چوی چی ون

چوی چی ون (۸۵۷ – قرن دهم میلادی) یک مقام کنفسیوسی برجسته، فیلسوف و شاعر اواخر دوران شیلای متحد (۶۶۸ – ۹۳۵) بود. او به مدت شانزده سال در دودمان چینی تانگ به تحصیل پرداخته، آزمون سلطنتی تانگ را گذرانده و قبل از بازگشت به کره در جایی که وی تلاش های نهایی بی فایده ای را برای اصلاح دولت در حال افول کشور شیلا انجام داد، در چین به پست های بالایی رسید. وی در اواخر عمرش توجه خود را به سمت بودائیت معطوف نموده و تبدیل به محقق زاهدی شد که در داخل و اطراف صومعه کره ای هه اینسا در جایی که یکی از برادرانش راهب بود سکنی گزید.

چوی چی ون با نام های ادبی خود به مانند هه اون ( ” ابر دریایی ” ) یا به صورت اختصاصی تر با لقب گو اون (” ابر تنها “) که زندگی سخت او را به تصویر می کشد، شناخته می شود. ذهن و قلب خلاق ولی تنهای او در این شعر بیان شده است:

در باران پائیزی:

اگرچه من با دردمندی در باد پائیزی آواز می خوانم،

دوستان اندکی در جهان گسترده دارم.

در نگاه سوم، بیرون باران می بارد.

با چراغی قلبم هزاران مایل به پرواز در می آید.

چوی استعدادهای بی شماری در شعر، اندیشه، سیاست و ادیان داشت. به خاطر گستره وسیع تحقیقات و ژرفای ذهن وی، او برای ارزش واقعی خود مورد تقدیر قرار نگرفته است. به عنوان مثال وی کنفسیوسیسم، بودائیت و تائوئیسم را بسیار دوست می داشت و در جستجوی رویکردی واحد برای روابطی همانگ بین این حوزه ها بود. بنابراین روش های شجاعانه و بی باکانه وی امروزه نیز درس های گرانبهایی به ما می آموزد.

پرتره چوی چی ون

سال های اولیه زندگی و تحصیل در تانگ:

چوی چی ون در سال ۸۵۷ در ناحیه ساریانگ متعلق به پایتخت شیلا (گیونگ جو) به دنیا آمد. وی  در سن ۳ سالگی آموخت تا چگونه بخواند و زمانی که به ۱۰ سالگی رسید در تمامی نوشتجات عملی بزرگ آن روزگار بسیار بصیر گشت. او متعلق به طبقه اجتماعی به  اصطلاح ” شش رده بالا ” (یوک دوپوم) بود که یک طبقه اجتماعی موروثی در سیستم طبقاتی خونی دقیق شیلا به شمار می رفت که به اشراف زادگان مختلط یا متولد شدگان عادی اعطا می شد. به عنوان عضوی از شش رده بالا، چوی در زمینه سطح پستی که او در دولت می توانست به دست آورد، با محدودیت هایی مواجه گشت. چوی جوان نمی توانست تا از ششمین سطح در مجموع هفده سطح از پست های دولتی فراتر برود. در اواخر سلسله شیلا بسیاری از آنانی که در شش رده بالا قرار داشتند، در جستجوی فرصتی برای پیشرفت در خارج از حصارهای سنتی نظام سیاسی و اجتماعی شیلا برآمدند. راهب بودایی شدن یکی از این روزنه ها بود. در پیش گرفتن مطالعه کنفسیوسیم فرصت دیگری را فراهم می ساخت. دیوان سالاری کنفسیوسی چینی بعد از اینکه شیلا شبه جزیره کره را در سال ۶۶۸ متحد کرد، در درجه محدود شده ای اتخاذ شده بود.

در واقع ملکه جیندوک آموزش کنفسیوسیسم را آغاز کرده بود ولی یک آکادمی کنفسیوسی سلطنتی در سال ۶۸۲ توسط پادشاه سینمون بنا نهاده شد. کنفسیوسیسم برای مدیریت قلمرو گسترده و همچنین پشتیبانی از اختیارات مرکزی بسیار مناسب بود. اتخاذ هنجارهای مدیریتی کنفسیوسی و روابط نزدیک شیلا با چینی های تانگ، گروه های بسیار آموزش دیده ای از مقامات و محققین را می طلبید. برای برآورده کردن این نیاز سلطنت شیلا توجه خود را به شکوفا سازی استعدادهای طبقه شش رده بالا معطوف کرد. حمایت سلطنتی از شش رده بالا به سلطنت در برابر تخاصم رو به فزونی اشراف قدرت نفوذ بخشید.

