شخصیت شاه طهماسب اول و علت جنگ نکردن وی
طهماسب در عین آرام بودن ، زندگی بسیار ساده ای داشت . از کبر و دروغ به دور بود و در مسائل کشوری حتی با دخترش نیز مشورت میکرد . بسیاری در مورد شخصیت وی دچار اشتباه شده اند ؛ به طوری که سفیر ونیزی از عدم علاقه او به جنگ انتقاد میکند . اما این ایراد منطقی به نظر نمیرسد ، زیرا با در نظر گرفتن قدرت نظامی و اقتصادی آن دوره ، احتمالا چالدران دوم میتوانست در نابودی دولت صفوی موثر باشد .
چند اقدام مهم دوره شاه طهماسب اول
شاه طهماسب قدرت دولت صفوی را در ایران تثبیت کرد ؛ خاندان های محلی را از میان برداشت و مناطق گیلان ، شیروان و قندهار را جز خاک ایران کرد . او میگساری را دوست نمیداشت و دستور داد میخانه ها را تعطیل کنند .
عدالت او و آبادانی شهر ها و ادامه سیاست دینی پدر
طهماسب سعی میکرد برای مردم پادشاهی عادل و دیندار و مهربان باشد . او رسم تمغا را برانداخت و به هنگام مرگش ، مردم از هفت تا نه سالی میشد که مالیاتی نداده بودند . در اثر سیاست های طهماسب بعد از صلح آماسیه ، زراعت و اقتصاد ایران شروع به گسترش کرد .
در دوره او آبادانی شهر ها آغاز گردید و جمعیت افزایش یافت ؛ مذهبی که پدرش اسماعیل مستقر نمود ، به راحتی بین مردم پذیرفته شد . اگر زندگی طهماسب مورد بررسی قرار گیرد ، میتوان با نظر شرف خان (مولف شرفنامه بدلیسی) در مورد عادل و عاقل و با شفقت بودن طهماسب هم عقیده گردید.
مقایسه رفتار شاه طهماسب صفوی با سلطان سلیمان قانونی در جنگ :
مقرر کردم که هر کجا مسجدی باشد یکی از اعیان لشکر رفته در آنجا نشیند که کسی متعرض مساجد نشود . و چون در هر مرتبه که ایشان ( عثمانی ) به الکاء ما آمدند ، مال ما را حلال میدانستند ما هرگز مال ایشان را و رعایا را حلال ندانستیم و چیزهای حلال از مرغ و گوسفند و روغن و آذوقه و همه چیز را همراه میبردیم . در این مرتبه نیز به دستور خویش ، اجناس حلال همراه داشتیم و ….
اینم باید میگفتید که توسط چه افرادی دار فانی رو وداع گفت، نفوذ یهودی ها به دستگاه سلطنت وی