جاذبه های تاریخی آشتاراک
جاذبه های تاریخی آشتاراک
شهر اشتاراک یکی از شهرهای قدیمی ارمنستان است که در قرن۹ یک روستا بوده، اما در طی زمان تبدیل به یک شهر شد. نام آشتاراک که یک کلمه ی ارمنی است به معنای برج یا بارو می باشد. آشتاراک مرکز استان آراگاتسوتن است. در ادامه با معرفی جاذبه های تاریخی آشتاراک همراه تاریخ ما باشید.
تاریخچه
آشتاراک مرکز استان آراگاتسوتن ارمنستان و یکی از کهنترین سکونتگاهها در ارمنستان است و آن منطقه آکنده از یادمانهای تاریخی و معماری است طوریکه میتوان آن را موزه روباز معماری کهن ارمنستان نامید.
نخستین باری که در منابع از شهر آشتاراک نام برده شده در سده ۹ میلادی بوده است اما گمان میرود که روستایی به این نام از دوران باستان وجود داشته و نام آن را از خدای اورارتویی ایشتار میدانند.
مردم آشتاراک مردمی شاعرپیشه، مِی دوست و خوشرو هستند و نویسندگان و سرایندگان و بزرگان زیادی را تحویل جامعه ارمنی دادهاند.
جغرافیا
آشتاراک ۷٫۵ کیلومتر مربع مساحت دارد.
شهر آشتاراک در غرب ساحل رود کاساغ، ۱۳ کیلومتری جنوب غربی پایتخت، ایروان و در ارتفاع ۱٬۱۱۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. این شهر تقریباً در نقطه مرکزی توسط کوه آراگاتس از سمت جنوب و دشت آرارات از سمت شمال احاطه شده است.
صومعه هووهاناوانک
صومعه هووهاناوانک یک صومعه با سبک مدرن است. این صومعه در سمت راست رود کاساغ قرار دارد. ساخت این صومعه از قرن چهارم تا سیزدهم میلادی بوده است. کلیسای سنت کاراپت، قدیمی ترین ساختمان این صومعه است.
در این کلیسا انواع دست نوشته ها وجود دارد که متاسفانه تاریخ و نویسنده ی آنها مشخص نیست.
قلعه آمبرد
قلعه آمبرد قلعه ای است که در ارتفاع ۲۳۰۰متری از سطح دریا واقع شده است و مرکز اصلی دفاعی نظامی برای کشور ارمنستان به شمار میرفته است. قلعه آمبرد دارای قسمت های مختلفی بود که قلعه ی اصلی، دیوارهای دفاعی، کلیسا و حمام بود و به جز اینها شامل راه های مخفی بسیار زیادی نیز بود. بخش قلعه ی اصلی دارای سه طبقه بود که دورتادور بنا با سنگ های بازالت پوشانده شده بود.
از بالای این قلعه یک منظر بسیار زیبا و مهیج برای بازدیدکنندگان از این بنا فراهم است.
کلیسای کارماراوور
کارماراوور که نام یک کلیسا در شهر آشتاراک است به معنی قرمزپوش است. دلیل این نام گذاری افسانه ی جالب پشت آن می باشد. در روزگاران قدیم سه خواهر بودند که هرسه عاشق شاهزاده ای به نام سارگیس می شوند. دوخواهر بزرگ تر تصمیم می گیرند که خواهر کوچکتر با سارگیس ازدواج کند. یکی لباس قرمز و دیگری لباس نارنجی می پوشد و خود راازدره به پایین پرت می کنند. خواهر کوچک تر از غم و اندوه فراوان خود نیز لباس سفید تن کرده و از همان دره به زندگی خود پایان میدهد. سارگیس نیز بعد از این داستان به گوشه نشینی روی می آورد و در آن مکان سه کلیسا بنا می کند،به نام های:کارماراوور(قرمزپوش)،تسیراناور(نارنجی پوش)واسپیتاکاوور(سفیدپوش)
کلیسای کاماراوور هنوز رنگ قرمزگنبدآن پیداست.