در سال های بعد از اتحاد، دانش آموزان شش رده بالا در ” آکادمی ملی کنفسیوسی ” جدیدا تاسیس شده خود شیلا نام نویسی می کردند. اما از قرن نهم میلادی، دانش آموزان جاه طلب شیلایی اشتیاق جستجوی تحصیلات خود را در تمامی زمینه ها و در پایتخت تانگ چانگ آن (ژیان امروزی) داشتند. در خلال قرن نهم میلادی بود که خاندان چوی از گیونگجو روابط نزدیکی را با سلطنت شیلا پروراندند و در نتیجه بسیاری از اعضای طائفه چوی  برای نام نویسی در چین با هدف نهایی گذراندن آزمون خدمات مدنی چینی و بازگشت برای خدمت به دربار شیلا به چین فرستاده شدند.

بر اساس منبع تاریخی کره ای قرن دوازدهمی سامگوک ساگی، در سال ۸۶۹ و در سن دوازده سالگی، پدر چوی او را برای تحصیل به تانگ فرستاد. پدرش به چی ون تذکر داد که فقط در صورت گذراندن آزمون سلطنتی چینی در مدت ده سال شایستگی فرزندی او را خواهد داشت. چوی که از فداکاری و اهداف پدرش به خوبی آگاه بود، سخت تر از هر کسی مطالعه نموده و حتی به منظور جلوگیری از به خواب رفتن با یک سوزن به خودش سقلمه می زد. در حقیقت چوی در عرض یک دهه عالی ترین آزمون های خدمات مدنی چینی را با بالاترین نمره گذرانده، درجه مطلوب جینشی را به دست آورده و یک پست در دفتری مدیریتی در جنوب دریافت کرد. اشتغال وی در دولت در سن ۱۸ سالگی آغاز شد. چوی در سال ۸۷۶ به عنوان شهردار نانجینگ امروزی منصوب گشته و بعدها با نوشتن ” نامه ای برای آگاه سازی هوانگ سو ” در زمانی که مقابل شورشی در سال ۸۷۵ که توسط تاجر نمکی به نام هوانگ سو رهبری می شد به پیکار می پرداخت، توانست تا در تمام چین برای خودش نامی دست و پا بکند. او به مدت تقریبی یک دهه در چین به خدمت پرداخت و حتی با امپراطور ژیزونگ ( حکومت:۸۷۳ -۸۸۸) از تانگ چین صمیمی شد.

چوی به خاطر خدماتش تحت فرمان ژنرال تانگی گائو پینگ در کشمکش وی بر علیه شورش هوانگ ژائو که سلسله را تا آستانه سقوط برده و طلیعه ای برای سال های ویران پایانی تانگ بود، شایستگی خود را نشان داد. ماموریت اولیه چوی ایجاد اعلان هایی برای به تکاپو واداشتن عموم در محکومیت شورشی ها و کمک به دستگیری آنها بود. نامه او به رهبر شورشی ها که با عبارت ” خردمند با اطلاعت از ندای زمان خود کامیاب می شود ولی احمق به دلیل ضدیت با عقل محکوم به شکست است ” آغاز شده بود، گاه هوانگ را ترسانده و گاه با مهربانی با او به گفتگو می نشست. گفته می شود که هوانگ به قدری از نامه شگفت زده، متوحش و جا خورده بود که از صندلی خود برای خواندن آن به زمین افتاد. او در این ماموریت توانست تا مهارت های نوشتاری خود و قابلیت های اقناعش را بروز دهد. همچنین چوی در چین اشعاری نوشت و در سال ۸۸۶ یک گردآوری از اشعارش در چین و کره منتشر شد. وی با نویسندگان چینی معاصرش به مانند کو یون، لو یین و ژانگ ژیائو رابطه دوستی برقرار کرد اما آنچنان که  بسیاری از اشعار سروده شده اش در آن زمان با غم و اندوه، فقدان و تنهایی ها گره خورده است، او می بایست دشواری های زندگی به عنوان یک بیگانه در یک کشور خارجی را تحمل می کرد:

به من به چشم بیگانه ای که با دلسردی به جهت باد خیره شده است ننگرید،

ملاقات دوستی در این فاصله زیاد از وطن سخت است.

(چوی چی ون، دیدار با دوست روستایی در شانیانگ)

او همچنین یک تاریخچه در مورد پیدایش بالهه (پارهه) تهیه کرده و آن را به دربار تانگ تقدیم نمود.

