پادشاه تموشین
پادشاه تموشین به عنوان خدای جنگ شناخته می شود.معنی ادبی تموشین ” بزرگ پادشاه مقدس مبارز” می باشد.همانطور که لقب وی نشان می دهد، پادشاه کشورهای همسایه زیادی را در طول عمر خود تصرف نمود و باعث گسترش بسیار زیاد وسعت گوگوریو در دوران ابتدایی آن شد.
پادشاه تموشین در سال چهارم بعد از میلاد به عنوان سومین پسر پادشاه یوری (دومین حاکم گوگوریو) متولد شد.به عنوان یک شاهزاده جوان، نام وی موهیول بود.از کودکی وی باهوش، محکم و کاردان بود.او به خاطر خدمات ارزنده اش در نبرد با پادشاهی شمالی یعنی بویو، به عنوان ولیعهد منصوب شد.روابط با این کشور قدرتمند بزرگترین وظیفه وی بعد از پادشاه شدنش در سن ۱۴ سالگی بود.در چهارمین سال ساطنتش، پادشاه شجاعانه حمله ای را بر علیه بویو ترتیب داد.اما این نبرد به مانند نبرد دیوید و گلیات بود زیرا پادشاهی نوپای گوگوریو کشور قدرتمند بویو را که در آن زمان قابلیت این را داشت که برای یک نبرد بیشتر از۵۰ هزار نفر را مسلح کند، به چالش کشیده بود.لشکر کشی رویا پردازانه ی پادشاه با یک شکست خورد کننده پایان یافت در حالی که پادشاه خودش به سختی از مرگ فرار کرد.اما پادشاه خاضعانه پذیرفت که این شکست تقصیر وی بوده است و حتی شخصا از سربازان زخمی مراقبت نمود.زیر دستان وی به او بیشتر از همه کس احترام می گذاشتند و آنها به شدت مصمم بودند تا زیر لوای پادشاه بزرگ متحد باشند.در حالی که پادشاه یک جنگ را باخت،او هرگز در سیاست شکست نخورد.او در تقویت اتحاد درونی توانا بود و هرگز اجازه نداد تا کشورش مجددا صدمه ببیند.در مقابل، بویو به دلیل کشمکش های داخلی بعد از جنگ تقسیم شده بود و سرانجام خاک آن ضمیمه گوگوریو شد.
لشکر کشی نظامی پادشاه تموشین برای گسترش وسعت کشور همچنان ادامه می یافت.در حالی که او چندین قبیله کوچک تر را تصرف می کرد،وی هرگز روستاهای مناطق تصرف شده را غارت نمی کرد.به جای غارت، وی آنها را در داخل خاک گوگوریو ضمیمه می کرد و ساکنان محلی را به عنوان مردم خود می پذیرفت.مناطق همسایه به این نکته پی بردند که گوگوریو یک تصرف کننده ی وحشی نمی باشد بلکه یک کشور قدرتمند می باشد که توسعه ی خود را دنبال می کند.بعضی از قبایل داوطلبانه به گوگوریو تسلیم می شدند.
تصرف منطقه ی ناکرانگ توسط پادشاه شامل یک داستان رومانتیک می باشد که هنوز هم از آن به عنوان ماجرایی عاشقانه و تراژیک یاد می شود.پادشاه پسرش شاهزاده هودونگ را به منظور حمله به ناکرانگ جایی که او عاشق یه شاهزاده خانم شده بود فرستاد.گفته می شود شاهزاده خانم ناکرانگ یک طبل رمز آلود را که دارای قدرتی برای به صدا دراوردن یک هشدار در زمان حمله سربازان دشمن بود، پاره نمود.شاهزاده خانم به خاطر معشوقش تصمیم گرفته بود به کشورش خیانت کند.در نتیجه، این طبل خودکار صدا دهنده در زمانی که نیروهای گوگوریو به ناکرانگ حمله نمودند و کشور وی به نابودی کشیده شد، عمل نکرد.او توسط پدر خشمگین خود کشته شد و شاهزاده هودونگ به دلیل مرگ وی تاسف زیادی خورد.این داستان عاشقانه ی افسانه ای از قرن اول میلادی تا به امروز در کره شناخته شده می باشد و از روی ان فیلم ها، درام ها، اجراهای باله و موسیقیایی ساخته می شود.
