گنجینه تمدن افغانستان و طالبان
گنجینۀ در کابل خزانۀ ای را که طا لبان نصیب نگردیدند
نوسینده: انیک کوژان
منتشره در شماره۳۲ مجله لو مـــونــــــد چاپ فرانسه 25 سپتامبر ۲۰۰۴
مترجم: انجنیرحفیظ اللــه زریـــر
تولـــــــــد دوبــــارۀ میراث کبیر افغـانها
طی مدت بیشتراز۲۰۰۰ سال آثار افسانــــوی «طلا تپه» درداخل یک قبـــرحُفــر شـــده درقـــرن اول میلادی در شمال افغانستان درناحیـــــه که در گذشته هــای دوربنــام باکتــــریان«باختر» یـــاد میشـــد خوابیده بود…………………………..
دراثرحفریات سال۱۹۷۸حدود ۲۰۶۰۰قطعـــه آثارعصــــرباستــان بدست آمد….وزمانی لازم افتیــــد تا همۀ آنهادراتاق مخصوصی،دریکی اززیرخانه های شهرکابل مخفی گـــرددتااز حمــلات،دستبـــردهـا غارت وچپاول،لغزشهاوتغیرات نظامی ـ سیاسی افغانستان نجات پیداکند…………………
طالبان بالای قفلی که به هفت کلیـد بازمیشد وهـــرکلیـدبدست یک نفرمعتمـــد جـــداگانه سپـرده شـــده بود دندان میخاریدند………………………………….
گنجینه ای در قلب کابل دریکی اززیـر خــا نه هــا که بــوسیله دروازه هـای فــولادیـن و پنجـــره هـای
آهنین حفاظت وتقویه گردیده بود انتظار میکشید!!!
انتظار دریک تاریکی وخاموشی مطلق!
انتظار میکشید تاروزی مطالعه گردد،بنمایش گذاشته شودوازش بشکل شاهانه تجلیل بعمل آید!
انتظار برانگیختن تصوروتعجب وبرآورده شدن رویاهاوخواب ها رامیکشید!
وبالاخره انتظارمیکشیدتادرروشنائی روز ظاهرشود،سفرکند،دربزرگتـــرین موزیم هـای جهـان بنمایش گذاشته شود.ازتاریخ سخن بگوید وازمیراث کبیر افغانها بما قصه نمایدوشهادت بدهد!
به صنعتگرانیکه درساختمان وتولید آنهابیش از۲۰۰۰ سال قبل تلاش ورزیــــده بودند درود بفــرستد وازتاجران ورهروان راه ابریشم(مرزنهائی دنیا)وآنانیـــکه براین آثارارزش غیـــرقابل سنجش داده اند اظهار سپاس وشکران نماید!
بد نیست اگر سرگذشت،ماجرا وحوادث ناگوار این گنجینه را بدانیم!
Victor Sarianidiگروپ ازباستــــان شنـــاســــان تحت نظــــر شخصی بنــام ویکتـــور سریانیــــدی باستان شناس معروف شوروی در سال ۱۹۷۸ گنجینه ای رادرشمــــال افغانستان ازعمق زمین بیـــرون میکشد ودرمشایعت دسته ای ازافـــراد نظامی امنیتی بکابل منتقل ودرمــوزیم کابل تحویل میدهند………
اوضاع نظامی درکشوردرحالت وخیم شدن است.گــروپ های مقــاومت ضــد دولتی درهـــرگوشه وکنــار کشورایجادگردیده وبانیروهای دولتی در زد وخورد رویاروی قـراردارند.دولت ازشوروی تقـاضای کمک نظامی نموده وقوای شوروی داخل کشورمیشود،وافغانستـان دریک جنگ دوامدار شناور میگردد….. موزیم کابل که درساحـه وزارت دفاع موقعیت دارد مستقیماً زیر تهــدیـد حمـــلات مجاهــدین است ولازم میافتد تا قسمتی از کلکسیـون های آن بجای امنتــری انتقال یابـــد.آیا همیـن موقع بــودکه گنجینــۀ بزرگ طلا تپه هم بزیر خانه های بانک مرکزی منتقل گردید؟؟…… ویکتور سریانیدی نسبت خـــرابی اوضاع بمسکومراجعت میکندولازم میافتد تامدت۳سال منتظربمانــد تا دوباره بـه افغانستان بـرگــردد وتحقیقاتش رادنبــال کنـــد.ولی ساحــه طلاتپــه حالانسبت خـرابی اوضاع نظامی غیــرقابل دسترسی میباشـــد وکارگــــروپ ویکتــورمنحصربمــوزیم کابل وآثـار کشفیات سالهـای
