مریم عمید؛ زنی از عهد قجری که تاثیر بسزایی در فرهنگسازی ایران داشت!
جامعه ایران در دوره قاجاریه، عقبماندگی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیاری را به خود دید. بعد از انقلاب مشروطه، به علت تشکیل مجلس ملی و تدوین قوانین امروزی تر، وضعیت فوق در حال دگرگونی بود؛ اما همچنان زنان با وجود تلاش زیاد، در مدیریت کشور سهم چندانی نداشتند. آنان حتی در قوانین مشروطه، حق رای و فعالیت سیاسی نداشتند.
در این شرایط زنان روشنفکر و فعال ایرانی، شروع به مبارزه علیه این شرایط و تغییر آن کردند. مریم عمید یکی از این زنان بود.
مریم عمید، از فرزند طبیب بودن تا تحصیل زبان و هنر
مریم عمید سمنانی ملقب به مزینالسلطنه در سال ۱۲۶۱ در سمنان به دنیا آمد. او سومین دختر میر سید رضی سمنانی، معروف به رییسالاطباء بود. پدرش پزشک شاه ایران ناصرالدین شاه قاجار و اولین نمایندهی سمنان و شاهرود در مجلس شورای ملی بود. مریم تحصیلات ابتدایی خود را نزد پدرش گذراند و سپس به فراگیری فرانسه و عکاسی مشغول شد.
مزینالسلطنه به دلیل حضورش در خانوادهای تحصیل کرده و باسواد و داشتن ذهنی جستجوگر، از تحولات اجتماعی فرهنگی جامعه و جهان آن روزگار مطلع شد.
او در شانزده سالگی با عمادالسلطنه (سالور) از شاهزادگان قاجار ازدواج کرد ولی پس از یک سال به علت عدم توافق اخلاقی مجبور به جدایی و طلاق شد. عمید چند سال پس از جدایی با یکی از اشخاص روشنفکر و دانشمند زمان خود به نام قوامالحکماء ازدواج کرد. این بانوی آگاه حتی هنگامیکه بنا به سنت زمان خود بعنوان یک خانم خانهدار میبایست تنها به امور خانه خود مشغول باشد، از تحصیل و فراگیری غافل نمانده و در اجتماع نیز به فعالیت مشغول بود. قوامالحکماء همیشه در کارهای علمی و فرهنگی مشوق و یاور مزینالسلطنه بود. بعد از فوت قوامالحکماء، مریم تمام وقت خود را صرف امور فرهنگی و تربیت سه فرزند حاصل دو ازدواجش کرد.
تحصیل زنان در عصر قاجار
در جامعه مردسالار ایران آن زمان، محافظهکاران مذهبی به شدت با تحصیل دختران مخالف بودند. اکثر زنان بیسواد بودند، زیرا خانوادهها اغلب تمایلی به تحصیل دخترانشان نداشتند.
نقل است که ناصرالدین شاه قاجار از زنانی که سواد داشتند دل خوشی نداشت و برخی از همسران او که میتوانستند بخوانند و بنویسند، سوادشان را از شاه پنهان میکردند.
تاکید بر ضرورت فراگیری علم و دانش توسط زنان و دختران، آن هم در جامعهای که این ضرورت را برنمیتافت و آن را برای کیان خانواده هراسآور میدید، بسیار درخور تامل و توجه است. مزینالسلطنه در چنین فضایی برای تأسیس یک مدرسه دخترانه پیشقدم شد.
تاسیس مدرسهی مزینیه: دارالعلم و دارالصنایع
عمید در سال ۱۲۹۱مدرسهای دخترانه به نام مزینیه تأسیس کرد. مدرسهی مزینیه دارای دو شعبه بود. شعبهی اول در باغ آصفالدوله و شعبهی دوم در کوچهی آبمنگل قرار داشت.
- یک شعبه دارالعلم بود و با ۷۹شاگرد شروع به کار کرد. در این شعبه دختران به فرا گرفتن خواندن و نوشتن فارسی، فرانسه، عربی، تاریخ، جغرافیا، هندسه و فنون مشغول بودند.
