ماجرای خانه‌ های همراه با «زندان»‌

در دوره قاجار نوعی از زندان‌ها وجود داشت که در خانه‌ها بودند! کدام خانه‌ها؟ خانه‌های افراد صاحب‌منصب و صاحب‌نام. «کارلا سرنا» بانوی جهانگرد ایتالیایی از این زندان‌های خصوصی و خانگی برای آیندگان گزارش داده است.

: «کارلا سرنا» در میانه دوره قاجار و در عهد ناصری به ایران آمد و در سفرنامه‌اش که «آدم‌ها و آیین‌ها در ایران» نام دارد شرح مفصلی از مسائل اجتماعی و همچنین رفتارها و خلقیات ایرانیان ارائه داده است. وی در بخشی از این سفرنامه به وضعیت زندان و زندانیان در ایران پرداخته و چنین نوشته است: «زندان‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند اما همه آنها وضع بسیار رقت‌انگیزی دارند؛ آن دسته از زندان‌هایی که تعدادشان از همه بیشتر است عبارت از زندان‌هایی است که هر شخصیت بلندپایه در خانه مسکونی خود دارد. هر ایرانی صاحب‌نام خیال می‌کند که اگر شخصا افرادی را محاکمه و مجازات نکند مقام اجتماعی وی تنزل پیدا خواهد کرد.

 

نتیجه آنکه هر شخصیتی به ناحق به خود اجازه و حق می‌دهد مقصرین را به چوب ببندند یا زیرنظر و مراقبت افراد خود، در خانه‌اش زندانی کند… [این کار] موجب اجحاف‌ها و افراط‌کاری‌های انکارناپذیری شده است. هرچند که سنت رایج در کشور، راه اغماض و چشم‌پوشی را نیز در این مورد باز گذاشته است.

 

زندان حاکم تهران از آن دست زندان‌هایی است که در آن بیش از دیگر جاها متهم نگه‌ داشته‌اند. این زندان‌ها در گوشه یکی از راهروهای بازار که برحسب موقعیتش چهارراه نامیده می‌شود، قرار دارد. هنگام روز زندانی‌ها را در زیر زمین درحالی‌که گردن، پاها یا دست‌های آنها را در زنجیر بسته‌اند، نگه ‌می‌دارند. در شب آنها را به تیری می‌بندند و هرگونه حرکت از آنها سلب می‌شود…

پول غذای زندانیان از بودجه دولتی تامین و پرداخت نمی‌شود… نظر به اینکه صدقه‌دادن و احسان در ایران خیلی متداول است بسیاری از عابران هنگام عبور از کنار زندان پول سیاهی به کف دست زندانیان که نصف آنان بی‌گناه هستند، می‌اندازند. تعداد زیادی از آنان سر هیچ حبس شده‌اند و همان‌طور هم بدون محاکمه و بازپرسی قضایی آزاد می‌شوند. در موقع دستگیری نیز همه نوع تنبیه و مجازات درباره آنان مجاز محسوب و بی‌حساب و کتاب، فی‌المجلس اعمال می‌شود. 

 

با وجود این وضع زندگی آنان در مقایسه با وضع زندگی سایر زندانیانی که در زیرزمین‌های قصر، به نام انبار (انبار شاهی) محبوس شده‌اند، بهتر است. آنجا بر حسب جنایتی که مرتکب شده‌اند آنان را در دسته‌های پنج تا شش نفری با غل و زنجیرهایی در گردن یا کمر یا پاها به‌هم بسته‌اند. زنجیرها آن‌قدر سنگین است که زندانیان به زحمت می‌توانند وزن آنها را تحمل کنند. گاهی یکی را به‌طور مجرد به حلقه محکمی در دیوار می‌بندند… آنها در زندان طعمه انواع و اقسام حشرات موذی هستند و گرسنگی بیداد می‌کند. (چون جز یک تکه نان خالی و یک کوزه آب چیزی به آنان داده نمی‌شود) روی کف نمور زندان می‌خوابند، بدون آنکه اثری از تابش نور آفتاب را ببینند یا جز بوی زننده سرداب، هوای تازه‌ای استنشاق کنند…

 

برای… می‌خوارگی، کتک‌کاری، دعوا و غیره، شلاق‌زدن به کف پا از همه تنبیهات دیگر رایج‌تر است… و ‌برای سوءقصد به جان شاه یا توطئه علیه امنیت کشور یا جرم‌های بزرگ دیگر زندانی‌کردن در انبار شاهی».

منبع فارس

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