شهرت و دستاوردهای چوی در سلسله تانگ در یک شعر که توسط دوست چینی اش گو یون در زمان بازگشت وی به شیلا سروده شده بود آشکار می گردد. این شعر در کتاب ” تاریخ سه پادشاهی ” نوشته شده توسط کیم بو سیک در پادشاهی گوریو آمده است:

در زیر کوهستان دریایی غلتان از هزار و هزاران مایل در جریان است.

نقطه ای در گه ریم به روشنی ایستاده بود.

در گیونگجو با ذهنی خوش قریحه و استعدادی بی نظیر به دنیا آمد،

به تانگ سفر کرد، در سن دوازده سالگی از دریا گذشت.

در میان بهت جامعه ادبی پادشاهی میانه،

آزمون ملی را در ۱۸ سالگی گذراند.

او دروازه طلایی را با اولین تلاش شکست.

به موازات سرکوب شورش و برقراری صلح هر چند به صورت موقتی، اندیشه های چوی به سمت سرزمین مادری اش بازگشت. یک شعر باقی مانده که در زمانی که چوی برای اولین پست رسمی اش در چین مسافرت می کرد ( ” ده سال در غبار ” که در مورد گذراندن ده سال از عمرش برای آمادگی آزمون است) سروده شده بود، احساسات او در مورد سرزمین مادری و خانواده ای که برای مدت یک دهه ندیده بود را بروز می دهد:

چه کسی در چین است تا با اون در آنطرف همدردی کنم؟

من از قایقی می پرسم که مرا از رودخانه عبور می دهد،

در اصل من تنها در جستجوی غذا و حقوق بودم، نه مزایای شغلیم.

تنها افتخار والدینم، نه احتیاجات خودم.

در مسیر یک مسافر، باران بر روی رودخانه می بارد؛

خانه پیشین من، رویای بازگشت، بهار زندگانی در زیر آفتاب است.

من در گذر از رودخانه با اقبال امواج وسیع رودرو می شوم.

من ده سال غبار را از رشته های کلاه محقرم می شویم.

سامگوک ساگی مجددا به ما می گوید که چوی ، یک محقق کنفسیوسی به کمال رسیده، زمانی که از امپراطور تانگ درخواست کرد تا به شیلا بازگردد، در اندیشه والدین سالخورده اش بود. امپراطور بر حسب وظیفه اجازه را صادر کرده و چوی در سال ۸۸۵ و در سن ۲۸ سالگی به خانه بازگشت.

پرتره چوی چی ون

تلاش هایی برای اصلاحات:

توصیه نامه ای از جانب امپراطور چینی ژیزونگ به پادشاه هونگ گنگ از شیلا باعث شد تا به چوی یک پست نظارتی برای مباشرت بر نوشتن تمامی اسناد فرستاده شده از دربار شیلا به چین داده شود. اما متاسفانه او بعد از مرگ پادشاه هون گنگ در سال ۸۸۶ تنزل رتبه یافته و سال های آتی را در مناطق روستایی گذراند.

او به محض بازگشت به شیلا به سمت آموزگار و قاری در آکادمی کنفسیوسی هالیم شیلا منصوب شد. وی در پست های مختلفی به مانند وزیر جنگ و رئیس دایره گسترده ای از حوزه های مدیریتی منطقه ای جا به جا گردید. او در سال ۸۹۳ به سمت ارشد نمایندگان یک هیئت دیپلماتیک به دربار سلسله چینی تانگ منصوب شده بود ولی قحطی و تحولات متعاقب در کره مانع از سفرش شد. تانگ پس از مدت کوتاهی سقوط کرد و چوی دیگر هرگز چین را ندید.

به عنوان عضوی از طبقه اجتماعی یوک دوپوم، چوی با آرزوهای جوانی اصلاحاتی به شیلا بازگشت. او اولین شخص از ادبای کنفسیوسی یوک دوپوم نبود که اقدام به پروراندن اصلاحاتی در دولت شیلا کرد اما مورد وی یکی از مشهوترین مواردی است که در تاریخ کره به ثبت رسیده است. چوی در سال ۸۹۴  ” ده نقطه نظر اصلاحاتی ” خود برای دولت شیلا را به ملکه جین سونگ از شیلا تقدیم کرد. به مانند تلاش های اولیه توسط اسلاف چوی، این اصلاحات نیز با شکست روبرو شد زیرا گوش شنوایی وجود نداشت. اشراف زادگان حاضر در دولت مرکزی که از تغییرات اجتماعی واهمه داشتند، ایده های اصلاحاتی وی را رد کردند. شیلا در زمان بازگشت چوی در وضعیت پیشرفته ای از سقوط قرار داشت. سلطنت مرکزی با کشمکش هایی خونین تضعیف شده و قدرت در ابتدا در دستان اشراف طبقه خونی و پس از آن و به طرز کشنده ای برای حیات شیلا در دستان جنگ سالاران محلی قرار داشت که ییلاقات حومه منطقه پایتخت را کنترل کرده و در برخی موارد ارتش های خصوصی خود را هدایت می کردند.