۱۹۷۸و۱۹۷۹ میگردد. این گنج بزرگ بتعـــداد۲۰۶۰۰ قطعـــه آثــار عتیقــه از طـــلا،نقــره،بــرنج عـاج،زیـورات،مسکوکات مجسمــه ها،قبضــه ها،جواهــرات مختلف وغیره میباشــد.نادر کسانیکه آنها رادیده انـد بمشکل میتواننـــد کلمات بیابند تابدانوسیله وسعت وارزش تاریخی این گنج را تشریح نمایند. متخصصین بااحتیاط زیاد جرأت مقایسۀآنرا با گنجینه (طوتانخامون)کرده اند نه کمترازآن. (طوتانخامون:آثار باستــــانی مصرقـــدیم مـــربوط فـــرعـــون یازدهم ازسلسله رامـــزس دوم میباشــد که در سال ۱۹۲۲ کشف گردید.) باستان شناس انگلیسی هووارد کارتر توسط
همه آثار توسط دو نفر عکاس ماهر ازموزیم هــرمیتاژ شهر لنینگراد شوروی عکاسی گردیـــده وبدنبـال آن البـــوم نهـــایت زیبای از آثــار طــلاتپه زیـرعنوان(طلای باختر)تحت نظـر اکادمی علــوم شوروی و موزیم ملی افغانستان درسال ۱۹۸۵ ترتیب میگـــردد.این البــوم تنها در مـوزیم قصر ریاست جمهــوری که فقط دیپلومات ها،مهمانان خارجی وکارمندان ارشد حزبی ودولتی میتوانستند محتوای آنرا مشاهـــــده و مطالعه کنند، قرار داشت. باخروج آخرین سرباز شوروی ازافغانستان در۱۹۸۹ شایعات پخش گردیـــد که گویاقسمت از خوبتــرین آثارمیراث کبیرافغـانها توسط قــوای شوروی بمسکو انتقـــال گــردیده است.چیــزی را که اکنـــون رئیس موجوده موزیم کابل آقای مسعـودی تکذیب میکند.این شایعات بخصوص زمانی قوت گرفت که مجاهــدین و خاصتاًطالبان در کابل مستقرگردیدند.گفته میشدکه همۀ آثار بغارت برده شده یا توسط اسپ وقاطــر بدره پنجشیر منتقل گردیده،ذوب ودربازار های خارج بفـروش رسیــده وحتی گفته میشد که بن لادن شخصاً در فــروش آنها دست داشته و مبلغ حاصله از فــروش آنرا صرف اعمــال تروریستی وپیشبــرد جنگها علیه مخالفین طالبان مینماید. این شایعات باعث ایجاد تشویش و دلواپسی های نـزد جامعــۀ باستــان شنــاسی،کارشنـــاسان ودرمجمـوع کسانیکه بمیراث کبــیر میهنی افغــانها علاقمند بــودند گــردید،منجمله نــزد قــومانـدان احمـــدشاه مسعود. شوروی ها مسلماً بعدازاستقـــرارشــان درافغانستان (۱۹۸۹ــ۱۹۷۹)بارها آرزووتمایل شانـــرادرمــورد انتقال این گنجینه بمسکودرسرمیپرورانیدنــد.(امادولت وقت بچنین معاملۀ باآنهاموافقت نمیکرد)،بانــدهای مجاهدین بعدازچوروچپاول دارائی های عامه درشهـرهاوازجمله موزیم کابل درمدت جنگهای داخلی خیال دستیابی به آنهاراداشتند. درمسکو ویکتور سریانیدی هم نسبت این شایعــات ناراحت میگردد اوجــریان رابه ادوارد شیوردنــادزی دفتریونیسکو آقای فیدیریکوـ مایور وزیرخارجه وقت شوروی مفصلاً مینویسد ونامه ای هم عنوانی رئیس ارسال وضمن آن از یونیسکو تقـــاضا بعمل میاوردتا درزمینه مداخله نموده آثارمتذکره رایا دفتر یونسکو تسلیم شود ویا بکشور بیطرف موقتاً انتقال نماید
نشنل جیوگرافیک سوسیتی او حتی عکسهای ازین آثار گــرانبهارا در نشــریه منتشروزیر آن چنین مینویسد:(ببینید این آثار حیرت انگیز را! آیا بازدید مجدد آنها نصیب ماخواهــد شد؟ …تاریخ این ها تنها به افغانها،شوروی ها ،یونــانی ها ارتباط ندارد،بلکه تاریخ همۀ بشــریت است که در صورت غفلت نابود میگردد……………….) شوروی ها تصمیم گـــرفته اند افغــانستان را تــرک بگویند،رئیس جمهور دوکتور نجیب الله درشــــرایط حساس ودشواری مملکت را رهبــری میکند او نخستین شخصیت است که، خطـــری که سـرمــایه ملی و کلتوری افغانها راتهدید میکند احساس مینماید. قبل ازبسته شدن موزیم کابل نسبت حملات راکتی مجــاهـدین درسال۱۹۸۹ اوهمه آثــار طـلاتپه راتحت نظرمستقیم خودش به زیر خانه های بانک مرکزی جایکه ذخیــره طلا مملکت محفــــوظ است منتقل ودر اتاق مخصوصیکه تنها رئیس جمهور صلاحیت بازکردن آنرادارد ،قرار میدهد. رئیس مــوزیم بنــــام افغانستان در سویس که باسکــرتــر امــور خارجه پول بوشریر دولت سویس در ترکیب یک هئیت بنا بدعوت دوکتور نجیب الله به افغانستان سفــر نموده میگـــویــد: رئیس جمهور نجیب الله ابتدأ آثار فوق العــاده زیبــای را که در داخـل ویتــرین ها درطبقه اول قصـــر ,, ریاست جمهوری بنمایش گذاشته شده بود بما نشان دادوبعداً اومارا بطرف زیــر زمینی رهنمــــائی کــرد آنجا هفت نفر منتظرمابــودندوهرکــدام کلیدی با خــود داشت که بنــوبه داخل قفـــل دروازه میچـــرخانــد وبالاخره دروازه بازگردیدوماتوانستیم ببینیم و عکس برداری نمایم؛ چه شگفت انگیزاست آثارطلاتپه! فکـــر میکنم مانخستین خارجی های بـودیم که اجـــازه دخــول به همچــو محلی رایافتیم حتی شوروی ها هرگـــز نتوانستند این مانع راعبـــور کنند،چـــونکه نجیب الله آثاروعلایم که قصـــد تخـــریب دروازه را داشته بما نشان داد…………………………..،،
یکی ازکارمنـــــدان بانک مرکزی که نمیخواهد اسمش افشأ گردد(آقای الف…)خاطـــــراتش راچنین بیان میکند:(…هرقلم مال را باپخته پیچیده،داخل پاکت پلاستیکی گذاشته اطــــراف آنرا اسکوچ کــردیم و یک بیک آنهاراداخل گاو صندوقها قراردادیم.صندوقهـــا لاک ومهر گردیده وبعـــداً دربین جعبه های پول های فــرسوده وغیرقابل استفاده وباطل مخفی ساختیم. درب اتاق تـــوسط هفت حلقه کلیـــد(بامـــراعات سلسلۀ نمبر کلـیـدها) قفل گردیــــد وهـــــرکلیدبیک نفــر معتمـــد تسلیم شد. این دروازه ساخت کشور آلمان است که سیستم بسیار مغلق و پیشـــــرفته تخنیکی و حفاظتی درآن تعبیه شـــده.یعنی در باز وبسته نمــــودن آن بایدسلسلۀ نمبر کلیدها مراعات گردد،در غیر آن دروازه قفل وباز نمیگردد ……) مصالحه ملی شکست میخورد وپروگـــرام ملل متحــــد ناکام میمانــــد، قومانـــدان احمـــدشاه مسعود داخل کابل میشود). مجاهدین بیشترازپیش متفــــرق هستندوهـــرکــدام برای کسب قدرت وحشیـــانه تلاش میـــورزند،جنگ داخلی بوحشتناکتـــــرین شکل آن شروع گردیـــده.مملکت ویران وبهــزاران انسان بیگناه قربانی اهــداف شوم جنک طلبان گردیده است.کابل مرکز کشور بغــارت بـــرده شــــده،منجمله موزیم کابل کُلاً تخـــریب ومورد چوروچپاول قرار گرفته….. . حالا نوبت بانک مرکزی وزیرخانۀ اســـرارآمیزآن فــرارسیــده. آقای الف…میگــــوید:(افراد مسلح مجاهداز من تقاضا کردنــــد تا دروازه زیر خانه را باز نمایم برایشــان گفتم آنجاه فقط پولهای فرسوده و باطل ذخیـــره شده وچیزی بدرد بخور وجود ندارد….)احمــــدشاه مسعود را درجریان میگذارند او به کارمندان بانک اطمینان میدهــــد که بانک و پرسونل آن از هـــرنوع تهدیــد و خطر مصُون ودرامان هستند…تدابیر امنیتی بیشتر اینباراز طرف وی گرفته میشود. آثـــارموزیم کابل دربــازار های خارج ذریعــه قاچاقبـــران بفــروش رسیـــده یونیسکو در جستجوی آثــار طلا تپه درین بـــازارهامیباشد ولی دربــازارهای لنــدن،تــوکیـــو،پیشاور وهیچ جای دیگــر اثراز آنها را نمی بینــــــــــد….
