دنیای نوستالژی ( ۲ )
در سری مطالب پیش رو تصاویری جالب برای طرفداران نوستالژی گردآوری کردهایم.
خیلی از ما وقتی به ایام گذشته فکر میکنیم دلمان برای اشیا و بازیهای دوران کودکی مان تنگ میشود. روزهایی که خبری از کرونا، مرگ و میرهای روزانه و اتفاقات تلخ دیگر نبود و ما بدون ترس و با نهایت شادی دلمان به بازیهای هفت سنگ، وسطی، بالابلندی و زنگ تفریحهای مدرسه خوش بود.
قطعا دیگر نمیتوان زمان را به عقب برگرداند و در همان لحظات خوش درجا زد، اما میتوان با دیدن تصاویر شیرینی آن روزها را زنده کرد و با صدای بلند گفت “یادش بخیر”.
وقتی که حس نوستالژی به سراغمان میآید تمایل ما بیشتر به سمت شادتر شدن، اعتماد به نفس گرفتن و نزدیک شدن به کسانی است که دوستشان داریم، این مطلب بخشی از خاطرات دهه شصتیها و دهه هفتادیها است.
یه زمانی اینا حکم کانالهای موزیک تلگرامو داشتن.
شمام دوست داشتین این پولهارو از تو کتاب در بیارین ببرین خوراکی بخرین یا من فقط اینجوری بودم؟ یادتونه برای کدوم درسه؟
ماشین عروسهای لاکچری دهه شصت
کلی خاطره زنده شد.
از خوبای نوستالژی پختن رُب تو خیلی از خونهها بود بخصوص رُب انار! تُرش میشد و ما بچهها مثل لواشک و تمبر هندی میخوردیم.
یه زمانی سقف آرزوهامون خیلی کوتاه بود. مثل آوردن چند قلم گچ از دفتر مدرسه.
قدیمیا خوب فهمیده بودن از زندگی چی میخوان
حیاط
حوض
آسمون
چندتایی درخت که به وقت و فصلش
میوه هاشونو بچینی و بشینی لب حوض لذتشو ببری
همینقدر ساده و قشنگ … .
یادش بخیر وقتی تو اینا غذا میخوردیم همش دوست داشتیم بشقابی که قشنگتره برای ما باشه فکر میکردیم قراره خود بشقابم بخوریم.
پاککنهای دهه شصت.
یادتونه تو عروسیها توی اتاق دربسته سفره جداگونه مینداختن واسمون که آروم بشینیم و فیلم عروسی رو خراب نکنیم؟ موقع شام یه نفر وایمیساد، میشمرد، داد میزد (مثلا) ۸ تا بچگونه بکش! آخ که اون نوشابه زردا چه مزهای داشت.
کدوم پولارو یادتونه و چیا میشد خرید باهاشون؟