برای درک دوران آشوب و دردی که چوی در آن زندگی می کرد، خواندن این بخش از ” یادداشت منجوسری ستوپا ” در معبد هه این که به سال ۸۹۵ باز می گردد خالی از لطف نیست:

” زمانی که نوزدهمین حاکم سلسله چینی تانگ در حال بازگشت به تخت سلطنت بود، دو فاجعه جنگ و قحطی در غرب متوقف گشت ولی به شرق سرایت کرد.  در حالیکه بدشانسی پشت بدشانسی می آمد، هیچ محلی در امان نبود. اجساد آنهایی که در اثر گرسنگی مرده یا به دلیل کار زیاد بیهوش شده اند، به مانند دشتی از ستارگان پراکنده گشته بودند. اما خارج از این شرایط غم و اندوه، جناب هون جین از صومعه هه این در یک شهر دیگر به عنوان ارباب پیشرو تائید شد. او قلوب مردم را به جلو خواند و یک دسته برنج به عنوان هبه به آنان می داد. ارباب به همراه دیگران یک بنای سه طبقه با پاگودای سنگی ساخت. ”

چوی چی ون می توانست به مانند برادرش یک راهب بودایی شود، او می توانست مثل دوستانش چوی شین جی و چوی سونگ یو به سیاستمداری مشهور بدل گردد ولی وی می خواست تا ریشه چیزهایی که باعث این رنج ها شده بود را بزند. او نمی توانست با فساد مقاماتی که به آنان نزدیک بود و همچنین امتناع از انجام هر تغییری به دلیل طمع برای منافع شخصی کنار بیاید.

برای چوی این نکته مبرهن بود که اصلاحات ملی بدون دگرگونی صحیح شخصی امکان پذیر نمی باشد. به مانند آنچه در شعر وی ذکر شده است، شخص بایست ظواهر نادرست را ترک گفته و یک جوهره واقعی را انتخاب کند:

یک روباه می تواند خود را به یک زن تبدیل کند،

یک سیاهگوش می تواند به مانند یک محقق آموخته رفتار کند.

مشخص است که حیوانات برای فریب می توانند شکل بشر به خود بگیرند.

تبدیل شدن به چیزی دیگر سخت نیست.

اما حفاظت و نگهداری ذهن و قلب شخص بسیار دشوار است.

شخص بایست بین درست و غلط تمایز قائل شود،

برای دیدن باید آیینه قلب شخص را شست.

بنابراین چوی ذهن خود را بیشتر و بیشتر بر راستی مطلق معطوف کرد و بر ضرورت اخلاقیات و قلب بی ریا برای دستیابی به راستی تاکید می کرد. وی اغلب برخی از جملات کوتاه و قدرتمندی به مانند جمله زیر را بر زبان جاری می ساخت:

” شخص از راه تقوا به تائو وارد می شود

شخص از تقوا به راستی دست می یابد. “

بازشناسی هم بخشی چوی چی ون در اندیشه:

چوی چی ون اخیرا به چند علت مجددا کشف شده است. او به عشق نورزیدن به کشورش و گردن نهادن در برابر چین متهم شده است. اما او کره را به قدری عمیق دوست می داشت که می خواست آن را از فساد برهاند ولی ذهن وی به مانند آنچه این بازتاب نمایان می کند بزرگتر از تنها کشور کره بود:

” حقیقت از مرد دور نیست،

برای مرد هیچ کشور خارجی وجود ندارد. “

چوی توسط اساتید مهم کنفسیوسی یک ” بودایی حیله گر ” خوانده می شد ولی این موضوع سوتفاهمی بیش نیست زیرا این مطلب به رسمیت شناخته نشده است که چوی با دقت و عمق سه رشته کنفسیوسیسم، بودائیت و تائوئیسم را مورد کاوش قرار داده است. در حقیقت چوی روح هماهنگ هوارانگ های سه پادشاهی را توسعه داد. مطالعات وی بر پایه تحلیل و بررسی دقیق متون بود ولی علاوه بر آن بر عشقی خاص به سه ارباب کنفسیوس، بودا و لائوزی نیز تکیه داشت. وقف نمودن کامل خود به یک ارباب آسان تر است ولی توانایی برای درک و قدردانی از چندین استاد با دریافت جوهره تعالیم آنها یک ذهن بزرگ می طلبد. چوی چی ون این چنین شخصیتی داشت.

