سلسه آل بویه و ایجاد و گسترش تشیع در ایران
این دودمان را سه برادر به نام های علی، احمد و حسن بنا نهادند، این دودمان در زمان عضدالدوله به اوج توان سیاسی خود دست پیدا کرد.
دودمان آل بویه توسط علی، حسن و احمد، پسران ابوشجاع بویه بنا نهاده شد. ابوشجاع از قبیله شیر ذیل آوند محسوب می شد. آل بویه نسب خویش را به بهرام گور ساسانی نسبت می دهند. ابواسحاق صابی اولین شخصی بود که برای فرزندان بویه نسب ساخت و نسبت آنها را به پادشاهان ساسانی رساند. فرزندان ابوشجاع در دستگاه سپاه ماکان بن کاکی خدمت میکردند و بعد از درگذشت او، به دستگاه مرداویج راه یافتند. از طرف مردوایج به هر یک از برادران بویه، حکومت قسمت هایی از جبال داده شد. حکومت کرج ابودلف نصیب علی بفرزند بزرگتر شد، بنابراین کرج اولین مکانی شد که در آنجا از جانب برادران بویه تاسیس شد.
هرآنچه باید درباره سلسله آل بویه بدانید:- مختصری از تاریخ سلسله آل بویه
- پادشاهان معروف آل بویه
- اوج قدرت سیاسی آل بویه
- فرهنگ و اعتقادات آل بویه
- جاهای دیدنی بهجای مانده از سلسله آل بویه
مختصری از تاریخ سلسله آل بویه
علی بن بویه با شکست مظفر بن یاقوت، حاکم عباسی اصفهان و ابوبکر بن یاقوت حاکم ارجان، این دو منقطه را تصرف کرد. با دعوت ابوطالب زیدی از علی بن بویه، فارس نیز به تصرف آل بویه درآمد. علی بن بویه کازرون و ری را تصرف کرد. بین حسن بن بویه و حسن فیروزان نامی، اتحاد و همکاری برقرار شد. او با برخورداری از حمایت آل بویه بر طبرستان مسلط شد. حسن بن بویه بر جبال دست یافت و احمد بن بویه ابتدا با شکست ابن الیاس حاکم بم، این شهر را تصرف کرد؛ اما در جیرفت شکست خورد و دست چپش قطع شد. ازاینرو احمد به اقطح نیز شهرت داشت.
منبع عکس: ناشناس
احمد بن بویه
احمد بن بویه به پیشنهاد و تشویق ابوعبدلله بریدی به فکر تصرف عراق و بغداد افتاد. او ابتدا از سپاه بجکم سردار ترک خلیفه و سپس از توزون سردار دیگر مستکفی شکست خورد. بعد از مرگ توزون، احمد بن بویه از فرصت استفاده کرد و به بغداد لشکر کشید. ترکان که از رفتار خلیفه راضی نبودند، او را تنها گذاشتند. احمد بن بویه در ۱۱ جمادیالاول سال ۳۳۴ هجری قمری بغداد را تصرف کرد. ابومحمد حسن مهلبی که از نزدیکان احمد بن بویه بود، وارد بغداد شد و با خلیفه ملاقات کرد.
با تسلط احمد بن بویه بر بغداد، خلیفه مستکفی به او خلعت پوشاند و به معزالدوله ملقب ساخت و برادرانش علی و حسن را بهترتیب عمادالدوله و رکنالدوله لقب داد. حکومت آل بویه در سه مرکز شیراز به رهبری عمادالدوله، در ری به رهبری رکنالدوله و در بغداد به رهبری معزالدوله متمرکز شد.