ســــــال۱۹۹۶ …واما درمورد طالبان همـــه میدانند که چگونه آنها بالای ذخایــر کشوروســـــرمایه ملی آن آزمنـــــــدانه دست گذاشته بودند.درنخستین لحظات ورود شــــــان بکابل دوکتــــورنجیب الله رابشکل وحشیــــانه بقتل میرسانند وجسدش را دریکی ازچهارراهی های شهر کابل حلق آویز میکننـــد…. مُــلا ها درجستجوی آثار طلا تپه هستند…گـــروپ متشکل ازحدود ۱۵ نفرمسلح داخل بانک مـــرکـــزی میشوندومسوُلین راتهدیــــــد مینماینـــــــد تا تمام تحویل خانه ها اتا ق خزانه …ومنجمله زیرخانه ها راباز نماینــد،واما درمـــورد زیر خــانه مخصوص همه مسوُلین متفق الرأی جواب میدهنـــد که صـلاحیت بــاز کـــردن آنـــرا شخص رئیس جمهـــور (مُلا عمــر آخند !) وهئیت رسمی آن دارد واینکاراز عهـــــده آنها نیست .آقای آلف… بخاطـــر میـــاورد:(ناگهان یکی از افـــراد طالب سلاح اشرا بشقیقــه ام گذاشت وگفت زود مارا بــزیر خــــانه میبری واتاقهـــا راباز میکنی ،یقینم حاصل شــــد که درصورت پافشاری بیشترو ابأ ورزیدن مرا بقتل میرساننـــــد،چاره نداشتم آنها رابـــزیر خانه رهنمائی کردم،جایکه بزرگترین ثروت ملت مخفی گردیده بود.بعداز وارسی چنــــد اتاق بالاخـــــره باتاق مخصوص رسیدیم برایشان گفتم اینجـاه فقط پول های باطل وقابل حــــریق ذخیـــــره شده و کلیدش هم نـزد من نیست… اتفاقاً بحرفم باور کــردند ومحل راتـــرک گفته رفتند.اگر آنها موفق بشکستن دروازه میشدنـــد وذخـایر راکشف میکــــردند بــــدون شک مرا بقتل میرسانیدند چون برایشان دروغ گفته بودم….) طالبان تا آخرین روزهای حیات ننگین رژیم شان درکابل تلاش ورزیدنـــد تامگـــــرموفق به پیــداکــردن گنج عظیم طلا تپه گردند؛ اما همه تلا ش هایشان بی نتیجه بود. لحظات سقوط طالبــان فرا رسیده؛ اتحاد شمال درچنــــــد کیلومتـــــری شهــر کابل موضع گــرفته است و نیــــرو های هـــوائی امـــــــریکا مواضع طالبــــان را در شهر زیــــر ضربات خود دارنـــد. یونیســـکو نگــــــران هست ونقشۀ را ازنقـــاط مهم کلتوری دراختیــــار قــوای ناتــو وامریکا گذاشتــــــه است تا از ضربات بالای آن نقاط خودداری کنند…….. یکی دیگــــــــــراز مسُولین بانک مرکزی که اوهم در مخفی ساختن ذخایـــــر سهم داشتـــه چنین میگوید: (یک روزپیش از اینکه طالبـــــــان کابل را تـــرک بگوینـــد گــــروپ ازافـراد مسلح طالب داخل بانک آمدند،محتوای تمام گاوــ صنــــدوق ها را تخلیه کـــردند واز ما خواستنـــد تا تمـــام اتاق های زیــرخـــانه راباز نمایم؛ چون درآن روز نسبت خــــرابی اوضاع نظـــامی از جمله معتمــــدین فقط یک نفــر حاضــر بود،بــــرایشـــان گفته شد که ما همه کلیــــد ها را در دست نداریم… از ســرو صورت طالبــــان نفرت و خشونت میباریـــــد ومامنتظر هــــرنوع حادثۀ بودیم بعد از بدوبیــــرا گفتن های زیاد کلیــــد رااز معتمــد گرفته واقـــــدام ببازکردن دروازه نمــــودند، چــون دروازه باید بوسیله هــرهفت عـــدد کلیـــد