پروفسور چوی یونگ سونگ که محققی معاصر بوده و در سال های ۱۹۹۸-۱۹۹۹ آثار چوی چی ون را به زبان کره ای منتشر کرده است، دلایل سوتفاهم در مورد هم بخشی های چوی چی ون را شرح داده است. او بر این باور است که دلیل بدرفتاری با چوی چی ون ژرفا و جامع بودن اندیشه های اوست. درک مفاهیم منتقل شده توسط چوی آسان نیست زیرا سطح گسترده ای از دانش در زمینه های مختلف و تفسیری زیرکانه را می طلبد. چوی یونگ سونگ این تصور جالب را از اندیشه های چوی دارد که آن می تواند به طور کلی به تفکر کره ای اعمال شود: ” آن شبیه یک رود جاری در زیر شن است. در ابتدا مخفی می باشد. شخص بایست برای دستیابی به آن کاوش کند. ”

چوی چی ون در میان هم بخشی هایش سه قاعده کلی را بر جای گذاشته است:

نخست اینکه انسان هیچگاه نباید از چیزی که شخصی در یک جستجوی حقانیت کشف کرده است قانع شود بلکه شجاعت روبرو شدن با سختی های زیادتری در جستجو را داشته باشد. چوی به حقیقت خاص و محدودی علاقه نداشت بلکه علاقمند به یک حقیقت جهانی بود. راه یافتن یک حقیقت همانگونه که چوی در مورد یافتن حقیقت بودائیت ذکر کرده است درد آور می باشد:

” ساختن یک معبد آسان است ولی یافتن قاعده (حقیقت) دشوار می باشد. “

بنابراین چوی برای دستیابی به استعمال بالاتری از بیان تائو متعال یا تائو بدون تغییر و اساسی تلاش کرد.

” ارزش سخت گفتن در مورد تائو منوط به درک تائو تغییر ناپذیر است

آن شبیه سوراخ کردن یک حفره در بیشه ای پوشیده از شبنم می باشد. “

دومین هم بخشی مهم وی به مانند آنچه در شعر پیشین ذکر شد، تمایز قائل شدن زیرکانه او بین درست و غلط می باشد. چوی در پیش چشمان خود سقوط جامعه کره را به دلیل اینکه تمامی اعمال غلط بودند می دید. این موضوع به حدی جدی شد که در سال ۹۰۴ ایده خودکشی به فکر او خطور کرد. در مورد روح کنفسیوس گرایی، وی ظواهر را دوست نمی داشت و در جستجوی چیزی که به درستی توجیه پذیر است بر می آمد. مداومت وی در خلوص و بی ریایی زمینه را برای تمرکز یی یی ( یولگوک) بر روی خلوص آماده کرد.

سوما، اگرچه چوی چی ون همزمان با یک نهضت خلاقانه کره ای در مورد اندیشه در جستجوی بالاترین درجه حقیقت مورد علاقه اش بود، وی به این نکته رسیده بود که در تقاطع بین جریان های مختلف، یک رویکرد ویژه کره ای به عنوان یک راه اسرار آمیز لطیف وجود دارد.

” برای ما کره ای ها یک تائو رمز آلود و ژرف وجود دارد که ممکن است پونگیو یا تهذیب نامیده شود. خاستگاه سازماندهی تعالیم

در زندگانی زاهد وارد شده است. جوهره آن سه آموزه را در بر می گیرد. در ارتباط

با بسیاری از مردم، این مسئله مردم را آموخته می سازد. “

 

پرتره چوی چی ون

 

بازنشستگی و اواخر زندگی:

منابه اندکی در مورد سال های میانی و پایانی زندگی چوی وجود دارد. چوی در حدود سال ۹۰۰ میلادی از زندگی اجتماعی خود بازنشسته شده و دورانی سراسر سرگشتگی را در چندین منطقه کره ای آغاز نمود. به مانند آنچه سامگوک ساگی ذکر کرده است: ” در دوران بازنشستگی خود، چوی زندگی آزاد یک حکیم کوهستان را دنبال نمود، عمارت هایی را در جوار رودخانه ها و سواحل ساخت، بامبو و کاج کاشت، به مطالعه کتب و نوشتن تاریخ مبادرت ورزید و قصایدی را در مورد طبیعت سرود. او در اقامتگاه هایی مثل نامسان در گیونگجو، بینگسان در گنگجو، معبد چونگ نیانگ در هابجو، معبد سانگ گه در جیریسان و یک کلبه در هابپو هیون سکنی گزیده است. ” ناحیه هه اونده در بوسان امروزی نام خود را از اسم مستعار چوی ( هه اون) گرفته است زیرا مفروض می باشد که او شیفته محل شده و یک عمارت را آنجا ساخته است که به ساحل مشرف بود. قطعه ای از خوشنویسی چوی که بر روی یک تخته سنک کنده کاری شده است، هنوز هم در همان مکان پابرجاست.