علی بن بویه
بعد از تصرف ایران به دست اعراب، سلسله آل بویه اولین حکومتی بود که مرزهای خود را تا عراق گسترش داد و بغداد را نیز به تصرف خود درآورد. عمادالدوله که اولین امیر دیلمی فارس بود، چون فرزندی نداشت پسر رکنالدوله به نام فناخسرو(عضدالدوله) را به شیراز فراخواند و او را جانشین خود کرد و برای تضمین حکومت او، برخی از سرداران خود مثل شرنگین بن جلیس را کشت. عمادالدوله که حاکم اصلی و حقیقی آل بویه بود، در سال ۳۳۸ هجری قمری مرد و رکنالدوله ریاست خاندان آل بویه را به دست گرفت.
حسن بن بویه (رکنالدوله)
رکنالدوله در دوران حکومت خود، با وشمگیر زیاری بر سر نواحی شمالی درگیری پیدا کرد و سامانیان در این درگیری از وشمگیر حمایت کردند. بعد از زد و خوردهای بینتیجه، نماینده سامانیان به نام ابوجعفر خازن، دانشمند و ریاضیدان بزرگ، با رکنالدوله صلحی را منعقد کرد. در سال ۳۵۷ هجری قمری وشمگیر مرد و پسرش بهستون مجبور به صلح با رکنالدوله شد. به این ترتیب، خاطر رکنالدوله از سامانیان و زیاریان راحت شد.
مشکل دوم رکنالدوله، آل مسافر آذربایجان بود. مرزبان بن محمد بن مسافر حاکم دیلمی آذربایجان، علیه آل بویه دست به تحرکات نظامی زد ولی از محمد بن عبدالرزاق فرمانده سپاه خراسان که به رکنالدوله پناه آورده بود، شکست خورد و به اسارت آل بویه درآمد. رکنالدوله نیز ابراهیم بن مرزبان را به حکومت آذربایجان گماشت.
مشکل سوم رکنالدوله، کردها بودند که مشکلاتی برای کاروانهای تجاری ایجاد میکردند. ابوالفضل بن عمید وزیر رکنالدوله علیه کردها دست به لشکرکشی زد ولی در راه فوت کرد و پسرش ابوالفتح بن عمید معروف به ذوالکفاتین با حسنویه بن حسین کرد صلح کرد و منصب وزارت رکنالدوله را به دست آورد.
منبع عکس:wikipedia
احمد بن بویه (معزالدوله)
بعد از تسلط معزالدوله بر بغداد، شورشهای زیادی علیه او در نقاط مختلف رخ داد که مهمترین آنها عبارتاند از مخالفت ناصرالدوله حاکم موصل، مخالفت عمران بن شاهین حاکم بطائح، مخالفت یوسف بن وجیه حاکم کرمان، مخالفت ابوالقاسم بریدی حاکم بصره و شورش روزبهان بن ونداد خورشید دیلمی.
معزالدوله با تسلط بر بغداد، قصد داشت ابالحسن محمد بن یحیی زیدی علوی را بهجای مستکفی، خلیفه کند و خلافت را از اهل تسنن به شیعیان انتقال دهد؛ ولی بهعلت ترس از شورش عباسیان، ترس از مخالفت خلفای مصر و اطاعت خلفای سنی از آل بویه، این کار را انجام نداد. او ابتدا برای مستکفی مقرری تعیین کرد و او را ابقا کرد و سپس بعد از مدتی او را کور و خلیفه المطیع بالله را به خلافت رساند.
معزالدوله شعایر شیعیان را در بغداد برقرار کرد. او دستور داد در مساجد، معاویه را لعن کنند. دستور داد در دهم محرم در عراق مراسم عزاداری شهدای کربلا را برگزار کنند و شیعیان روز عید غدیر خم را جشن گیرند. اهل تسنن به تلافی این اقدامات معزالدوله، در روز ۱۸ محرم به بهانه ورود ابوبکر همراه پیامبر به غار ثور، جشن گرفتند و به شبیه سازی واقعه جنگ جمل بر ضد امام علی پرداختند.
