چویی چونگ هون
چویی چونگ هون (۱۱۴۹ – ۲۹ اکتبر ۱۲۱۹) حاکم نظامی کره در خلال سلسله گوریو بود.
پدر چویی ژنرال اعظم ارتش گوریو بود، و بنابراین در ورود او به امور نظامی کشور تسریع حاصل شد. چویی شاهد بود که مردان نظامی در توالی سریع رهبران نظامی که یکدیگر را خلع می کردند، به افرادی با قدرت همه جانبه تبدیل شدند.
چویی بر علیه شورای با سابقه جنگ توطئه چید، و وانمود کرد که به ژنرال عالی جدیدا ترفیع یافته و رئیس شورا که پسر برده ای به نام یی یویی مین بود وفادار است. بعد از سال های تحقیر و سختی، چویی و زیر دستانش در حالیکه یی در سفر بود، کودتایی ترتیب دادند. پس از نابود کردن شورای جنگ و کشتن یی، او به رهبر مشهوری تبدیل شد. چویی یک رژیم به سبک نظامی جدید را که وی قدرت کامل بر آن را نداشت تاسیس کرد، اما سرانجام در اداره امور کامیاب گشت.
اگرچه کودتا به سرانجام رسید، چویی قدرت کامل را در اختیار نگرفت. چویی نخست وزیر کشور و محافظ سلطنتی شد، خلع چهار پادشاه ( دو مورد از چهار نفر آنان به درخواست او کناره گیری کردند) را به چشم دید، و ۳ شورش و چندین سو قصد به جانش انجام شد. سرانجام در اوایل سلطنت پادشاه گوجونگ، چویی بازنشست شد و جایگاه خود را به پسر ارشدش چویی یو (اگرچه این موضوع بدون خونریزی نبود زیرا جوان ترین پسرش برای تصرف این پست اقدام کرد) سپرد. چویی چونگ هون در سال ۱۲۱۹ در سن ۷۱ سالگی چشم از جهان فرو بست.
تا زمان مرگ نوه های چویی، خاندان چویی بر چشم انداز سیاسی و نظامی گوریو مسلط شدند. چویی یو، چویی هنگ، و چویی یویی تا زمان به قتل رسیدن چویی یویی، به مدت شصت سال میراث چویی چونگ هون را ادامه دادند.
مقدمه:
چویی چونگ هون به عنوان پسر ژنرال اعظم چویی ون هو در سال ۱۱۴۹ پا به عرصه گیتی نهاد. گمان می رود که او در گه سونگ یا گیونگجو به دنیا آمده باشد. وی یکی از نوادگان محقق مشهور کنفسیوسی چویی چی ون بود، که در دوران دولت های شمالی جنوبی زندگی می کرد و نیای خاندان کیونگجو چو به شمار می رود. اما به دلیل اینکه به چویی ون هو نام خانوادگی یوبونگ ( ” مبارز بزرگ “) داده شده بود، خانواده اش از خاندان کیونگجو چویی جدا و خاندان چویی از یوبونگ نام گرفتند. وی با بانو یو پیمان زناشویی بست و دو پسر به نام های چویی یو و چویی هیانگ از او داشت.
رسیدن به قدرت:
چویی به مانند پدرش وارد ارتش شد و تا ۳۵ سالگی که به یک ژنرال تبدیل شد، عنوان سرهنگی داشت. او در ۴۰ سالگی به شورای جنگ پیوست. چویی زیر نظر دیکتاتورهای نظامی در خلال سلطنت پادشاه میونگ جونگ خدمت کرد. زمانی که یی یویی مین آخرین نفر از آن دیکتاتورها در حال حکومت بود، چویی و برادرش چویی چونگ سو قشون های خصوصی خویش را هدایت و یی و شورای جنگ را مغلوب ساختند.
چویی، میونگ جونگ ضعیف را با پادشاه سینجونگ که برادر جوان تر میونگ جونگ بود جایگزین کرد. دولت شروع به بازسازی خود از دیکتاتورهای نظامی پیشین نمود، اما چونگ سو شاهزاده خانم تاج دار را سرنگون کرد و کوشید دختر خود را به نکاح ولیعهد درآورد. چویی چونگ هون بلافاصله مداخله کرد و یک نزاع خونین بین برادران چویی درگرفت. چونگ سو در پایان قافیه را باخت و توسط سربازان چویی چونگ هون گردن زده شد. گفته می شود زمانی که چویی چونگ هون سر بریده برادرش را مشاهده کرد، اشک ریخت و مراسم تدفین شایسته ای برگزار کرد.
