اسدالله اصفهانی، شمشیرساز مشهور عهد شاه عباس صفوی
با اینکه تمام هنرشناسان ایرانی و بیگانه اسدالله اصفهانی را بهعنوان ماهرترین شمشیرگر ایرانی میشناسند. از زندگی نامه وی اطلاع نداریم. پژوهشگران سده حاضر نه تنها او را هم عصر با شاه عباس اول صفوی (۱۶۲۹ – ۱۵۸۸م/ ۱۰۳۸- ۹۹۶ق) دانستهاند، بلکه برخی او را شمشیرساز شاه عباس به شمار آورده اند. در متون فارسی نام او را برای اولین بار در کتاب جغرافیای اصفهان که در ۱۲۹۴ق به رشته تحریر درآمده است، پیدا می کنیم.
بر اساس گزارش نگارنده کتاب، اسدالله اصفهانی و شمشیرهای ساخته دست او در دهه نخست نیمه دوم سده ۱۳ قمری آوازه بسیار داشته اند. این آوازه نزد اروپاییان مشتاق به جنگافزارهای ایرانی به نیمه دوم سده ۱۹ میلادی میرسد. هنری موزر که در آن هنگام در آسیای مرکزی به سفر می پرداخت و مجموعه عظیم جنگافزارهای شرقی بهویژه ایرانی جمع اوری شده توسط او هم اکنون در موزه برن در سوئیس نگهداری میشود، از شمشیری ساخته دست اسدالله خبر میدهد که در بخارا به او هدیه شده است . این شمشیر از چادر مظفرالدین، امیر بخارا که در ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م در اِرجر از روسها شکست خورد، به دست آمده بود.
برخی از پژوهشگران کوشیدهاند بر پایه بررسی آثار اسدالله اصفهانی آگاهیهایی درباره سبک کار او بهدست آورند. نخستین کسی که بر پایه سبکشناسی آثار او تصویری از جایگاه اسدالله اصفهانی ترسیم کرده، اشتکلاین است. او مینویسد: در سده۱۰ق شکل قبضه شمشیرهای ایرانی دگرگون شد – شکلی که تا سده ۱۳ق پابرجا ماند و در طولسده ۱۱ق تیغهها که یک دمه شده بود، خمیدگی بیشتری یافت. یکی از استادان ایرانی که از نظر شیوه کار از پایهگذاران این دگرگونی بهشمار میآید، اسدالله اصفهانی است، اشتکلاین وی را از صنعتگران آغاز سده ۱۱ق میداند و بر آن است که شماری از شمشیرهای او به شیوه جدید ساخته شده است. وی به معرفی دو شمشیری که اسدالله اصفهانی برای شاه عباس ساخته است، میپردازد و مینویسد: یکی از آن دو دارای قبضهای است که به سر یک قوچ منتهی میشود و تیغهای به سبک قدیم با سر دو دمه دارد. شمشیر دیگر دارای قبضهای به شکل سر اسب است و تیغهای خمیده و کاملا قرینه و متناسب دارد. رقم اسدالله اصفهانی و مربعی شامل چهارخانه حاوی نام «بدوح» (بر تیغههای هر دو شمشیرطلاکوبیشده است.) این پژوهشگر در حالی که کوشیده است تا به تعیین زمان زندگی و معرفی آثار اسدالله اصفهانی بپردازد، آثار او را با دیگر شمشیرسازان در هم آمیخته است. وی به جز دو اثر یادشده، از سه شمشیرِ به نمایش گذاشتهشده در نمایشگاه بینالمللی هنر ایران در لندن نام میبرد. این سه اثر رقمهای «اسدالله اصفهانی»، «اسدالله» و «اسماعیل بن اسدالله اصفهانی» را بر خود دارد.
به این ترتیب هر شمشیری که دارای رقم «اسدالله» بوده، آن را ساخته «اسدالله اصفهانی» دانستهاند. مایر مینویسد: شمار شمشیرهایی که نام «اسدالله» را بر خود دارند، بسیار زیاد است. او تقریبا میتوانسته است ۳۰۰شمشیر در طول زندگی خود بسازد. درحالیکه ۵۰۰ قبضه شمشیر با رقم او تنها به مجموعههای اروپایی راه یافته است. کوشش مایر در بررسی رقمها، تاریخها و نام پادشاهانی که شمشیرها ظاهرا به نام و برای آنها ساخته شده است، به روشن شدن زندگی اسدالله اصفهانی کمک نمیکند. رقمهای موجود بر شمشیرها به شمار خود آثار از دیدگاه شکل و شیوه و چگونگی نوشتار گوناگونند. وجود تاریخهایی از ۸۱۱ تا ۱۲۲۳ق و نام نزدیک به تمام پادشاهان صفوی و حتی پس از آنان، بر مشکل نتیجهگیری میافزاید. از نظر مایر تنها یک راهحل باقی میماند و آن این است که اکثر نزدیک به تمام شمشیرهای دارای رقم اسدالله را به راستی جعلی بدانیم.