حکومت عزالدوله در عراق
مهمترین حوادث دوره عزالدوله به قرار زیر است: جنگ با عمران بن شاهین در بطائح، جنگ با ابی تغلب از خاندان بنی حمدان، جنگ با امپراتوری روم، شورش برادر عزالدوله، شورش سربازان ترک سپاه عزالدوله.
بهدلیل اختلاف بین سربازان دیلمی و ترک، بعضی از سران سپاه ترک بر علیه عزالدوله شورش کردند. سبکتکین نیز به آنها پیوست ولی او بهزودی فوت کرد و آلپتکین جانشین او شد. عزالدوله از عضدالدوله کمک خواست. عضدالدوله حاکم شیراز با سپاه خود به سوی بغداد حرکت کرد؛ اما نه برای کمک، بلکه قصد داشت با تضعیف عزالدوله بغداد را به تصرف خود درآورد. عضدالدوله بر ترکان غلبه کرد و وارد بغداد شد.
عضدالدوله
ابوشجاع فناخسرو که در فارس جانشین عمادالدوله شده بود، در سال ۳۵۱ هجری قمری از طرف خلیفه، لقب عضدالدوله گرفت. در سال ۳۵۷ هجری، عضدالدوله بر سپاه الیسع، حاکم کرمان، پیروز شد و کرمان را تصرف کرد و گورگیر بن جستان فرمانده خود را برای رسیدگی به امور کرمان انتخاب کرد. عابد بن علی سردار دیگر عضدالدوله بلوچها را مطیع کرد. عمان و سیراف نیز بهزودی به تصرف عضدالدوله درآمدند. عضدالدوله به بغداد لشکر کشید و آنجا را تصرف کرد. رکنالدوله پدر عضدالدوله و بزرگ خاندان آل بویه، از تصرف بغداد به دست عضدالدوله و ایجاد اختلاف در خاندان آل بویه بهشدت خشمگین شد و با تهدید، عضدالدوله را مجبور به ترک بغداد و بازگشت به فارس کرد.
فخرالدوله با بختیار کرد حسنویه، علیه برادرش عضدالدوله متحد شد. عضدالدوله بعد از فراغت از فتوحات در غرب و عراق به شرق لشکر کشید. سپاه فخرالدوله شکست خورد و او به نزد قابوس زیاری پناه برد. مویدالدوله با عضدالدوله همکاری کرد و به گرگان لشکر کشید. وشمگیر و فخرالدوله به ناچار نزد سامانیان پناهنده شدند. عضدالدوله نیز همدان و سرزمینهای فتح شده را به قلمرو مویدالدوله افزود.
منبع عکس: wikipedia
فخرالدوله
یک سال بعد از مرگ عضدالدوله، مویدالدوله وفات یافت. صاحب بن عباد که وزارت مویدالدوله را بر عهده داشت، کمک شایانی به فخرالدوله برای رسیدن به حکومت کرد و خود به وزارت این امیر بویهای رسید. فخرالدوله گرگان را تصرف کرد و از جانب خلیفه عباسی به فلکالامه ملقب شد. از حوادث مهم مهم دوره فخرالدوله میتوان به این موارد اشاره کرد:
- پناه دادن به امرای فراری سامانی همانند ابوعلی سیمجور.
- شورش محمد بن غانم برزیکانی در قم و سرکوب شورش او در سال ۳۷۵ هجری قمری.
- شورش نصر بن احمد فیروزان در دامغان و سرکوب شورش او در سال ۳۷۸ هجری قمری.
- لشکرکشی به بغداد و شکست از بهاءالدوله حاکم بویهای بغداد در سال ۳۸۰ هجری قمری.
- مرگ صاحب بن عباد وزیر و قدرتگیری سیده خاتون همسر قدرتمند فخرالدوله در سال ۳۸۵ هجری قمری.