سرانجام چوی در معبد هه اینسا در جایی که برادرش هیون جون به عنوان یک راهب بزرگ خدمت می کرد ساکن شد. سال های پایانی زندگی او به خاطر حکاکی های طولانی اش بر روی ستون های یادبود سنگی که تذکره الاولیایی متعلق به مشهورترین روحانیون بودایی می باشد و به عنوان منبع اصلی اطلاعات در مورد بودائیت شیلا به اثبات رسیده است، مشهور می باشد.

یک حکایت مشهور مرتبط به چوی در این سال ها به یک قطعه شعر احتمالی مربوط می شود که او به وانگ گان (موسس سلسله گوریو) فرستاده است. او که ظاهرا از سربزرگی وانگ گان و بالاخص از اعلان ده دستور العمل وی قانع شده بود، به این باور رسید که وانگ گان قیمومیت آسمان را برای جانشینی سلسله رو به افول شیلا به عنوان حاکم شبه جزیره به ارث برده است. او به طور مخفیانه یک شعر پیشگویانه را با مضمون حمایتش از سلسله جدید به وانگ گان فرستاد: ” برگ های جنگل خروس (شیلا) زرد هستند، کاج های گذرگاه غاز برفی (گوریو) سبز می باشند. ” جنگل خروس (گه ریم) لقبی باستانی برای شیلا و گذرگاه غاز برفی ( گونگ نیونگ) که زادگاه اجدادی وانگ گان بوده، سلسله گوریو را در ذهن متبادر می سازد. اما این حکایت برای اولین بار در کتاب قرن دوازدهمی سامگوک ساگی و مدتی طولانی بعد از مرگ چوی ظاهر شده است و برخی از محققین امروزی بر این باورند که چوی، یک بومی و حامی مشتاق شیلا، هرگز آن را ننوشته است بلکه این شعر توسط سلسله نوپای گوریو برای پایه گذاری مشروعیت حکومت و جلب حمایت اساتید جوان شیلایی به خاطر شاهکار بودن آن به چوی نسبت داده شده است.

تاریخ مرگ چوی مشخص نیست اما او حداقل تا سال ۹۲۴ که زمان یکی از کنده کاری های سالم وی بر روی  ستون های یادبود می باشد زندگی کرده است. یک منبع جالب اشاره می کند که دمپایی های راحتی چوی در گوشه بیشه ای در کوهستان گایا (گایاسان) در محل کوهستان هه اینسا کشف شده است و چوی به یک تائویی جاودانه تبدیل گشته و به آسمان ها عروج کرده است. منابع تاریخی با اساس تر بر این عقیده هستند که او خود کشی نموده است ولی این فرضیه در نهایت در حد حدس و گمان می باشد.

مجسمه چوی چی ون

دیدگاه های بعدی:

چندین جریان در قرن های متمادی بعد از مرگ چوی از وی ظاهر شد. در یک سو به موازات کنفسیوسی شدن رو به فزونی کره در اواخر گوریو و به خصوص در سلسله چوسون، چوی با افتخار دریافت جایگاهی در معبد کنفسیوسی ملی در زمره یکی از مشهورترین اعضای زیارتگاه کره ای کنفسیوس ها قرار گرفت. پادشاه هیونگ جونگ از گوریو (حکومت: ۱۰۰۹- ۱۰۳۱) دستاوردهای کنفسیوسی چوی را به رسمیت شناخته و به وی عنوان بعد از مرگی ” مرزبان فرهنگ درخشان ” را اعطا کرد. در سوی دیگر، با گذشت زمان و به دلیل سهم بزرگی که تعداد زیاد اشعار باقی مانده وی (تماما به رسم الخط چینی) ایفا می نمود، چوی به عنوان یک شاعر مورد احترام قرار گرفت. در اطراف چوی یک بدنه قوی از فرهنگ عامه شکل گرفت که به او اعمال جالب و قدرت های ماورا الطبیعه نسبت می داد.

