مرور رده

تاریخ تمدن بین النهرین باستان

 

منطقه جغرافیایی بین دو رود دجله و فرات وجود دارد به نام بین‌النهرین. قسمت بیشتر این منطقه در کشور عراق قرار گرفته است . ایرانیان این منطقه را میان رودان می‌نامیدند و گرته برداری و (مزوپوتامیا) نام یونانی آن می‌باشد .میان رودان به خاطر داشتن تمدن های کهن و باستانی شهرت بالایی دارد .

اشتان خدای حاتی

اشتان /Eštan/ خورشید_ خدای حاتی Hatti ؛ به هیتیایی ایشتان Ištan ؛ به شکل اختصاری در سومری به‌صورت اوتو utu به‌کاررفته است.پادشاهان هیتیایی به خود با عنوان« خورشید من»(UTU) اشاره می‌کنند بر روی سنگ نوشته‌های یازیلی کایا Yazilikaya ،نزدیک…

اسطوره‌های بعل

اسطوره‌های بعل/Baal - myrhs/_در اوگاریتی اسطوره‌های بعل بر روی الواح گل رس به الفبای میخی اوگاریتی به‌وسیلۀ کاتب اِلی ملک Elimelek، ثبت‌شده است. این متون، یک دوره روایات به‌هم‌پیوسته را تشکیل می‌دهد که همه آن‌ها، ماهیت و کردار بعل به‌ویژه…

کلنگ دو سر یا کج بیل

اسطورۀ کلنگ دو سر/Pic-axe myth/ اختراع کلنگ دو سر یا کج بیل، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارها در کشاورزی وابسته به باغبانی موضوع یک تصنیف سومری است. در آغاز انلیل، آسمان و زمین را از هم جدا ساخت. سپس، کلنگ دو سر را ساخت و آن را آزمود.…

اسطوره‌شناسی سومری / Sumerian mythology/

اساطیر سومری این موضوع به‌طور عمده از متونی شناخته می‌شود که در طی دورۀ اورسوم و بابلی کهن به بعد شناخته‌شده است. اما تصانیف وجود دارد که اصل و منشأ آن‌ها را می‌توان مسلم به آغاز فعالیت ادبی در سومر نسبت داد و نمونۀ آن لوحۀ یافت شده در…

اسطوره‌شناسی اوگاریتی/ ugaritic mytology/

دانش کنونی ما دربارۀ اسطوره‌شناسی اوگاریتی متکی بر تعدادی الواح است که در داخل پدر پیرامون معبد بعل در اوگاریت یافت شده است ( رأس شورا Ras šemra). آن‌ها به یک گویش سامی غربی به گونۀ خط میخی« الفبای» کنعانی حدود ۱۴۲۵ و ۱۳۵۰ پیش از…

خدای سومری، اسر لوهی

اسر لوهی/Asarluhi/_ خدای سومری توجیه معنای نام او دشوار است. وی خدایی باستانی و در متون دورۀ فارا Fara ,از او یادشده است. در دورۀ سومری کهن و همچنین نو - سومری، اسر رو هی در زمرۀ خدایان لاگاش به شمار می‌رفت و پرستشگاهی در کوآرا Kuar(a)…

اصطلاح «ازدواج مقدس» در ادبیات دوران باستان

ازدواج مقدس/ sacred marriage/ در ادبیات مردم‌شناسی، این اصطلاح در مورد تعداد زیادی از اعمال تشریفاتی به کار می‌رفت که عمل جنسی را به‌عنوان اقدامی لازم برای پیشرفت زندگی در جامعه لازم می شمرد. این فکر که عمل جنسی دارای منشأ خداوندی بود(…

ارشه ما، نوعی متن دینی سومری

ارشه ما/eršema/ گونه ای از متن دینی سومری که نمونه‌هایی از آن، از سومری کهن تا دورۀ نو _ آشوری شناخته‌شده است. تصانیف ارشه ما به لهجۀ امه سال emesal نوشته‌شده است یعنی« زبان زنان» که یک لهجه سومری بوده است و شاید در آغاز، برای پرستش…

ارش کی گال، الهه سومریان

ارش کی گال/Ereškigal/_ الهه سومری جهان فرودین نام او به معنای« بانوی جایگاه بزرگ » است ( حسن تعبیری برای قلمرو مردگان) .نام او در فهرست‌های نذری سومری کهن ذکرشده و پرستشگاه‌هایی که وقف او کرده‌اند از دورۀ اورسوم است مانند کی باباره ki…

ارّا، خدای اکدیان

ارّا /Erra/_ خدای اکدی این خدا را از زمان سارگون می‌شناسند و نام او احتمالاً وابسته به آررو ereru ی اکدی به معنای « خشک شدن و خشک بودن» است. بدین ترتیب، این خدا ظاهراً در آغاز، تجسم پدیده‌های گوناگون در ارتباط با خورشید تابان دست‌های…

اتانا، خدای سومری

اتانا/ Etana/ بر طبق فهرست خدایان سومری، اتانا دوازدهمین پادشاه کیش و مربوط به دورۀ بعد از سیل بود و «شبانی که به آسمان صعود کرد» نام داشت. این به نظر می‌رسد به یک اسطورۀ اکدی اشاره داشته باشد که از دورۀ بابلی کهن به بعد، انتقال‌یافته است.…

ااِ ، خدای اکدی

  اا /EA/ همچنین آی( ی) آ Ay(y)a؛ خدای اکدی  نام این خدا احتمالاً سامی است، هرچند هیچ ریشه شناسی قابل‌اعتمادی در دست نیست. دبیران بابل باستان  آن را از ااِEa سومری به معنای « خانه آب» مشتق  می‌دانستند. در متون ادوار سومری و سارگونی…

آیّا، الهه سامی

آیّا/ Ayya/ نام او به‌صورت« آ_آ A_A» نوشته می‌شود وآیا، یک الهۀ سامی باستانی است که نامش در اسامی شخصی سیپار در سومری کهن یافت می‌شود. این الهه نظر می‌رسد که اصلاً یک خدای ستاره‌ای بوده است و این مطلب از صفات سومری از برمی‌آید:«سود_ آگاهی=…

آنونی توم، الهه اکد

آنونی توم/ Annunitum/_ الهۀ اکدی این نام مربوط به ترکیب اصلی یعنی « اینانا_ آن« نو_ نی_ توم_INANNA_an_nu_tum_ni_ ایشتار_ آنونی توم یعنی «ایشتار جنگجو» بازمی‌گردد. پادشاهان سلسله سارگونی در نفرین‌های خود ذکرشده در کتیبه‌های سلطنتی غالباً از…

آنوناکی، خدای حامی شفاعت کننده

آنوناکی / Anunnaki/ _ مجموعۀ خدایان بین‌النهرینی این نام به‌صورت«آ _ نونا a- nuna»؛«ا_ نونا_ که _ نه a- nuna-ke- ne»؛«ا _ نون _ ما _a- nun- na» نوشته می‌شود. این اصطلاح به مفهوم کلی یعنی آن« کسانی که از خون پادشاهان و ذریۀ او هستند.» به…