مجدالدوله
مجدالدوله کودکی چهار ساله بود که بعد از مرگ پدرش فخرالدوله، با حمایت مادرش سیده خاتون به قدرت رسید و سیده خاتون نیابت سلطنت او را عهده دار شد. مجدالدوله از سپاه قابوس بن وشمگیر زیاری شکست خورد و طبرستان، گرگان و گیلان را به زیاریان واگذار کرد. سیده خاتون در سال ۴۱۹ هجری قمری درگذشت. محمود غزنوی با مرگ سیده خاتون به ری لشکر کشید و بعد از تصرف این شهر، مجدالدوله را بهعنوان اسیر به خراسان فرستاد. سلطان محمود غزنوی در سال ۴۲۰ هجری قمری، به ری حمله کرد و حکومت آل بویه در عراق عجم و جبال را منقرض کرد.
منبع عکس: ناشناس
صمصامالدوله
بعد از مرگ عضدالدوله، سپاهیان، صمصامالدوله را بهعنوان امیر خود در بغداد انتخاب کردند، ولی در فارس شرفالدوله پسر دیگر عضدالدوله قدرت را در دست گرفت.
در دورههای قبل، عزالدوله و عضدالدوله در بغداد با دادن اقطاع به قرامطه آنان را ساکت میکردند و نائب قرامطه، ابیبکر بن شاپور در بغداد مقیم بود. صمصامالدوله این نائب را در سال ۳۷۵ هجری قمری اسیر کرد و سبب حمله قرامطه به کوفه شد. صمصامالدوله با یاری مردم که مخالفت جدی قرامطه بودند، آنان را شکست داد و فرماندهانشان اسیر کشته شدند.
شرفالدوله
او املاک شریف بن محمد بن عمر علوی که مشاور او در حمله به بغداد بود را به او پس داد و املاک نقیب علویان در بغداد، ابواحمد موسوی، به او بازگردانده شد. مهمترین حوادث دوران او عبارت بودند از:
- قتل نصر بن هارون وزیر سابق عضدالدوله
- بدربن حسنویه علیه شرفالدوله قیام کرد و سپاه شرفالدوله را به فرماندهی قراتکین شکست داد و بر جبال مسلط شد.
- شورش ترکان و قراتکین و قتل عام آنها به دست شرفالدوله
- فرستادن ابانصر خواشاذه به موصل و جنگ با باذ کردی که این جنگ به صلح انجامید.
منبع عکس:wikipedia
بهاءالدوله
بهاءالدوله بعد از مرگ صمصامالدوله، در سال ۳۷۹ هجری به تخت نشست. بهاءالدوله بعد از درگیریهای زیادی مجددا تمام فارس، کرمان، خوزستان و بغداد را به تصرف درآورد و برای مدت کوتاهی این نواحی مجددا در دست یک نفر از خاندان آل بویه قرار گرفت. بهاءالدوله به تشویق ابوالحسن معلم، خلیفه الطائع بالله را عزل و اموال او را مصادره کرد و القادر بالله را بهعنوان خلیفه جدید به تخت نشاند. القادر مردی زیرک و باهوش بود به همین جهت به او ابن دمنه میگفتند. محمود غزنوی پس از دستیابی بر سیستان، برای رابطه با آل بویه، قاضی ابا عمرو بسطامی را بهعنوان سفیر نزد بهاءالدوله به فارس فرستاد. در این زمان بهاالدوله از دنیا رفت و سلطانالدوله جانشین او شد.
القادر خلیفه عباسی در سال ۴۰۲ هجری قمری تکفیرنامهای علیه فاطمیان مصر صادر کرد و تمامی علمای شیعی و سنی بهجز شریف رضی، آن را امضا کردند. طبق این تکفیرنامه، عباسیان نسب فاطمیان را به دیصان بن سعید یهودی رساندند و ادعای فاطمیان را مبنی بر علوی بودن، رد کردند.