آنگاه چویی چندین تن از بستگان خود را به سمت های دولتی بالا منصوب کرد و به آهستگی قدرتش را توسعه داد. پادشاه سینجونگ در سال ۱۲۰۴ بیمار شد و پنهانی از چویی تقاضا کرد که از پادشاهی محافظت نموده و آن را بر نیندازد. چویی به آخرین درخواست پادشاه احترام گذاشت و سلطنت را به پسر سینجونگ که پادشاه هویجونگ لقب گرفت داد. سینجونگ بلافاصله پس از آن بر اثر بیماری درگذشت.
هویجونگ مصمم بود که تمام قدرت های پیشینی که دیکتاتورهای نظامی و غاصبان از پادشاهان ربوده بودند را احیا کند، او در این امر در راستای حذف چویی قدم برداشت. به چویی مقام های نخست وزیر دولت و محافظ سلطنتی داده شد که قدرتی معادل با پادشاه را در بر می گرفت. هویجونگ این کارها را برای ایجاد احساس نادرستی از امنیت در چویی اجرا کرده بود.
وقتی چونگ هون در موقعیت جدیدش تثبیت شد، هویجونگ برای عزل وی آماده سازی هایی را انجام داد. با وانمود کردن به این که بیمار است، او چویی چونگ هون را در آمدن انفرادی به قصر بدون گروه محافظین عادی اش فریب داد. به محض اینکه چونگ هون به قصر رسید، هویجونگ کودتایی را بر علیه وی آغاز کرد. حمله شکست خورد و چویی چونگ هون به سختی از مهلکه جان سالم به در برد. چویی که خشمگین شده بود، امپراطور هویجونگ را تبعید کرد. امپراطور گنگ جونگ به جای هویجونگ به تخت نشست.
شورش ها:
طولی نکشید که فورا دو شورش به وقوع پیوست. یکی از آنها توسط پاک جین جه پسر خاله چویی درگرفت و دیگری جنبشی برای احیای شیلا بود. هر دو شورش توسط چویی فرو نشانده شدند. این جریان با یک شورش برده ها دنبال شد که توسط یکی از بردگان شخصی چویی به نام مانجوک رهبری می گشت. برده ها اربابان خود را کشتند و با قوایی در حدود ۱۰۰ نفر در یک کوهستان دور هم جمع شدند. این ارتش شورشی به راحتی در هم شکست، و اجساد کشته شدگان بدون تدفین به رودخانه انداخته شدند. شورش های بیشتری مثل شورش صورت گرفته توسط روحانیون بودایی به وقوع پیوست. چویی موفق نشد کاملا بودائیان را ساکت کند، اما او اشخاص بودایی را که پشت توطئه قتل او بودند دستگیر کرد.
در آن زمان قبایل شمالی مختلف مثل خیتان، توسط مغول ها از سرزمینشان بیرون رانده شده بودند. بسیاری از آنها به گوریو فرار کردند و خشونت در طول مرز شمالی شعله ور شد. یو و هیانگ پسران چویی، در پاسخ لشکرکشی های جداگانه ای را ترتیب دادند. هیانگ ارتش های قبیله ای کوچکتر را در شرق شکست داد، و یو با کمک ژنرال کیم چی ریو این قبایل را در غرب مغلوب خود ساخت. گروه های کوچکی از مغول ها در این پیروزی ها سهیم بودند.
جانشینی:
چویی شاهد سقوط رژیم چونگ چانگ بو بود که عمدتا به دلیل فقدان یک جانشین مشروع قدرتمند به وقوع پیوست. چویی یو اولین پسر چویی چونگ هون، یک سرباز، رهبر، و رزمارای مفید به فایده بود. او در سن هجده سالگی به ارتش سلطنتی پیوست و برای مدت بیست سال به خدمت پرداخت. چویی هیانگ دومین پسر وی، سربازی استثنایی به شمار می رفت ولی رایزن و دولت مردی بسیار خوبی نبود.
با دانستن اینکه یک نبرد جانشینی در خواهد گرفت، چویی در اقدامی ورود یو را به خانه ممنوع کرد. هیانگ تلاش کرد تا برادرش را برای استحکام جایگاه خویش به عنوان جانشین بکشد. یو و هیانگ یک نبرد شمشیر برگزار کردند که یو برنده شد. یو برادر خود را نکشت، کاری که پدرش در مورد چونگ سو انجام داده بود. او در عوض سرنوشت برادر جوان ترش را در دستان پدرش گذاشت.
چویی چونگ هون از تصمیم پسرش شگفت زده شد و پسر جوان ترش را به تبعید فرستاد. چویی اعلان کرد که پسرش یو جانشینش خواهد شد و خودش بایست بازنشست شود. او در حدود ۶۵ سالگیش بود که این تصمیم را اعلام کرد، و یو نیز احتمالا در اواسط دهه سی زندگیش به سر می برد.