در اواخر قرن نوزدهم میلادی، به موازات اینکه خردمندان کره ای برای مواجه با افزایش ضعف های ملی و دست اندازی های خارجی اقدام به بازآزمایی ریشه های تاریخی و فکری خود کردند، انتقادهای رو به افزایشی در مورد تمکین تاریخی کره به چین به وجود آمد. رساترین صدا از این احساسات ملی گرایانه متعلق به روزنامه نگار، تاریخ دان و فیلسوفی به نام شین چه هو (۱۸۸۰-۱۹۳۶) بود. شین در این قالب چوی چی ون را به عنوان یکی از نمونه های بارز انقیاد فکری کره به چین محکوم کرده و او را در زمره الگویی از رفتارهای پیوسته در طبقه فکری کره قرار می دهد که در گذر زمان روحیه ملی کره را تضعیف کرده و آن را برده ای برای تفکر “ساته” (خدمت به بزرگ) قرار داد.

حال خاندان گیونگجو چوی ادعا می کند که چوی چی ون موسس این طایفه می باشد. امروزه محل زندگی او در گیونگجو یک سالن کوچک معبد می باشد که برای گرامیداشت یاد وی وقف شده است.

مجموعه ای از آثار چوی چی ون

نوشته ها:

دامنه تقریبا گسترده نوشته های چوی گواهی بر اهمیت وی در جامعه اواخر شیلا است در حالیکه درجه ای از اهمیت را برای او در میان نسل های بعدی که از معاصریت وی فاصله داشته و بسیاری از آنان به مانند او شعرایی با استعداد، مقاماتی فاضل و در تلاش های خود برای اصلاحات سخت کوش بودند تضمین می کند. او اغلب به سبک ” نثر موازی ” ( یک گونه سبک وار از نوشته ها که در آن زمان در چین پرطرفدار بوده و خطوط در آن به صورت زوج هایی ظاهر می شدند) مطالب خود را می نوشت.

چوی در طول ۱۷ سال اقامتش در چین به عنوان محققی نابغه که آثار وی در میان گلچین ادبی ۱۰۰ تن از بزرگترین نویسندگان چینی و دیگر متون تاریخی جای داده شده بود شناخته شد.

در کنار آثار از دست رفته وی به مانند گاه شناسی تاریخ سلاطین و غیره، ممکن است بتوان تالیف باقی مانده چوی را تقریبا در چهار دسته اصلی تقسیم بندی کرد: سخنان منثور رسمی (شامل یادبودها، گسیل ها و غیره که در خلال ماموریت های وی در تانگ و شیلا اتفاق افتاده بود)؛ نثرهای خصوصی ( در مورد موضوعاتی به مانند نوشیدن چای و منظره های طبیعی)؛ اشعار و حکاکی های لوح های یادبود.

مدت کوتاهی بعد از برگشتن چوی به شیلا در سال ۸۸۵، او تالیف مختلفی شامل رسمی و غیر رسمی (که برخی از اشعار را نیز در بر می گرفت) را تدوین کرده و آن را به پادشاه هون گنگ تقدیم نمود. مقدمه باقی مانده از آن تالیف به ما این امکان را می دهد تا در مورد مضامین اصلی آگاهی داشته باشیم. اما کل این مجموعه دیگر در دسترس نیست. تنها قسمت باقی مانده بخشی با عنوان ” شخم زنی بیشه سنا با قلم موی نویسندگی ” است که مجموعه ای ده جلدی می باشد که در اصل از نامه های رسمی و یادبودهای تدوین شده در زمان خدمت در تانگ تشکیل شده بود. همچنین این اثر شامل برخی نثرهای خصوصی نیز می شود.

مجموعه قابل توجهی از اشعار چوی که گفته می شود در اصل در اثر اهدایی به پادشاه هون گنگ که در بالا اشاره شد گنجانده گشته بود، از طریق دیگر منابع کره ای و در راس آنها دونگ مون سون (مجموعه ای از اشعار کره ای که در دودمان چوسون جمع آوری گردیده بود) به ما منتقل شده است. برخی از اشعار او نیز در کتاب قرن دوازدهمی سامگوک ساگی آمده است.