سلطانالدوله
تمام دوران حکومت سلطانالدوله در زد و خورد با برادرش مشرفالدوله علی گذشت. بعد از مرگ سلطانالدوله در سال ۴۱۲ هجری قمری، فارس به دست اباکالیجار و بغداد به دست ابوالفوارس، پسر بهاالدوله افتاد. بعد از مرگ ابوالفوارس، پسرش جلالالدوله در بغداد قدرت گرفت. او اولین امیر خاندان آل بویه است که امتیاز نواختن پنج نوبت طبل بر درگاهش را به دست آورد. جلالالدوله مدام با ترکان بغداد درگیر بود و چندین بار به خانه شریف مرتضی عالم مشهور شیعه در محله کرخ پناه برد. او جنگهای زیادی نیز با اباکالیجار حاکم فارس کرد. جلالالدوله در سال ۴۳۵ هجری قمری فوت کرد و همه متصرفات او به دست اباکالیجار افتاد.
در این زمان سلجوقیان به رهبری طغرل، قدرت زیادی در شرق گرفته بودند. طغرل اول سلجوقی، در سال ۴۳۸ هجری قمری اصفهان را محاصره کرد و با فتح آن، به حکومت دیالمه کاکویه پایان داد. موسس دیالمه کاکویه رستم بن مرزبان و پسرش علاالدوله بود. ابومنصور بن علاالدوله از بزرگان این حکومت بود. تختگاه دودمان دیالمه کاکویه، اصفهان بود.
بعد از مرگ اباکالیجار، پسرش ملک رحیم به قدرت رسید. برادر او فولادستون برای کسب قدرت، جنگهای بی ثمری را با ملکرحیم آغاز کرد. خلیفه القائمبالله که از تسلط خاندان شیعی آل بویه بر بغداد ناراضی بود، خطبه به نام طغرل اول سلجوقی خواند. طغرل نیز به بغداد لشکر کشید و با اسارت ملک رحیم، حکومت آل بویه از شاخه عراق را در سال ۴۴۷ هجری قمری منقرض کرد. در فارس نیز با مرگ ابوعلی کیخسرو پسر دیگر اباکالیجار در سال ۴۸۷ هجری قمری و تسلط کردان شبانکاره بر آنجا، شاخه آل بویه فارس نیز منقرض شد.
پادشاهان معروف آل بویه
عضدالدوله
عضدالدوله را میتوان معروفترین امیر آل بویه لقب داد. او بغداد را تصرف کرد؛ اما بهدلیل خشمگین شدن پدرش، آنجا را ترک کرد و به فارس بازگشت. عزالدوله مجددا به حکومت بغداد رسید و قول داد به نام عضدالدوله خطبه بخواند و سکه بزند. رکنالدوله که اواخر عمر خود را سپری میکرد در اصفهان دعوتی از فرزندان خود به عمل آورد. در این مجلس او عضدالدوله را رسما جانشین خود کرد و همدان، ری، قم، کاشان و نطنز، جربادقان و یزد را به پسر عموی دیگرش مویدالدوله داد و مدتی بعد در ری درگذشت.
با مرگ رکنالدوله، تجزیه آل بویه آغاز شد. علیرغم خواست رکنالدوله، بلندپروازیهای عضدالدوله در گسترش قلمرو و قدرت موجب شد حکومت آل بویه که تا این زمان بر حسب کدخدامنشی اداره میشد، به حکومتی تبدیل شود که متکی بر فرد قدرتمند آل بویه باشد. اقدامات عضدالدوله از زمان مرگ رکنالدوله تا زمان مرگ خودش عبارتاند از:
ورود به بغداد، عضدالدوله خلیفه المطیع را عزل و خلیفه الطائع را به خلافت رساند و برای اولین بار در جهان اسلام، از خلیفه عنوان شاهنشاه را گرفت. رابطه عضدالدوله با الطایع بالله، خلیفه عباسی، بسیار خوب بود، بهطوری که دختر خود را به عقد ازدواج خلیفه درآورد. خلیفه به او لقب تاجالمله داد و برای اولین بار اجازه داد بر در خانه عضدالدوله بعد از نماز، نقاره بکوبند. این رسم تا این زمان فقط متعلق به خلفای عباسی بود.