مرگ:
چویی چند سال باقی مانده عمرش را در آرامش سپری کرد و حتی نوه اش هنگ (پسر یو) را نیز دید. چویی در مورد برخی از تصمیماتی که پیشتر گرفته بود پشیمان شد، و حتی فهمید که در جنون قدرتی که قسم خورده بود در دام آن گرفتار نشود، افتاده است. چویی از چندین سو قصد جان سالم به در برد. وی متحمل یک سکته شد و قبل از مرگش در ۷۱ سالگی (۲۹ اکتبر ۱۲۱۹) یک سال دیگر به حیاتش ادامه داد. در تاریخ آمده است که مراسم تشعیع جنازه او مانند یک پادشاه برگزار شد.
میراث:
چویی چونگ هون اولین نفر از دیکتاتورهای چویی بود و سیستم حکمرانی بنیان نهاد که دیکتاتورهای بعدی چویی از آن استفاده کردند. بعد از چویی چونگ هون این پسر اولش چویی یو بود که مستقیما قشون گوریو را برای مقابله با ارتش های مغول هدایت کرد. بعد از چویی یو نوبت اولین پسرش چویی هنگ رسید که پادشاه را مجبور کرد تا تمامی پیشنهادات تسلیم شدن از جانب مغول ها را رد کند. زمانی که چویی هنگ درگذشت، تنها پسرش چویی یویی به قدرت رسید.
چویی یویی به عنوان شخصی بزدل و فربه توصیف شده است. زمانی که چویی یویی توسط یکی از ستوان هایش به قتل رسید، رژیم چویی پایان یافت. شرح های دیگر ادعا می کنند که برخی سربازان برای کشیدن ظالم چاق به آنسوی دیوار تلاش می کردند اما به دلیل اینکه او بسیار چاق بود، قبل از انجام اینکار کشته شدند. چویی چونگ هون، چویی یو، و چویی هنگ همگی در انواع هنرها آزموده بودند، اما چویی یویی اینگونه نبود. احتمالا این بدان خاطر است که از آن پس خاندان چویی بسیار ثروتمند شدند و ضرورتی برای نبرد در میادین جنگ وجود نداشت.
رژیم چویی ۶۰ سال به طول انجامید، در زمانی که گوریو قادر بود تا در برابر حملات مغول ها مقاومت کند. بعد از سقوط رژیم نظامی چویی، سامبیولچو که ارتش خصوصی خاندان چویی بود، از دولت گوریو جدا شد و اقدام به تاسیس کشور خود کرد. اما این شورش توسط ارتش مغول – گوریو فرونشانده شد.
امروزه تقریبا ۸۴۵ کره ای اعضای خاندان چویی از یوبونگ هستند.
تکواندو:
در خلال عهد سه پادشاهی، تک کیون (تکواندو) به یک هنر رزمی ضروری تبدیل شد. در خلال دوران گوریو، ارزش تک کیون به عنوان هنری رزمی برای دفاع و بهروزی کشور مورد اذعان قرار گرفت و به عنوان نتیجه ای از این دیدگاه، معیارهای آن بالاتر رفت که به اسلوب سازی و محبوبیت این ورزش انجامید. در میان نوشته های پادشاه اویجونگ یادداشتی به چشم میخورد که نشان می دهد یی یویی مین به دلیل فنون برجسته تک کیون خویش ترقی کرده بود. همچنین این یادداشت خاطر نشان می سازد که چویی مهمانی هایی به راه می انداخت و به مردانی قوی از جونگ بانگ (شورای ژنرال ها) اجازه می داد تا در مسابقات تک کیون رودروی هم قرار بگیرند؛ به برنده پست های دولتی اعطا می گشت. همچنین مدرکی در مورد مسابقات پیروزمندانه بیون آنیول در برابر ایم گیونمی و یوم هیونگ بانگ و ترفیع او از معاون رئیس به رئیس دبیرخانه سلطنتی به عنوان پاداش وجود دارد. مدارکی به این شکل بر تصدیق ارزش تکواندو به عنوان یک هنر رزمی در دولت سلسله گوریو صحه می گذارند و اینکه ضوابط مشخصی برای داوری رقابت ها وجود داشت.
خانواده:
پدر: چویی ون هو (؟-؟)
مادر: بانو یو
برادر: چویی چونگ سو (۱۱۹۷-۱۱۵۱)
خواهر: بانو چویی از خاندان چویی یوبونگ
پسر خاله: پارک جین جه (۱۲۰۷-۱۱۶۵)
همسر: بانو سونگ
پسر: چویی یو (۱۱۶۶ – ۱۰ دسامبر ۱۲۴۹)
پسر: چویی هیانگ (۱۱۶۷ – ۱۲۳۰)
همسر: شاهزاده خانم جونگهوا
پسر: چویی گو
پسر بی نام
همسر: شاهزاده سوسونگ از خاندان جانگ هیونگ ایم
پسر: چویی سونگ
صیغه: جا اون سون
درود و خسته نباشید. خیلی عالی بود
سلام. ممنون از لطفتون جناب دارابی نیا