کنده کاری های چوی بر روی ستون های یادبود سنگی که باصطلاح ” ستون های یادبود سنگی چهار کوهستان ” نامیده می شوند، تماما در کره جنوبی  امروزی واقع بوده و سنت کنده کاری دستاوردهای مردان بزرگ را بر روی سنگ های یادبودی در معابد و مکان های ستوپا منعکس می کند. این موارد توسط خود چوی ساخته شده و علاوه بر محتوای تاریخی آنها، به عنوان منبع مهمی از خطاطی کره ای به ایفای نقش می پردازند. آنها در دیرهای بزرگ شیلا نصب شده بودند و حال سه عدد از ستون های یادبود اصلی باقی مانده در حالیکه مورد چهارم با چندین قطعه متلاشی و یک رونوشت چاپ شده نمایش داده می شود.

نویسندگی چوی در مورد کتاب ” داستان های شگفت آور شیلا ” (اولیه ترین و قدیمی ترین مجموعه  شناخته شده از داستان های بودایی کره ای و افسانه های پرطرفدار) محل حدس و گمان می باشد. این اثر دیگر موجود نیست ولی سیزده عدد از داستان های اصلی آن در آثار دیگر در دسترس می باشد. تقریبا تمامی محققین بر این نکته اتفاق نظر دارند که چوی نویسنده نبود. این موضوع با توجه به این حقیقت واضح به نظر می رسد که یکی از داستان های موجود در مجموعه افسانه ای از چوی چی ون می باشد. با اینحال، در اوایل قرن بیستم میلادی چوی به عنوان نویسنده یک اثر کنفسیوسی تربیتی مطرح شد. محققین بر پایه طبیعت زبان و بیان به کار رفته متفق القول به این نتیجه رسیدند که این اثر تالیف چوی نمی باشد.

برخی از اشعار چوی چونگ هون:

من پیاده بر یک نوار شنی منتظر قایقی هستم،

خط ممتدی از دود و موج ها، اندوهی بی نهایت.

تنها زمانی که تپه ها مسطح شده و آب ها می خشکند،

هیچ جدایی در جهان انسان وجود نخواهد داشت.

(چوی چی ون، در ایستگاه یوگنگ)

غبار با شکوه و جلال خاصی بر روی مسیری از بید که هزار راه را میچکاند، به آهستگی منتشر می شود.

آرزویی از خانه ای با عمود قرمز در غروب آفتاب به آهستگی بیرون می آید.

(بید در چانگ آن)

باد بهاری آواز پر سر و صدای مرغان انجیرخوار را تا زیر نیمکت من پخش می کند،

خورشید سایه های گل ها را به داخل باغچه ای حرکت می دهد.

(یک روز بهاری)

کشتی هر ساله مطابق برنامه می آید،

برای بازگرداندن مردی بدون استعداد که ردای ارغوانی اش باعث خجالت وی شده است.

مثل یک وداع ناگهانی در ووشِنگ در زمان ریزش برگ ها،

از دور دست ها به شیلا نگاه کن، جایی که گل ها شکوفه زده اند.

مرغ انجیر خوار دره در اندیشه پرواز بلندتر و دورتر است

گرازهای لیائودونگ با بی شرمی نشخوار می کنند.

من می خواهم در تصمیمی که گرفته ام مطمئن باشم، پس احساس پشیمانی نمیکنم.

لیوان شراب مرا که اسیر زیبایی طبیعی گوانگ لینگ شده است بنوشید.

تحسین شده ای ایده آل در زمان های بعدی:

زندگی چوی پر از رویاهای ناتمام و نا امیدی ها بود ولی ایده ها و آثارش در خلال سلسله گوریو ارزش واقعی خود را پیدا کرد. فلسفه چوی در مورد جامعه ای که بر اساس طبقات اجتماعی نباشد، در سیستم دولتی و نظم اجتماعی گوریو اعمال گردید و انضمام آموزه های کنفسیوسیسم، بودائیت و تائو عمیقا چهارچوب فلسفی و دینی گوریو را تحت تاثیر قرار داد.

نام ادبی وی ” گو اون ” که معنی ابر تنها را می دهد، گریزی بر این موضوع می زند که او چگونه در مورد پس زنی اجتماعی احساس یاس می کرد. اما میراث و نام او بعد از گذشت یک هزار سال از مرگش به مردم امروزی نیز الهام می بخشد. شهرت طولانی مدت چوی چی ون حاکی از آن است که تعهد و تبعیت پایدار از ایده های شخصی خود سرانجام ثمر می دهد.

 

 

عضویت
اطلاع از
guest

3 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
آریا
امتیاز :
     

سلام.خسته نباشید.ممکن است درباره ی شین چه هو که بهش اشاره کردید،مطلبی بگذارید؟از تلاش های شما بسیار بسیار متشکرم.

آریا

سپاس فراوان.به امید موفقیت های بیشتر در آینده.