فتح موصل، جنگ با حکمران بطائح، مطیع کردن قبیله بنیشیبان، رابطه با روم، رابطه با مویدالدوله، رابطه با فخرالدوله، تسلط بر کردها از دیگر حوادث دوره عضدالدوله دیلمی است. عضدالدوله بعد از فتح بغداد، مجددا شیراز را مقر اصلی حکومت خود قرار داد. در دوره عضدالدوله، تحولی در امر قضاوت ایجاد شد. او پس از تسلط بر بغداد، اختیارات خلیفه را در انتخاب قاضیالقضات بغداد، سلب کرد.
منبع عکس:wikipedia
اوج قدرت سیاسی آل بویه
دوره اوج قدرت سیاسی آل بویه در زمان عضدالدوله دیلمی بود. گورگیر بن جستان فرمانده عضدالدوله، فتوحات آل بویه را تا حدود سند افزایش داد. عضدالدوله برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی بغداد، پرداخت مالیات را بهصورت قانون درآورد. از کاروان حاجیان مالیات را حذف کرد و رشوه خواری، خریدوفروش مناصب، مصادره اموال بزرگان و برقراری نظام اقطاع بهجای پرداخت دستمزد به حاجیان را منسوخ کرد.
منبع عکس: ناشناس
فرهنگ و اعتقادات آل بویه
حکومت آل بویه شیعه مذهب بودند و نقش زیادی در گسترش تشیع در این دوره، داشتند. در دوره آل بویه، بویژه در عصر عضدالدوله دیلمی، علما و فقهای زیادی در تشیع تربیت شدند و کتابهای معروفی در زمینه تشیع در این دوره نوشته شد. شیخ صدوق و شیخ مفید از مهمترین علمای شیعی مذهب این عصر بودند.
دوره عضدالدوله دوره اوج فرهنگ و ادب بود. او نجوم را نزد عبدالرحمن بن صوفی رازی، زیج را نزد علی بن حسین معروف به ابن علم و دستور زبان عربی را نزد ابوعلی فارسی آموخت. مذهب ظاهریه از مذاهبی است که در قرن چهارم در جنوب ایران رونق یافت. پیشوا و پدید آورنده این مذهب، ابوسلیمان داود بن علی اصفهانی، معروف به ظاهری است. مبنای این مذهب مانند مذهب حنبلی، تمسک بهظاهر کتاب و سنت است. ظاهریه در زمان عضدالدوله قدرت یافتند و عضدالدوله به پیروی از این مذهب، متهم شد.
منبع عکس: ناشناس
مهمترین دانشمندان دربار عضدالدوله دیلمی عبارتاند از ابوایوب اهوازی، ابن مندویه (پزشک)، ابوالحسین بن کشکرایا (پزشک)، ابوالحسن نفاخ (پزشک)، ابوالحسن جرایحی (پزشک)، ابوالحسن بصری(پزشک)، قسیس رومی (پزشک) که کتابهای زیادی از یونانی به عربی ترجمه کرد. ابوالحسن صوفی (منجم)، عبدالرحمن صوفی رازی (منجم) و نویسنده کتاب صورالکواکب، ابوعلی فارسی مولف کتاب الایضاح التکمله، ابوطیب متنبی، ابن مکیخا مسیحی، و حمزه اصفهانی را میتوان نام برد.
عضدالدوله دستور داد کتیبهای که نام دوازده امام شیعیان روی آن نقش شده بود، در تخت جمشید نصب شود. عضدالدوله همچنین به بازسازی حرم امام علی، امام حسین، امام جواد و امام حسن عسگری پرداخت و برای شهدای کربلا مقبره ساخت. عضدالدوله بیمارستان بغداد را ترمیم کرد و آن را بیمارستان عضدی نامید.