آیا «اسدالله» نمیتواند نامی عام در میان شمشیرسازان ایرانی باشد؟ پاسخ این پرسش منفی است. بر خلاف صنعتگران اروپایی – که نام یا علامت مخصوص خانوادگی خود و تاریخ ساخت را بر اثر خویش مینهادند – رقم هنرمندان ایرانی همواره شامل نام سازنده، به ندرت همراه با نام پدر و گاهی با تاریخ پدید آوردن اثر بوده است و کاربرد نام عام تاکنون در هیچ یک از شاخههای هنر ایران، از سوی هنرمندان ایرانی دیده نشده است. برای شناخت آثار و آگاهی بر زمان زندگانی این هنرمند و نیز رهایی از بن بستی که از شیوه بررسی پژوهشگران یاد شده پدید آمده، بهتر است که شمشیرهای دارای رقم «اسدالله اصفهانی» را از میان شمار بسیار زیاد شمشیری که نام «اسدالله» بر آنها کنده شده، جدا سازیم. این گروه خود ۳ دسته متمایز را تشکیل میدهد: ۱- تیغههایی که در ایران ساخته نشدهاند، پس رقم آنها نمیتواند اصالت داشته باشد. ۲- شمشیرهای ساخت ایران که رقم جعلی بر آنها نهادهاند. ۳- آثار اصیل اسدالله اصفهانی.
ظاهرا چون نخستین کسانی که به بررسی آثار و معرفی اسدالله اصفهانی پرداختهاند، شمشیرهایی در دست داشتهاند که نشان «بنده شاه ولایت عباس» بر آنها بوده است، وی را معاصر شاه عباس اول صفوی دانستهاند و این بهصورت یک باور عمومی درآمده است. تاثیر داستان افسانهآمیز لمتون را در گسترش این باور و ورود آن به مآخذ علمی نباید نادیده گرفت. لمتون از قول شمشیرسازان اصفهان مینویسد: شاه عباس پس از دریافت کلاهخودی از سلطان عثمانی اعلام کرد به کسی که بتواند با شمشیر آن کلاهخود را بشکافد جایزه خواهد داد. اسدالله اصفهانی شمشیری ساخت و با آن کلاهخود را شکافت. شاه به پاداش آن، صنف شمشیرسازان را از پرداخت مالیات معاف کرد. این معافیت به نوشته او تا روزگار پادشاهان قاجار نیز ادامه داشته است. او میافزاید به پاداش این خدمت شمشیرگران اصفهان تا ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷م همهساله در روزی معین برگور اسدالله اصفهانی در ده سیچان نزدیک اصفهان گرد آمده، مراسمی بر پا میکردند اما هیچ سند تاریخی که همزمانی اسدالله اصفهانی و شاه عباس و این داستان را ثابت کند، در دست نیست.
از بررسی چهار اثر نویافته اسدالله اصفهانی که آخرین آنها تاریخ ۱۰۹۲ق را بر خود دارد و بر آن نقش مهر شاه سلیمان طلاکوبی شده است و در اصالت آن تردید نیست، میتوان نتیجه گرفت که این هنرمند معاصر شاه عباس دوم (۱۰۵۲- ۱۰۷۸ق) و شاه سلیمان صفوی (۱۰۷۸-۱۱۰۶ق/ ۱۶۶۷- ۱۶۹۵م) بوده است. شهرت فراگیر اسدالله اصفهانی سبب شده است که در سدههای بعد کسانی نام او را بر شمشیرهای قدیمی ایرانی و غیر ایرانی نقش کنند و به دوستداران جنگ افزارهای ایرانی عرضه کنند. این آثار هماکنون در موزهها و مجموعههای خصوصی در سراسر جهان پراکنده است. این امر را نباید نادیده گرفت که همواره ممکن است در یک بررسی بنیادی شمار بیشتری از آثار اصیل این هنرمند توانای ایرانی شناخته و معرفی شود.