دیپلماسی شاه‌عباس با موسیقی

در میان فرمانروایان صفویه، شاه‌عباس‌یکم را باید مقتدرترینِ آن‌ها دانست. دلایل این اقتدار، موضوع این نوشتار نیست؛ اما ذکاوت و زیرکی شاه صفوی، چیزی نیست که از دید هیچ مورخی پنهان بماند. شاه‌عباس شخصیتی عجیب داشت. برخی او را جمع ضدّین می‌دانند.
گاه خشونت و قساوت را از حد به‌در می‌برد و زمانی، روحیه لطیف و هنری خود را به رخ همگان می‌کشید. در دستگاه عریض و طویل دربار او، آدمکش‌هایی مثل «چیگین‌ها» که دشمنان شاه را زنده‌زنده می‌خوردند، همان‌قدر منزلت داشتند که «علیرضا عباسی»، هنرمند خطاط و «گنجی»، خواننده خوش‌صدای عصر صفوی.
یکی از ویژگی‌های رفتاری شاه‌عباس، علاقه فوق‌العاده‌اش به موسیقی ایرانی بود. این اشتیاق فراتر از مجالس طَرَب شاهانه، از شاه‌عباس یک موسیقی‌دان و مسلط به دستگاه‌ها و ردیف‌های موسیقی ایرانی ساخته‌بود. شاید بسیاری از ایرانیان ندانند که شاه‌عباس، ساز می‌نواخت و به احتمال زیاد، ساز تخصصی‌اش سه‌تار بود.
او گاه شعر می‌سرود و برای شعر، آهنگی می‌ساخت و نوازندگان را وامی‌داشت آن آهنگ ساخته‌شده را به صورت ارکسترال اجرا کنند.

شاه‌عباس پنجه طلایی!

اسکندربیگ منشی، مورخ نامدار عصر صفویه و منشی مخصوص شاه‌عباس در «عالم‌آرای عباسی» می‌نویسد: «[شاه‌عباس]در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سرآمد روزگار و بعضی از تصانیف آن حضرت در میانه ارباب طَرَب مشهور است و زبانزد اهلِ ساز.»
نصرا… فلسفی در کتاب «زندگانی شاه‌عباس اول»، به نقل از نسخه خطی «تذکره عرفات عاشقین» آورده‌است: «[شاه‌عباس]در موسیقی به مرتبه‌ای رسیده که جمیع مصنفان از وی طرز یابند.» هم او، به نقل از نسخه‌خطی «تاریخ خُلدبرین» می‌نویسد: «همچنین در فن موسیقی و علم ادوار، به ناخن تصرفات سزاوار، گره از کار قول و عمل مصنفان روزگار می‌گشوده‌است.»
این گزارش‌ها، در کنار دیگر اسناد دوره صفویه نشان می‌دهد که شاه‌عباس نه تنها نوازنده‌ای چیره‌دست، بلکه در عیب‌یابی آثار دیگران نیز، توانمند بوده‌است. شاه‌عباس، موسیقی‌دانان بااستعداد را عزیز می‌داشت و به دربار خود جلب می‌کرد. در کتاب «عالم‌آرای عباسی»، اشاره‌ای به یکی از این موسیقی‌دانان و نوازندگان توانمند شده است؛ میرفضل‌ا… پسر میرمقصود که مشهدی بود و تنبورنواز شماره یک محفل شاه‌عباس محسوب می‌شد.
استاد ساخت تصانیف در دربار شاه صفوی، مراد خوانساری بود. در تواریخ موجود، از هنرمندان نوازنده‌ای همچون حافظ نایی (نی‌نواز)، احمد کمانچه‌ای، محمد مؤمن تنبوره‌ای (مشهور به حافظک) و سلطان‌محمد چنگی سخن به میان آمده‌است که جملگی در ارکستر شاه‌عباس عضویت داشتند و از خزانه مواجب می‌گرفتند.
شاه صفوی در ۱۳ شعبان سال ۱۰۱۷ (دوم آذر ۹۸۷) دستور داد برای نوازندگان و اهل موسیقی، در اصفهان محله‌ای بنا کنند و نام این محله را، «محله نغمه» گذاشت.

موسیقی به مثابه یک ابزار دیپلماتیک

رفتار شاه‌عباس نشان می‌دهد که وی، صرف‌نظر از علاقه‌اش به مجالس طَرَب، برای هنر ایرانی، ارزش و احترام فراوانی قائل بوده‌است؛ اما این ارزش و احترام، روی دیگری هم داشت و آن به‌رخ کشیدن شکوه فرهنگ ایرانی و البته دربار صفوی، در مقابل سفرای خارجی و به ویژه سفیران اروپایی بود.
شاه‌عباس عادت داشت که همیشه در فضای کاخ، طنین موسیقی برقرار باشد؛ حتی زمانی که به مذاکره با مقامات کشوری مشغول بود هم، صدای ساز متوقف نمی‌شد. او دستور داده‌بود هنگام ورود سفرای اروپایی، آنان را به شنیدن موسیقی ایرانی وادارند.
«آنتونیو دوگوا» دیپلمات اسپانیایی که در سال ۱۰۱۲ هـ. ق. از طرف پادشاه کشورش برای انجام مذاکرات سیاسی و نظامی وارد اصفهان شد، در خاطراتش به یاد می‌آورد که چگونه مجبور شده‌است موسیقی ایرانی را بشنود و شاه صفوی او و همراهانش را به اجرای موسیقی غربی وادارد و سپس، بر محتوا و شکل آن نقد‌های اساسی وارد کرده‌است.
دوگوا می‌گوید که شاه صفوی، شخصاً سازی (به احتمال زیاد سه‌تار) به دست گرفت و برای آن‌ها در یکی از دستگاه‌های موسیقی ایرانی نواخت و اشعاری را به زبان فارسی زمزمه کرد. در تمام مدتی که مذاکرات دیپلماتیک برقرار بود، نوازندگان دمی از نواختن دست نمی‌کشیدند و با اشاره شاه، صدای ساز خود را بالا و پایین می‌بردند.
گویی موسیقی در فعالیت‌های دیپلماتیک فرمانروای مقتدر صفوی، به ویژه زمانی که با اروپایی‌ها طرف بود، بخشی از برنامه او را در بر می‌گرفت. نباید از یاد برد که این دوره، مصادف با شکوفایی عصر «باروک» در اروپا بود و شاهان قاره سبز، می‌کوشیدند تا با به خدمت‌گرفتن هنرمندان در دربارهایشان، سطح و فرهنگ خود را به رخ دیگران بکشانند و شاه‌عباس‌یکم، به احتمال زیاد از این رویکرد آگاه بود و می‌کوشید تا با عرضه موسیقی ایرانی و دستگاه‌ها و گوشه‌های مختلف، متنوع و دل‌انگیز آن و نیز نقد موسیقی‌غربی، نشان دهد که ایرانی نه تنها در فرهنگ چیزی از ملل اروپایی کم ندارد، بلکه سرآمد هنرمندان عالم را باید در میان ایرانیان یافت.
به نظر می‌رسد که شاه‌عباس‌یکم، این دیپلماسی تهاجمی را در همین راستا به کار گرفت و گزارش سیاحان و سفرای اروپایی نشان می‌دهد که تا حدود زیادی هم به اهدافش می‌رسید.
منبع روزنامه خراسان

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