نظام اداری آل بویه از مهمترین ابداعات این دوره است که بر پایه نظام دیوانی دوره ساسانی و به شیوهای خاص، بنیان نهاده شده بود و از بخشهای زیر تشکیل میشد:
دیوان هزینه: امور مربوط به خزانه، اموال سلطنتی، نظارت بر مخارج دربار و ضرب سکه، از وظایف این دیوان به شمار میرفت.
دیوان خراج: وظیفه آن رسیدگی به مسائل مالی بهخصوص خراج و ثبت آن در دفاتر دیوانی بود. معزالدوله با واگذار کردن املاک سلطنتی و املاک بدون صاحب به سپاهیان و فرماندهان، خراج را تضعیف کرد. او با این تغییر و ایجاد اقطاع، در دراز مدت، سبب ویرانی زمینهای کشاورزی در عراق شد.
منبع عکس: ناشناس
دیوان رسائل: صدور فرمانهای حکومتی، برقراری ارتباطات داخلی و خارجی بر عهدهی این دیوان بود.
دیوان خبر و برید: برقراری ارتباط و رساندن اخبار از ولایات به مرکز حکومت و بالعکس، بر عهده این دیوان بود. در دوره آل بویه، دیوان برید فعالیت چشمگیری داشت؛ زیرا ارتباط میان شاخههای عراق، جبال و فارس از طریق همین دیوان برقرار میشد. خاندان آل بویه و وزرای آنان از طریق جاسوسان وابسته به دیوان برید از همه تحولات آگاه میشدند.
دیوان سواد: این دیوان مربوط به روستاهای میان دجله و فرات بود.
دیوان قضا: رسیدگی به اختلافات و دعاوی مردم بر عهده این دیوان بود. در راس دیوان قضا، قاضیالقضات قرار داشت. شغل قضاوت همچون مشاغل دیگر، برای اولین بار در زمان معزالدوله به مقاطعه گذاشته شد. مقاطعه و فروش مناصب در زمان خلفا و در دوره آل بویه، به تقلید از آنها رواج یافت و عاملی برای باز گذاشتن دست کارگزاران به ظلم و ستم بر مردم بود.
دیوان سپاه: کار این دیوان رسیدگی به امور سپاه، گردآوری و اعزام آنها برای جنگ، تامین و پرداخت مواجب سپاه و نظارت بر اقطاع لشگری بود.
منبع عکس: ناشناس
جاهای دیدنی بهجای مانده از سلسله آل بویه
از آثار تاریخی بهجای مانده از سلسله آل بویه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
آرامستان ابن بابویه
آرامستان ابن بابویه، در شهر ری قرار دارد. بسیاری از مشاهیر، در این آرامستان دفن شدهاند. نام این آرامستان برگرفته از نام محمد بن بابویه مشهور به ابن صدوق است که از فقهای شیعه و دانشمندانی بود که در دوره آل بویه میزیست و آرامگاه او در همین آرامستان، مکان قرار دارد.
طبق مستندات تاریخی، قبل از قاجاریه، آرامستان ابن بابویه، باغی بزرگ بود؛ اما پس از کشف پیکری درون سرداب و سنگی که نشان میداد قبر از آن شیخ صدوق است، بقعه شیخ صدوق در آن محل احداث شد. باستانشناسان بر این عقیده هستند که آرامستان ابن بابویه به دوره سامانی میرسد و بعدها بر اثر سیل تخریب شد. آرامگاه شیخ صدوق نیز بهوسیله حمله مغول از بین رفته بود.