- شعبه دوم دارالصنایع نام داشت و در آن قالیبافی، جوراببافی، زردوزی، توربافی و خیاطی را به دختران آموزش میدادند.شعار مدرسهی مزینیه تشویق و ترغیب زنان و دختران به درس خواندن بود و در مقابل هر دو نفر شاگرد با شهریه، یک نفر مجانی پذیرفته میشد. همچنین خانوادهها تا پایان دورهی تحصیل حق بیرون آوردن بچهها را از مدرسه نداشتند.
رویای مریم عمید برای آموزش زنان
مزینالسلطنه علاوه بر سرپرستی و مدیریت مدرسه مزینیه، بازرس امتحانی کلیهی مدارس دخترانهی آن زمان بوده و در جلسهی امتحانِ مدارس شرکت میکرد. او همچنین ایدههای زیادی برای بهبود آموزش در ایران داشت. برای نمونه ایجاد آموزشگاه برای تربیت معلم و تخصیص بودجه برای تأسیس مدارس دولتی دخترانه برای اولین بار، از پیشنهادات وی بودند.
تاسیس نشریهی شکوفه: جنگ با خرافات
این زن فعال، همچنین در سال ۱۲۹۲، نشریهی شکوفه را تاسیس کرد. این نشریه روزنامهای اخلاقی، ادبی بود و مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیهی اخلاق زنان بود. بعد از سوادآموزی، مبارزه با خرافات رایج و تقبیح آداب و رسوم و عقاید عقبافتاده در میان زنان از دیگر مباحث مهم این نشریه بود. عمید سمنانی از شکوفه برای افشای ظلم و اصلاح افکار ارتجاعی استفاده کرد.
طی سالها، محتوای مقالات این نشریه سیاسیتر شد و نقش زنان را در سیاست مطرح کرد. این مقالات زنان را در این راه همپای مردان میدانست. مزینالسلطنه در کنار مقالاتی که برای آموزش زنان داشت پیامها و آموزههایی نیز برای مردان داشت و همیشه آنها را در احترام گذاشتن به زنانشان تشویق میکرد و زن و مرد را در زندگی همراه و درکنار یکدیگر میدید.
با توجه به این که شکوفه بیشتر در مدارس دخترانه در بین مدیران، آموزگاران و دانشآموزان زن انتشار مییافت، اهمیت تأثیر مستقیم آن در بین زنان آن روزگار انکارناپذیر است.
انتشار این روزنامه تا زمان مرگ مزینالسلطنه (به مدت شش سال) در تهران ادامه یافت.
عضویت در انجمن همت
عمید علاوه بر فعالیتهای شخصی، از اعضای انجمن همت هم بود. این انجمن توسط مدیران مدارس دخترانه به ریاست خانم نورالدجی تأسیس شد و هدف آن مبارزه با خرید اجناس خارجی و منع واردات آنها بود.
یکی از تحریمها منع خرید منسوجات خارجی بود. قرار بر این بود که تمامی مدارس دخترانه اعم از معلمین و دانشآموزان همگی از پارچههای ایرانی استفاده کنند و هر کس سرپیچی کرد از مدرسه اخراج شود و هیچ مدرسه دیگری او را قبول نکند.
عقاید مریم عمید و مد قاجار
از عمید، پرترههای محدودی به جا مانده است؛ اما طبق تصاویر باقی مانده در کتابها و مقالات، او با وجود داشتن حجاب، روبنده و چادر قاجاری را بر صورت و سر ندارد؛ اما متن مقالات نشریهی شکوفه دیندار بودن او و متوسل شدنش به دین اسلام برای قانع کردن مخاطب را تایید میکنند. طبق این مقالات، مزین السلطنه فردی میانهرو بود.
مرگ و میراث مزینالسلطنه
مزینالسلطنه زن روشنفکری بود که فعالیتهای اجتماعیاش، او را به چهرهای مبارز در دورهی مشروطه تبدیل کرد. عمید سمنانی در شهریور ۱۲۹۸ در سفری به زادگاهش سمنان بر اثر سکته قلبی درگذشت. او در زمان مرگ ۳۷ سال داشت.
با مرگ او نه تنها از حضور زنان در عرصههای اجتماعی کم نشد؛ بلکه اقدامات ماندگار او به عنوان یک زن در دوران خفقان شروعی شد برای حضور زنان دیگر که از اندرونیها بیرون آمدند و در عرصههای مختلف خود را نشان دادند.