توضیحات ابراهیم پورداوود اوستاشناس پیرامون اوستا و بخشها و شرح هاى آن

با توضيحات ابراهیم پورداوود اوستاشناس پيرامون اوستا و بخشها و شرح هاى آن همراه شوید

 

پورداوود توضیح مى دهد که ((زند و پازند))، شرح الشرح )) اوستا است ؛ به این صورت که ((زند)) تفسیر متن اوستاست و ((پازند)) تفسیرى بر ((زند)) است . اوستا داراى معانى گوناگونى است که مجموعه سخنان زرتشت است . این کتاب به فرمان گشتاسب شاه ایران نگاشته شد. منابع اسلامى متفق اند که اوستا بر روى پوست گاو (۱۲ هزار پوست ) با طلاى ناب نوشته شده بود.

این اوستا در چهار نسخه نگارش ‍ یافته بود که یکى در آتشکده آذر گشسب (آذربایجان ) و دومى در تخت جمشید و سومى در آتشکده بلخ بود و چهارمى را تحویل یک براهمى دادند که با مریدانى بسیار براى انحراف و انصراف زرتشت از ادعاى خود، از هند به بلخ آمده بود، ولى خود او به زرتشت ایمان اورد. نسخه اى که در آتشکده بلخ بود، براثر حمله تورانیان که منجبر به کشته شدن زرتشت گردید، از میان رفت و نسخه تخت جمشید بدست اسکندر به آتش کشیده شد.

از دیگر نسخ اطلاعى در دست نیست . محققان گویند که ((اوستا)) در دوره هخامنشى به زبان اصلى خود نوشته و تدوین شد؛ آن گونه که قبلا در خاطره ها وجود داشت . زبان اوستائى از ریشه سانسکریت است و لهجه یکى از ایالات ایران بوده است که از راست به چپ مى نوشتند و نمونه هائى از الفباى آن در کتیبه ها موجود است ، اگر چه از خط اوستائى اثرى باقى نمانده است .

اوستاى دوره هخامنشى در دو نسخه تدوین گردید؛ یکى را در استخر فارس در دبیرخانه شاهى (گنج نبشت ) یا کتابخانه سلطنتى گذاشتند که با آتش اسکند بسوخت و دومى را آتشکده آذرگشسب (گنج شاپیگان ) نهادند که به فرمان ((اسکندر)) به یونانى ترجمه شد. از ان پس ، قرنها بود که اوستا فقط در خاطره ها محفوظ بود.

((بلاش اشکانى )) به تدوین آن همت گمارد؛ ولى توفیق کامل نیافت . بعدها ((اردشیر پاپکان )) مؤ سس سلسله ساسانى و مروج آئین زرتشت با کمک شوراى روحانى و ریاست ((تنسر)) (هیربدهیربدان ) ((اوستا)) را از سینه ها و خاطره ها درآورد و مکتوب داشت . گفته مى شود که ((تنسر)) به ((یونان )) رفت و اوستاى دوران اسکندر را با خود به ایران آورد.

آنگاه به فرمان ((شاپور اول )) پسر ((اردشیر))، علوم گوناگون آن عصر (ستاره شناسى ، طب ، فلسفه ، تاریخ ، جغرافى و…) را از هند و یونانى و سریانى و… ترجمه کرده و ضمیمه ((اوستا)) نمودند. در زمان ((شاپور دوم )) اختلافات مذهبى باعث گردید که اوستا مورد تجدید نظر قرار گیرد. در این زمان ((اذرباد مهراسپند)) (۳۱۰ ۳۷۹ م .) ماءمور این کار شد. این فرد یکى از ((موبدان)) مشهور زمان بود که کراماتى را به وى نسبت مى دهند.

سرانجام ((اوستا)) در این زمان تدوین شد و رسمیت یافت . اوستاى دوره ساسانى را به سه ((بهر)) و هر ((بهر)) را به هفت ((نسک )) تقسیم کرده اند. اسامى بهرها عبارت است از: گاسانیک ، هایتگ مانسریک ک دانیک . ((بهر اول )) درباره پیدایش جهان ، بهر دوم درباره علوم ، بهر سوم در خصوص ادعیه و مناجات مى باشد.

اسامى ۲۱ نسک اوستا عبارت است از: ۱ بهر گاسانیک ، ۲ سوتکرنسک ، ۳ ورشتمان سرنسک ، ۴ بغ نسک ، ۵ سپنته نسک ، ۶ هاتخت نسک ، ۷ تسوت نسک ، ۸ بهرهاتک مانسریک ، ۹ دامدات نسک ، ۱۰ ناترنسک ، ۱۱ پازکسانسک ، ۱۲ اتورات نسک ، ۱۳ بریش نسک ، ۱۴ کشکیرروب نسک ، (بهر دانیک ) ۱۵ وشتک نسک ، ۱۶ بغان نسک ، ۱۷ نیکاتوم نسک ، ۱۸ گنه پاسوئرت نسک ، ۱۹ هویسارم نسک ، ۲۰ ساکاتوم نسک ، ۲۱ وندیداد نسک .

خلاصه این که اوستاى مدون توسط این موبد مشهور به پنج قسمت تقسیم مى شود:
11 یسنا، شامل ۷۲ فصل که ۱۷ فصل آن را گاتها تشکیل مى دهد.
2 ویسبرد، به معناى سروران ، مجموعه اى از ملحقات یسنا شامل ۲۴ فصل است .
3 وندیداد، قوانین و احکام ، داراى ۲۲ فصل است .
4 یشت ها، داراى ۲۱ فصل ، هر فصلى در ستایش یکى از فرشتگان مى باشد.
5 خرده اوستا، شامل ادعیه گوناگونى که توسط ((آذرپادما را سپند)) از دیگر قسمتهاى اوستا جمع آورى شده است .

اوستاى زمان هخامنشیان داراى هزار فصل بوده که در زمان ساسانیان ۳۴۸ فصل آن باقى مانده و شامل ۳۴۵۷۰۰ کلمه بوده است . ((فردوسى )) در ((شاهنامه )) اوستا را ۱۲۰۰ فصل مى داند. اوستاى موجود شامل ۸۳ هزار کلمه است .

اوستاى دوره هخامنشى به زبان اوستائى نوشته شد و قسمتى از آن که در زمان اشکانیان تدوین گردید، به زبان پهلوى اشکانى نوشته شد. اما در دوره ساسانى ، زبان ((اوستائى )) منسوخ شد. ابتدا به خط ((پهلوى )) ساسانى نوشتند و در حدود قرن ششم میلادى که خط ((دین دبیرى )) بوجود آمد، ((اوستا)) را با آن خط نوشتند. کهن ترین نسخه اوستا، اوستائى است که در حال حاضر در ((دانمارک )) موجود مى باشد.

اوستاى دوره ساسانى به نام ((گزارش )) معروف بود. گزارش معناى ((زند)) است بر ((زند)) تفسیرى نوشته شد و ((پازند)) نامیده شد. برخى محققان معتقدند که این تفسیر و ترجمه دقیق درست نیست ، زیرا در آن دوران کسى زبان اوستاى را نمى دانست . ((خسرو پرویز)) بار دیگر هوشیارترین ((موبدان )) را ماءمور کرد تا شرح و تفسیرى نوین بر اوستا بنویسند

منبع کتاب تاريخ اديان و مذاهب جهان جلد اول

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