ژنرال گیبک

آخرین فرمانده بزرگ بکجه،گیبک
پیروزی فقط برای برنده نیست.
شکست خورده هم می تواند پیروز باشد ،حتی بعد از شکست در نبرد.
ژنرال گیبک از بکجه به همراه ۵۰۰۰ نفر از یارانش شجاعانه تا موقع مرگشان در نبرد هوانگسانبول جنگیدند درحالیکه همگی از اول هم می دانستند پیروزی در این نبرد برایشان غیرممکن است .آخرین نبرد ژنرال گیبک ،پایانی غم انگیز برای بکجه بود . ۱۳۰۰ سال بعد از مرگ ژنرال گیبک، او همچنان سمبل بکجه محسوب می شود.
زندگی ناشناخته ژنرال گیبک:
تاریخچه چندانی از زندگی گیبک در دست نیست.
حتی در سامگوک ساگی (تاریخچه سه پادشاهی) و سامگوک یوسا(یادگاریهایی از سه پادشاهی) که تاریخچه سه پادشاهی را روایت کرده است(سه پادشاهی منظور:گوگوریو ، بکجه و شیلا) هم هیچ اطلاعاتی راجع به زمان و مکان تولد گیبک و همچنین اصل و نصب او موجود نمی باشد . در کتاب (یو دونگ جیجی) که در سال ۱۸۶۵ توسط (کیم جونگ هو) نوشته شد؛ نام او (سونگ) ثبت شده است. احتمالا نام خانوادگی وی بویو بوده است که نام فامیل خانواده سلطنتی بکجه نیز می باشد.
در (بویوجی) که در سال ۱۹۲۸ منتشر شد ،نوشته شده است که پالچونگمیون نامی است که به ۸ نفر از وفاداران بکجه اطلاق می شود که یکی از آنها گیبک است. در این باره تاریخدانان به این نتیجه رسیده اند که گیبک در شهر بویو امروزی متولد شده است.
برخی داستانها جنبه های فوق العاده ای را از گیبک نقل می کنند که در زیر به آنها اشاره شده است.
یکی از این داستانها نقل می کند که زمانیکه که مادر گیبک هنگام زایمان او از هوش رفت؛ یک ببر او را با خود برد و به او شیر داد.
بر اساس داستانی دیگر ، هربار که گیبک به کوهستان چوندونگ می رفت درختان کاج مانند نی خم شده وسقوط می کردند و زمانیکه او روی صخره ها آموزش می دید و تمرین می کرد ، رد پایش بر روی صخره ها باقی می ماند.
گیبک از دوران کودکی در یادگیری هنرهای رزمی استعداد خارق العاده ای داشت که بعدها به نامی فراموش نشدنی در آخرین نبرد زندگیش «نبرد هوانگسانبول» تبدیل گشت.

نبرد هوانگسانبول:
بکجه یکی از موفقترین و پرقدرت ترین کشورهای دوره سه پادشاهی بوده است.
در قرن ۶۰۰ م. بکجه حملات زیادی را علیه گوگوریو و شیلا با ادعای مالکیت بر اراضی مرزی آغاز کرد. بعد از آنکه در طی نبردی سرزمین های اطراف رودخانه هان را به شیلا واگذار کرد؛ بکجه با گوگوریو و ژاپن یک اتحاد تشکیل داده و شروع به حمله به شیلا کردند.
در نتیجه شیلا هم با تانگ متحد شد و ۵۰ هزار نیرو برای حمله به بکجه فرستاد.
تمام افراد وفادار بکجه به پادشاه اویجا توصیه کردند که برای جنگ آماده شود اما شاه توصیه آنها را نادیده گرفت و به لذت بردن از میهمانی هایش ادامه داد .
زمانیکه نیروهای دشمن «تانگهیون» و «بکگانگ» را که دو منطقه استراتژیک بکجه بود تصرف کردند ؛ پادشاه اویجا ژنرال گیبک را برای متوقف کردن دشمن فرستاد .
گیبک در جولای ۶۶۰م به هوانگسانبول رفت .

آخرین قهرمان بکجه در هوانگسانبول:
در تاریخ ۱۰ جولای سال ۶۶۰ م نیروهای متفق تانگ – شیلا تصمیم به فتح پایتخت بکجه سابی سونگ گرفتند.
نیروهای تانگ متشکل از ۱۳۰ هزار سرباز در دهانه رود گئوم پیاده شدند و رهبری فتح پایتخت را به دست گرفتند.
ارتش شیلا هم با ۵۰ هزار سرباز که توسط ژنرال کیم یوشین فرماندهی میشد ، نزدیک هوانگسانبول اردو زدند.(نونسان امروزی)
اما شیلایی ها توسط ارتش پنج هزار نفری بکجه که به فرماندهی ژنرال گیبک مصمم بودند تا پی جان از کشور دفاع کنند؛ عقب رانده شدند.
نهم جولای ۶۶۰ م وقتی که قوای شیلا وارد هوانگسانبول شد ؛ نیروهای بکجه که به ۳ گروه تقسیم شده بودند ؛ آنها را در بر گرفته و در چهار جنگ متوالی پیروز شدند.
پنج هزار نفر علیه پنجاه هزار نفر. پیروزی در این نبرد از اولش هم غیرممکن بود.

گی بک به این نکته باور داشت که بهتر است خانواده اش در دستان خود او بمیرند تا اینکه شرمسارانه به عنوان برده به چنگ نیروهای دشمن بیفتند.
به همین خاطر او خانواده اش را با دستان خودش کشت.
او مصمم بود که تا زمان کشته شدنش بجنگد . وی سربازان بکجه را تشویق می کرد تا با تمام قوا علیه نیروهای دشمن بجنگند.
با اینحال زمانیکه دو هوارانگ جوان به نام های بانگول و هواچانگ در جنگ کشته شدند ؛ روحیه نیروهای شیلا افزایش یافت و آنها مصمم شدند تا یک جنگ تمام عیار را علیه بکجه به راه اندازند.
تمام سربازن بکجه در نبرد هوانگسانبول کشته شدند.
این امر منجر به پیوستن ارتش شیلا به تانگ شد . و در نهایت سلسله بکجه پس از ۶۷۸ سال سقوط کرد.
شجاعت پایدار گیبک:
تاریخ را فاتحان می نویسند.
در نتیجه پرونده این شکست هم به تدریج فراموش شد و از دست رفت.
شجاعت ژنرال گیبک هنوز هم پس از ۱۳۰۰ سال در قلب مردم کره زنده است. وفاداری گیبک به کشورش . شجاعت او در نبرد با دشمنان ،موجب می شود تا ما درباره معنای «وطن»بیندیشیم .
اینکه زندگی یک «مرد» براستی چگونه باید باشد.