با مراعات سلسلۀ نمبــــــر آنها باز میشـــــــد واین یکی از جمله هفت کلید بود و آنهم نه کلید اول بناً کلیـــد در داخل قفل دروازه قیــــد مانــــد وهر قدر تلاش کردند دروازه حاضر نشد تا کلیـــــد راواپس بدهــــد، گویا او هم ازوقوع جنایت وخیانت عظیم آگاه گــردیــــــده بــود! بعداً طالبــــان سامـــان و لوازم ضــــروری بمنظور تخریب و شکستن دروازه حاضر نمودنــــــد چهار ساعت متواتـــرتلاش آنهـــا بی نتیجه مانـــــد ودروازه کوچکترین اثر از بازشـــــدن را نشان نــــداد…با لاخـــره خسته شدنــــدوبعـــــداز فرستــــادن یک مشت فحش ودشنام عنوانی دوکتور نجیب الله و احمـــد شاه مسعود محل را ترک گفتــه رفتند………) صفحۀ دیگری ازتاریخ باز میگــــردد؛۵دسمبر۲۰۰۱موافقتنـــــامۀ بُن به امضـأ رسیــــــده،دولت مـوقت برهبری آقای حامـــد کـــــرزی بقــدرت مینشیند.چنــدین ماه لازم بـــود منتظــــرشـــد تا بشکل رسمی از سرنوشت گنجینه طلا تپه اطلاع حاصل کرد. قــــدرت جدیــــد گروپ افـــــرادی را موظف میسازد که متشکل است از وزرأ،رئیس بانک مـــــرکزی، رئیس مـوزیم کابل،متخصصین باستــــــان شناسی داخلی وخــــارجی ودرین میــــان مــــردی بامـو هـای باستــــان شناس روسی که ۲۶ سال قبــل در آغاز سپیـــد بنــــام ویکتور سریانیــــدی یک زمستان بارانی افغا نستان این گنجینه رااز زمین بیرون کشیده بود،دیده میشد. هئیت موظف وهفت نفــــر معتمـــد بـــا شش کلیـــــد(یکی هم در داخل دروازه قیــد مانـــــده بود) حالا در زیــــرزمینی بمنظور باز کـــردن اتــا ق مخفیـــگاه حاضــــرانــــد.ازآنجـــــایکه دروازه نسبت تلاشهــای غارتگـــران آسیب دیــــده بـــود ویک حلقه کلیــــدهم درداخل آن قیـــد مانـــده بودلازم افتیــد تا از شرکت آلمانی که درسال۱۹۳۰ دروازه ها را ساخته بود دعوت بعمل آید تادر باز نمودن دروازه همکاری کنــد. گنج در چنــــد قــــدمی درزیــــرخـــانه سوم ساختمــــان بانک مرکــــزی که یک راه آن ازطــــریق ارگ (قصـــــرریــاست جمهوری)بــآن منتهی میگـــردیــــــد درعقب همیـــن دروازه سنگین اســرار آمیــــز،با تجهیــــــزات کاملاً پیشــــرفتــه درانتهای یک دهلیـــــز ناراحت کننــــده دریک سکوت وتـــاریکی مطلق خوابیـــــده بود.که اکنون بهار
سال ۲۰۰۴ این سکوت شکستانده میشود… در چنـــــد قــــدمی دهلیـــــز آواز چکاچک کلیـــــد ها وچرخانیــدن آنها بداخل قفل وبعداً باز شدن دروازه وانعکاس آواز آدمها شنیده میشد…………… تنفس درسینه ها قیــــد گـــردیــــده وقلب هریک از اعضای گـــــروپ بشدت میطپیـــد وانتظـــار لحضۀ حساسی را میکشید ،دقایق وثانیه ها به کندی حرکت میکند………………………………… حالا گاوـــ صنـــدوقها را بیـــــرون کشیــــــده انــد،هر صنــــدوق با بـــوری مخصوص زرگــــری پوش گـــــردیـــده است ویک جــدول پــروتـــوکول و فهــــرست محتوای داخل آن بامهـــر ونامه رئیس جمهور وقت (دوکتور نجیب الله) دریافت گردیـــــــــــد.