افسانه ها تصریح می کنند که شاهزاده هودونگ به دلیل یاس به وجود امده در اثر مرگ شاهزاده خانم ناکرانگ خودکشی نمود.اما منابع تاریخی اظهار می کنند که همسر اول پادشاه تموشین شاهزاده را که پسر همسر دوم پادشاه بود، در تله انداخت.زمانی که پادشاه نسبت به هودونگ سو ظن پیدا کرد،شاهزاده ی بد طالع بدون ذکر هیچ علتی خودکشی نمود.در حقیقت زمانی که پادشاه تموشین جوان بود،او شاهد خودکشی برادرش شاهزاده هه میونگ بر اساس دستور پدرش پادشاه یوری بود.بعدها پادشاه تموشین شاهد این بود که پسرش نیز به همین سرنوشت دچار شد.ظاهرا این تراژدی شوک بزرگی به پادشاه وارد کرد.بعد از اینکه پسرش درگذشت، پادشاه تا زمان مرگش در سال ۴۴ بعد از میلاد هیچ دستاورد مهمی کسب نکرد.او در زمان مرگ ۴۰ سال داشت.در خلال ۲۶ سال سلطنت پر حادثه وی، گوگوریو قوی تر شد و ضمینه ای برای پادشاهان آینده برای گسترش بیشتر قدرت پادشاهی فراهم شد.
یه سوال چرا تو سریال جامیونگ گو نقش موهیول اینقدر منفی بوده یعنی تو واقعیت هم اینطور بوده ؟؟؟
سلام.
اون سریال حالت نیمه تخیلی داشت و از دید عشق جامیونگ گو ساخته شده بود. در تاریخ شخصیت تموشین مثبت بود.
سلام ودرود به نظر من اکثریت شخصیتهای تاریخی اگر درست نگاه کنیم هم نکات مثبتی در تاریخ در رابطه شون وجود دارد وهم نکات منفی وجود دارد والبته به منابع تاریخی به طور صد درصد اتکا کردچون توشون اشتباه هم هست وبا اتکا به منابع تاریخی نمیشه گفت شخصیتشون منفی بوده ویا حتما مثبت بوده اما به هرحال منبع قضاوت فعلا همین منابع تاریخی هست اما در مورد موهیول همونطور که شما مطالعه کردید ودر کل دیدید که شخصیت مثبت دربارش در منابع نوشتند اما در قضیه شاهزاده خانم ناکرانگ به نظر کارش ونقش مثبت نیست ومن سریال جامیونگ گو… مطالعه بیشتر »
البته منظور من این نیست که موهیول منفی بوده اما میگم اگر سریالی بیشتر به نقش منفی توجه داشته باشه اما در تاریخ بیشتر نقش مثبت بوده به معنی این نیست که حتما سریال خیلی متضاد تاریخ هست شاید سریال فقط به یک جنبه زندگی شخص توجه کرده؟
درود موهیول اول کدوم کشور ها رو تتسخیر کرد قبل از بویو رو میگم بعد زیردستای موهیول منظورتون کیا هستند در ضمن رئیس هوانا رفیق موهیول شد؟ سرنوشتش چیشد سرنوشت جامیونگ و مردم ناکرانگ چیشد جامیونگ کشته شد مردم ناکرانگ چی شدن ممنون میشم پاسخ بدی
قلعه گوکنی ی قبیله بود؟ در زمان موهیول گوگوریو چجوری بود چه وضعیتی داشت قبایلش چندتا بودن در ضمن یعنی چی ک میگن بویو از تاریخ محو شد سرنوشت گوچو دستیار یوری چی شد گوچو همون دابو بود؟ بعد که موهیول بویو رو فتح کرد حاکم بویو کی شد دوجین راسته به اشکانیان میاد بعد از فتح ناکرانگ چیشد سرنوشت چویری که حاکم ناکرانگ بود چیشد بعد از فتح ناکرانگ کی حاکم ناکرانگ میشه
در ضمن مشاورهای موهیول کی بودن ی سوال دیگه اوبو یعنی چی؟
ضمیمه میکرد تو خاک گوگوریو یعنی چی سرنوشت بویو پس از تسو چیشد وقتی تسو مرد بویو چیشد و سرنوشت مردم نانگ نانگ چیشد سرنوشت هودونگ و جامیونگ چیشد ایا هودونگ جامیونگ رو کشت سرنوشت چویری حاکم ناکرانگ چیشد و بعد از چویری کی حاکم ناکرانگ شد بعد از تسو کی حاکم بویو شد…؟ لطفا به سوالات من جواب بده اقای سیروسپور در ضمن اوبو به معنی چیه؟
سلام. گوگ نه یک شهر محصور ( دارای حصار دفاعی مانند قلعه) بود که به خاطر موقعیت استراتژیک (قرار داشتن در کنار رودخانه و مسیر ارتباطی و حمل و نقل آبی از طریق آن) به پایتختی انتخاب شد و بقایای آن هنوز هم وجود دارد. اوبو به رئیس هیئت دولت گوگوریو در دوران آغازین آن می گفتند.بعدها از عنوان چوابو و بعدتر گوکسانگ هم استفاده شد که البته عنوان جدید احتمالاً نشان دهنده ی تغییراتی در ساختارهای اداری و سازمانی دربار است. این کلمات و اصطلاحات مربوط به زبان و ادبیات کلاسیک دوران باستان تمدن کره است و بر اساس… مطالعه بیشتر »
ممنون از تلاش شما.خدا قوت.
خواهش میکنم.سلامت و پایدار باشید.