ریشه ضرب المثل «آشی برایت بپزم که یک وجب روغن داشته باشد»

ضرب‌المثل معروف «آشی برایت بپزم که یک وجب روغن داشته باشد» یکی از معروف ترین و پر استعمال ترین ضرب المثل‌های فارسی می باشد. این ضرب‌المثل موقعی به کار برده می شود که شخصی بخواهد کس دیگر را تهدید کند و بترساند. در ادامه این نوشتار داستان جالب و تاریخی ضرب المثل فوق تقدیم نگاه پر مهر شما کاربران عزیز خواهد شد.

ضرب المثل

 «ژان باتیست فوریه» فرانسوی که پزشک مخصوص ناصرالدین شاه بود، همزمان با بازگشت شاه از سومین سفرش به فرنگ به ایران آمد.

او در مدت اقامت خود در ایران و کاخ گلستان خاطرات و تجربیات زیادی را ثبت کرد و بعد از بازگشت به فرانسه کتابی را به نام «سه سال در دربار ایران» براساس خاطرات خود نوشت که در آن به روایت آنچه در آن روزها از زنان و مردان دربار ایران دیده بود، پرداخته است. او در بخشی از این کتاب به داستان آش نذری ناصرالدین شاه پرداخته است:

ناصرالدین شاه قاجار نذر داشت که هر سال در روز اربعین آش شله قلمکار نذری می‌پخت. در این روز همه درباریان و اهل حرمسرا داخل حیاط بزرگ کاخ جمع می‌شدند و هر کدام از رجال برای خود شیرینی نزد شاه کاری را بر عهده می‌گرفتند.

شاه بالای ایوان بلندش می‌نشست و قلیان به روی زانو ناظر بر اجرای امور بود. آشپز مخصوص دربار اما در این روز برای خودش برو و بیایی داشت و منزلتش را تا سرحد صدراعظم شاه بالا می‌دید. بعد از اینکه آش پخته می‌شد، آن را داخل کاسه‌های زیبای گل مرغی و چینی می‌ریختند و با روغن و پیاز داغ اضافه راهی خانه اعیان و بزرگان می‌کردند.

رسم بر این بود که افراد بعد از اینکه آش را می‌خوردند، داخل کاسه را با اشرفی و سکه‌های طلا پر کنند و به دربار بفرستند. در این میان هرکس کاسه‌اش بزرگ‌تر بود یا آشش روغن و مخلفات بیشتری داشت، ناگزیر بود تا سکه و اشرفی بیشتری داخل کاسه بریزد.

آشپز باشی دربار که یک سال تمام منتظر چنین فرصتی بود، وقت را برای انتقام غنیمت می‌شمرد و برای هرکدام از اعیان و اشراف که طی آن سال با آن‌ها خصومتی پیدا کرده بود، کاسه‌ای بزرگ‌تر و پر روغن‌تر می‌فرستاد. این رفتار کم کم چنان باب شد که دیگر همه مردم می‌دانستند وقتی برای کسی کاسه آش پر از روغن می‌فرستند، حتما قصد و غرضی در کار بوده است. از همینجا بود که این کار تبدیل به مثل شد و ضرب‌المثل «آشی برایت بپزم که یک وجب روغن داشته باشد» بر سر زبان‌ها افتاد و تا به امروز نیز یک ضرب‌المثل رایج و پرکاربرد است.

منبع فرادید
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها