چای یا قهوه / تاریخچه مصرف چای و قهوه در ایران
در تاریخچه پر هیاهو ایران، رقابت مصرف دو نوشیدنی میتواند قابل توجه باشد. روزگاری ایرانی ها قهوه مینوشیدند و بعد با روی کار آمدن چای، در رقابتی طولانی بساط قهوه و قهوه خانه ها جمع شد. با این حال این روز ها شاهد استقبال بیش از حد جوانتر ها از نوشیدن قهوه هستیم!
هر چند برای دانستن چیستی قهوه نیازی نیست که در مورد تاریخچه آن و تفاوت هایش با چای بدانید، اما در هر حال از این موضوع جذاب نمی توان گذشت. خرید قهوه برای دوستداران قهوه به سادگی خرید چای نیست. اینکه قهوه ترکیبی بخرید و یا چه درصدی از عربیکا و روبوستا می تواند بسیار مهم باشد. اما پیش از آن تاریخ جذاب قهوه و چای در ایران را مطالعه کنید!
گروه تاریخ ما به نقل از خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: مصرف قهوه در ایران سابقهای ۵۰۰ ساله دارد و داستانش این است: «در دوره صفویه پیش از آنکه چای در ایران شناخته شود، قهوه شناخته شده بود. قهوه در جهان اسلام مصرف داشت. ایرانیانی که برای زیارت به مکه مکرمه و اماکن مقدسه به کشورهای اسلامی و ترکیه عثمانی مسافرت میکردند با قهوه آشنا شدند و آن را به ایران آوردند. در ابتدا قهوه نوشی در ایران عمومیت نداشت و مصرف آن فقط در دربار مرسوم بود. پس از آن اندکاندک قهوهنوشی میان برخی از اقشار مردم به ویژه نخبگان و اعیان رسم شد و مکانهایی که قهوه درست میکردند به قهوهخانه معروف شدند.
قهوهخانه به صورت مردمی و عمومیاش در ایران در دوره صفوی شکل گرفت. برخی از سیاحان اروپایی که در این دوره به ایران آمده بودند در سفرنامههای خود از قهوهخانه و چایخانه صحبت کردهاند. اولئاریوس، سیاح آلمانی که در دوره صفوی به ایران سفر کرده بود از چایخانه ختایی و قهوهخانه صحبت میکند. در اولی چای از نوع چای وارداتی از چین و در دومی قهوه دم میشد و به مشتریان میدادند».
از توصیف سیاحان معلوم میشود رقابتی همزمان میان چای و قهوه در میان بود و اینطوری بود: «از روزگار شاه صفی، صرف چای نیز در ایران مرسوم شد. ابتدا چایخانههایی پدیدار شد و اندکاندک نوشیدن چای در قهوهخانهها نیز معمول شد. ورود چای به ایران عصر صفوی چنانکه از نام چای ختایی نیز برمیآید، ظاهرا نه از هند بلکه از چین انجام شده است».
در تاریخ روایتی هست درباره اینکه اصلا چرا قهوهخانهها در ایران شکل گرفتند و اینقدر رونق یافتند و این است: «قبل از اینکه قهوهخانه و چایخانه به عنوان یک مکان عمومی در محیط بیرون از خانه و در بازار و کوی و برزن شکل بگیرد و مردان خانواده را از هر گروه و قشر به خود جذب کند مردان ایران در جامعه کشاورزی و کارگری آن زمان، جایی برای جمعشدن نداشتند. کسبه حرفههای مختلف از تاجر و بازرگان گرفته تا صنعتگر و پیشهور و کارگر معمولا در خانههای یکدیگر یا بزرگ و معتمد صنف جمع میشدند. با شکلگرفتن قهوهخانه، این نهاد توانست محفل مناسبی برای جمعشدن افراد هر صنف جامعه بشود. اولین قهوهخانههای ایران در شهر قزوین و در زمان شاه تهماسب پدید آمد و بعدها در اصفهان در زمان شاه عباس قهوهخانهها توسعه یافتند. نخستین قهوهخانهها در اصفهان بیشتر در ضلع شمالی میدان نقش جهان و در بازار قیصریه و زیر طاقنماهای آن بودند».
وضعیت رقابت قهوه و چای در ایران همینطوری بود و بود تا اینکه در دوره قاجار وضعیت تغییر کرد و اینطوری شد: «از اواسط دوره قاجار چای که از هند به ایران وارد میشد، میان اقشار مختلف رونق یافت و به خانههای مردم هم رسید… در قهوهخانههای دوره قاجار دیگر قهوه یافت نمیشد، زیرا که ذائقه ایرانی به چای بیشتر سازگار بود و در نتیجه قهوهچیان، دمدادن چای را بهتر از جوش قهوه یاد گرفتند… نخستین کسی که نهال چای را به ایران آورد تا چای محصولی ارزان و وطنی باشد محمد میرزا کاشفالسلطنه بود که نهال های چای را در سال ۱۲۷۹ شمسی و در عهد مظفرالدین قاجار از هندوستان آورد و در لاهیجان کشت داد و کم کم مردم شمال را با چایکاری آشنا کرد. پس از آن کشت و تولید چای در مناطق وسیعی از شمال ایران عمومیت پیدا کرد و چاینوشی بخشی از سبک زندگی ایرانیان شد».
حالا با این سابقه تاریخی آیا ممکن است قهوه دوباره با چای رقابت کند یا بتواند جای چای را در ایران بگیرد؟ تصورش هم مشکل است!
پایان پیام/