گنج از همه تلاشهای غارتگران نجات پیداکرده ودست ناخورده باقیمانده! چگــــونه میتــــوان از احساســـــات خود جلوگیــــــری نمود!با مشاهـــــده چنین یک دستــــاورد وگنجینه بـــــزرگی که زمــــانی خودت بادستــــان خود آنــــــراازعمق زمین بیـــــرون کشیــــــده ای ودرمـــوزیم جابجاه ساخته ای….واما بعـــــد!! بعــــــداً همه را تصوربـــرآن بود که این گنجینـه بـــزرگ افســــــانوی میـــــــراث کبیــــــــر همۀ بشــــــریت برای همیشه ازدست رفته ومفقـــــود گردیده…ودرین حالت انسان بچه پیمانه احساس خوشی وراحت مینماید وقتیکه میبیند همه چیز سر جایش است! همه بـــــــدون کم وکاست:آن اکلیـــــل گل طـــــــلائی،مجسمۀ زیبـای افرودیت با پستانهای بــرآمـــده اش (الهۀ عشق و محبت یونـــان باستان)،آئینه چینـــــا ئی؛تــاج طــــلائی که زمـــــانی بـــر فــــرق ملکۀ ای میدرخشیــــــده؛دستبنـــــد های طــــــلائی بشکل سر آهــو؛حمایل های ار یاقـــوت؛فیــــروزه و هـــزاران فطعه زیـــــــورات دیگر………بلی!همه ســـــر جایش است با وجـــــود جنگ هـــــای داخلـــی متعـــدد، غارتگـــــریهـــــا،تغیـــــر رژیم ها، توهیــــن ها،نقص حقــوق بشـــر،فرارها،ویــــرانی ها آتش زدن ها، کشتــــــارها وغیره وغیره….. بلی !همه ســــــر جایش بــود همـــان طـــوریکه جهانیــــــــان در مجموع آرزو میبـــــردنـــــد؛گنج عظیم ومشهور طلا تپه دست ناخورده باقی مانده است! باستـــان شنـاس جــــوان امــــریکائی هیبــــرت فــــریــدریک به چشمـــــان ویکتــــــور ســــریانیــــدی بـــرای لحظۀ میبینـــــد و تبسمی به لبهای هــــردو نفــــر ظاهــــر میشوداو میگویـــــد:( ویکتور کسیــکه من بااوشناســـــائی کار درترکمنستــــــان را داشته ام علاوه بــــــراینکه استـــــاد منست قهـــــــرمــان من نیز هست ونام اوبرای همیشه باآثار افسانوی طلا تپه ضمیمه خواهد شد……) وی میافــــــزایــــــد تصمیم بــــرآنست تا بعـــــد از ثبت وراجستـــــر آثار در نمـــــایشگاه بیــن المللی در ایالات متحده امریکا بنمایش گذاشته شود. رئیس جمهور کــــــرزی با چنــــــد وزیــــــرش دربــــرابر خبـــــر نگاران ظاهــر شده اظهار میکنـد که (گنجینه طلا تپه محفوظ ودست ناخورده باقیمانده است.) بدون کوچکترین توضیحات بیشتر!
بلی! میـــراث کبیــر افغانها وثـــروت بزرگ ملی آنها از دست برد دزدان وغارتگران بیرحم وقاچاقبـــــران حــــرفوی نجات یافتـــــه!آنهم به شهامت وهوشیاری یک شخص!ویک رئیس جمهــــور!دوکتور نجیب الله ،او که آخــــرین روزهای حاکمیتش بــود ودر لحظــــات سقوط دولت وحـــزبش قــــرار داشت بفکــر نجات بزرگتــــرین ثروت ملی کشورش میافتـــد وآنرا باهوشیاری کامل مخفی ونجات میدهد.
با عرض سلام . پدرم یکی از فرماندهان ارتش دوره دکترجیب الله بود .با به حکومت رسیدن طالبان آواره ایران شدیم و … خوشحال می شوم وقتی خدمت هایی که دکترجیب الله به این ملت کرد را می بینم ؛ اما این ملت با او چه کرد ؟
با تشکر از سایت شما…این مطلب بسیار توجه من را به خود جلب کرد.
سپاس