیزبان، پرده خرم، پرده زنبور، پیک گرد، تخت اردشیر، تخت طاقدیس، تکاو، تیزی راست، نیفگنج، جوبران، چغانه، چکاوک، چکک، حقه کارس با حقه کاوسی، خارکن، خسرو، خسروانی، خماخسرو، درغم دل انگیزان، دنه، دیر سال، دیف رخش یا دیو رخش، راح و روح، راست، رامش جان یا رامش جهان، رامش خوار، راه گل، راه ماوراء النهری، راهری، روشن چراغ، ره جامه دران، زاغ، زنگانه، زیرافگن با زیرافگنده، زیربزرگان، زیر خرد، زیر تبصران، سازگاری، ساز نوروز، سایگاه (شاید سه گاه)، سبز بهار، سبز در سبز، سپاهان، سپهبدان، ستا، سرانداز، سرکش، سرو،بستان، رود پارسی، سر و سپاه، سروستا، سروستان، سروهی، سیاوشان، سیسم، سیوارتیر، شادباد، شادروان مروارید، شاورد، شاهی، شباب، شبدیز، شب فرخ، شخج، شکر توین، شهر رود، شیشم، عراق، عشاق، غنچه کبک دری، فرخ روز، قالوس، قفل رومی، فبصران، کاسه گری، کبک دری، کیخسروی، کین ایرج، کین سیارش، گاوی زنه ، گل، گلزار، گل نوش گنجباد، گنج باد آورد، گنج سوخته، کنج فریدون، گنج کاروان، گنج گاو، گنج وار، مادر و سنان(شاید ماه روشنان)، ماده، ماه بر کوهان، مروای نیک، مشک دانه، مشک مالی، مشکویه، مویه زال، مهربانی، مهرگان بزرگ، مهرگان خرد، مهرگانی، می بر سر بهار، ناز نوروز، ناقوسی، نخجیرگان، نوا، نوبهاری، نوروز بزرگ، نوروز خارا، نوروز خردک، نوروز کیقباد، نوش نوشین باده، نوشین لبنان، نهاوندی، نهفت، نی بر سر بهار، نی بر سر شیشم، نی بر سر کسری، نیم راست، نیم روز، هفت گنج.

از این صد و چهل و هشت آهنگ سی آهنگ را از باربد می دانند و بعضی از این پرده ها مدت ها پس از انقراض ساسانیان در دوره های اسلامی در ایران متداول بوده و چند آهنگ آن هنوز در ایران معمول است و چون در میان اسامی این آهنگ ها بعضی نام های پهلوانان و پادشاهان داستان ها و تاریخ ایران دیده می شود، احتمال بسیار می رود که در آن آهنگ هایی که این اسامی را داشته هر گونه شعری را نمی خوانده اند و شاید اشعاری که قصه های داستان های ایران در آن بوده است در این پرده ها خوانده می شده و اشعار مخصوص برای آنها داشته اند.

در میان این نام های آهنگ ها پیداست برخی اسامی هست که تحریف دیگری است و برخی اسامی دیگر هست که کلمات تازی در آنها هست و یادگار دوره اسلامی است و می رساند که آن آهنگ را در دوره اسلامی ساخته اند مانند بوسلیک و عشاق و قفل رومی و حفه کاوس و راح و روح و ناقوسی، مگر آن که بعدها این اسامی را بدین گونه ترجمه کرده باشند.

موسیقی در
نگاره زیبایی از بزم دربار ساسانی و زنان چنگ نواز

سازهای زمان ساسانیان

سازهایی که در زمان ساسانیان در ایران متداول بوده نی و رباب (تار) و عود و چنگ و چغانه و رود و سورنای (نفر) و کرنای و بربط و طنبور و ارغنون و غیره بوده است و نیز طبقات مردم سازهایی داشته اند که به بعضی از نواحی ایران اختصاص داشته چون جنگ هفت سیم مخصوص به سغد. چنگ سغدی مخصوصا معروف بوده است و حتی تا اواسط قرن پنجم هجری هم متداول بوده ولی در ری و طبرستان و دیلمستان رباب(تار) بیشتر رواج داشته است و تیز رود اقسام مختلف داشته است که از آن جمله شهرود بود.در اسنادی که از دوره ساسانیان رسیده اشارات فراوان هست که موسیقی در این دوره رواج کامل داشته چنان که در کتاب «کارنامه اردشیر بابکان» آمده است که چون اردشیر را اردوان اشکانی در ستورگاه به بند افکند روزی اردشیر بنشست و طبل زد و سرود خوانی کرد.

عبدالله بن المقفع در ترجمه عربی «کلیله و دمنه» آورده است که چون برزویه طبیب از هندوستان بازگشت و این نامه را با خود آورد، خسرو انوشیروان چنان شد که فرمود جشنی برپا کردند و خطیبان و شاعران و خنیاگران را گفت تا هر یکی چیزی بخواند و بسراید و بنوازد.گذشته از این که در داستان های ملی ایران که در زمان ساسانیان تدوین شده کرارا ذکری از رامشگران آمده، در داستان «ویس و رامین» هم سخن از رامش و رامشگر هست.در آثار صنعتی این دوره هم دلایلی هست از آن جمله در نقش برجسته طاق بستان صورت خنیاگران هست و در میان سینی های سیمین که از زمان ساسانیان مانده در یک سینی پیکر پادشاه ساسانی دیده میشود که بر تختی نشسته و در برابر وی نی زن و چنگ زنی خنیاگری می کنند و سینی دیگری هم هست که زنی بر اژدهایی نشسته و نی می زند.

موسیقی ایران در زمان ساسانیان به ارمنستان هم رفته و آثار آن تا کنون هست چنان که یک سلسله از پرده های موسیقی ارمنی را خسرو آیین میگویند که احتمال می رود از نام خسرو پرویز آمده باشد. در کتاب های ارمنی آورده اند که در زمان خسرو دوم رامشگری بوده به نام «سرکیس هورم» که احتمال می رود همان سرکش باشد که پیش از این ذکرش رفت و نیز نام سازی را آورده اند که «بربود» خوانده اند و هر چند که نوشته اند این ساز در ارمنستان ساخته شده، بیشتر احتمال می رود بربود همان کلمه باربد باشد.معمول ترین تفریحات پادشاه ساسانی شکار بود چنان که در زمان هخامنشیان نیز چنین بود.

شکارگاه های پادشاهان جرگه ها بزرگی بود که گرد آن دیوار کشیده بودند و در آنجا شیر و گراز و خرس را نگاه می داشتند. تئوفان مورخ یونانی قرن هشتم می گوید که سربازان هراکلیوس امپراتور روم در باغ هایی که پس از شکست خسرو دوم تصرف کردند شتر مرغ و غزال و گورخر و طاوس و تذرو (قرقاول) و حتی شیر و ببر یافتند. دو نقش برجسته ای که از آن زمان مانده منظره شکار گراز و گوزن را نشان میدهد که در زمینی به عمل می آید که اطراف آن را ریسمان کشیده اند. پادشاه و نزدیکان او پارچه های فاخر و جامه های مروارید دوزی در بر دارند و با تبر دنبال شکار کرده اند و زنان چنگ زن مشغول نواختن هستند.

عضویت
اطلاع از
guest

1 نظر
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
نیلوفر

خیلی آموزنده