اشغال تبریز
حدود چهار هزار سال پیش، ایرانیان دریافتند که نخستین شب آغاز فصل زمستان، طولانیترین شب سال است و پس از آن، روشنایی بر تاریکی سبقت میگیرد؛ از این رو، روز اول دیماه را «خور روز»، یعنی روز خورشید نامیدند و گرامیاش داشتند.
نیاکان روانشاد ما، وقایع طبیعی را با باورهایشان آمیخته بودند و از آن، برای بارورکردن درخت تنومند تمدن ایرانی بهره میبردند. بسیاری از روایتها و حکایتهایی که درباره یلدا نقل میشود، ریشه تاریخی ندارد و برخاسته از ذهن خلاق ایرانی و اسطورههای شکوهمند این کهن بوم و بر است.
با این حال، در حافظه تاریخی ایرانیان، میشود وقایع تلخ و شیرینی را یافت که دست بر قضا یا از روی حساب و کتاب، با طولانیترین شب سال همزمان شده است. در ادامه این نوشتار قصد دارم تعدادی از این وقایع را به رشته تحریر درآورم پس با تاریخ ما همراه شوید
شب یلدای ۱۰۸ سال پیش برای مردم تبریز، شبی پر از دلهره بود. سربازان روسیه تزاری، در پی اولتیماتوم دادن به مجلس شورای ملی، برای بیرون راندن مورگان شوستر، بیآنکه منتظر پاسخ بمانند، به خاک ایران تعرض کردند و خود را به پشت دیوارهای تبریز رساندند.
مردم شهر، با فتوای علمایی مانند ثقهالاسلام، جانانه در مقابل خصم ایستادند. اما در آخرین روز پاییز سال ۱۲۹۰، برتری تسلیحاتی دشمن، کار را برای مدافعان سخت کرد و تبریز به دست اشغالگران روس افتاد. هزار و ۲۰۰ ایرانی رشید در نبرد با اشغالگران، شربت شهادت نوشیدند و جمعی از بزرگان شهر، مانند ثقهالاسلام، به شهادت رسیدند.