عکس از: hasan aghamohamadi
گچبریهای مسجد جامع نائین
مسجد جامع نائین به نام مسجد علویان شناخته میشد. این مسجد با الهام از مسجد النبی و به سبک خراسانی بنا شد و از مقاصد گردشگری نائین محسوب میشود. مسجد جامع نائین از مساجد اولیه شبستانی در دوره اسلامی است که شکل اولیه خود را تا حدود زیادی حفظ کرده است. ساختمان مسجد در قرن دوم هجری قمری ساخته شده است و بخش وسیعی از مسجد را شامل میشود.
در کتاب مراهالبلدان آمده است: مسجد تاریخی نائین به دستور عمر بن عبدالعزیز ساخته شده و سبک ساخت آن شبستانی است و شباهت زیادی به مسجد تاریخانه دامغان دارد. مهمترین ویژگی این مسجد، گچبریهای موجود در آن است. این گچبریها، بالای محراب قرار دارند و سه ستون روبهروی آن به سبک ایرانی، گچبری شدهاند و در آنها گلهایی با ۱۲ پر و نقشهای گیاهی هنری به سبک معماری ایرانی قرون اول سالامی، به چشم میخورد.
این گچبریها به دوره حاکمیت آل بویه تعلق دارند و تا به امروز بعد از گذشت حدود هزار سال از آن دوره، تغییر و تحولی در آنها دیده نشده است. بالای محراب و در گچبریهای مسجد، دو کتیبه به خط کوفی نوشته شده است که آیات قرآنی سوره نمل و توبه را شامل میشوند.
منبع عکس: ناشناس
پل بند امیر
پل بند امیر در جلگه مرودشت و روی رود کر در شمال استان فارس واقع شده است. این پل به دستور عضدالدوله دیلمی ساخته شد. معماران ایرانی بند امیر را که یک پل-بند محسوب میشود، با شاخصههای معماری ایرانی بنا کردهاند. مقدسی مختصات پل بند امیر را در کتاب خود ذکر کرده است.
این پل ۱۰۳ متر طول و ۵/۵ متر عرض و ۳/۸۰ متر ارتفاع دارد. پایههای این پل از سنگ آهک و آجر ساخته شده و ملاط آنها را ساروج شکل داده است. برای ساخت بنای پل بند امیر از بستهای آهنی برای اتصال سنگها بهره بردهاند. برخی از محققان بر این عقیدهاند که این پل روی پایههای پلی وجود داشته که از دوره ساسانیان بنا شده است.
منبع عکس: ناشناس
درب امامزاده حمزه دهدشت
درب امامزاده حمزه یکی از آثار تاریخی برجای مانده از دوره آل بویه است. بررسی این درب و کتیبههای قرآنی روی آن، نشان میدهد که این در از دوره آل بویه برجای مانده است. اسناد در این زمینه دو نظر دارند. برخی بر این عقیدهاند که درب امامزاده را از جا کنده و آن را دزدیده و به بهبهان بردهاند و بعضی دیگر عقیده دارند که در نفیس امامزاده حمزه برای تعمیر به بهبهان برده شد و دیگر به شهر برگردانده نشد. در هر صورت، این درب و کتیبههای نوشته شده روی آن مربوط به دوره آل بویه هستند.
منبع عکس: ناشناس
سلسله آل بویه، از سال ۳۵۶ تا ۳۲۰ هجری قمری بر بخشهایی از ایران حکومت کردند. این سلسله را سه برادر به نامهای علی، احمد و حسن تشکیل دادند و سپس حکومت را بین خود تقسیم کردند. علی در فارس، حسن در ری، همدان و اصفهان، احمد نیز در عراق حکمرانی میکرد. قلمرو جانشینان حسن را محمود غزنوی فتح کرد و قلمرو جانشینان احمد نیز به دست طغرل اول سلجوقی منقرض شد. دیالمه فارس نیز به دست کردان شبانکاره از بین رفتند. بزرگترین امیر آل بویه عضدالدوله دیلمی بود که درباره او در بالا سخن گفته شد.