کولوسئوم

کولوسئوم و یا به قولی کلوزیوم یکی از باشکوهترین و عظیمترین آمفی تئاترهای رومی بوده است که شاهد فجیعترین جنایات به شکل کشتار بردگان و مسیحیان بوده است همون عرصه نبردگاه گلادیاتورها در روم باستان که الان هم در شهر روم ایتالیا همچنان پا برجاست .

کولوسئوم در سال ۷۰ بعد از میلاد ساخته شده که نبردهای خونین گلادیاتورها بر سر مرگ و زندگی که یکی از سرگرمیهای روزمره امپراتوران و اشراف روم بوده است در این بنای عظیم برگزار می شده در ای مکان هزاران گلادیاتور کشته شدند.

کولوسئوم سالن آمفی تئاتر با ۵۰ هزار صندلی در رم روزگاری بیش از ۵۰ هزار تماشاچی را در خود جای می داده است.استخوان بندی بنا با کیلومترها راهروهای سرپوشیده وپلکانهای طویل شاهکاری از فنون مهندسی ومعماری در تامین عبور ومرور سهل و بی مانع جمعیتی کثیر به داخل وخارج میدان ورزشی است.
در بنای کولوسئوم هم طاق گهواره ای عادی وهم طاق مختلط یا متقاطع که از تداخل دو طاق گهواره ای با زاویه قائمه تشکیل می یابد به کاررفته است.

کلوسئوم از دو جهت اهمیت داره یکی اینکه اولین کاربردی تفریحی رسمی در تاریخ معماری جهان هست و فقط بخاطر تفریح عموم و نه قشر خاصی از اجتماع ساخته شده و دیگر اینکه آبا و اجداد بتنهای امروز برای اولین بار در این بنا بکار گرفته شد .

بین این دو تا ویژگی یک ارتباطی هم وجود دارد: برای اینکه بتوان عموم مردم رو در یک فضای سر پوشیده جا داد نیاز به تکنولوژیی هست که دهانۀ وسیعی رو پوشش بدهد و تا قبل از این زمان تکنولوژی سقف زنی به اون حد از پیشرفت نرسیده بود که دهانۀ وسیعی رو پوشش بدهد و دست یافتن به ماده ای با مقاومت زیاد این امر رو میسر کرد.


عضویت
اطلاع از
guest

4 نظرات
پرامتیازترین
جدیدترین قدیمی‌ترین
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها
AMIR

Thanks a lot and i hope you goodlock this subjects are very useful for me.

AMIR

Thanks a lot and i hope you goodlock this subjects are very useful for me.

مرتضی

عالی

رومینا

سرگشتگیِ مرا پایانی نیست اگر تو نباشی، از کوچه پسکوچه های کولابای تا پلّه های سنگی کولوسئوم از رازهای رازان تا حیرتِ سبزِ رود سِن از هزارتوی متروی پاریس تا خیابانهای مشّجر رُم ! رودی هستم سرگشته، خسته، نا آرام که در مردابهای زمان می ریزد و باز جاری می شود و جاری می شود از راه و بیراه می گذرد و هر بار به هیاتی تازه در می آید به شکل نغمه ای سیّال یا گلادیاتوری دلزده و بی حال در آخرین ایستگاه! سرگشتگیِ مرا پایانی نیست اگر تو نباشی، در فراخنای جهان همه ی راهها به رُم ختم… مطالعه بیشتر »