اسرائیل اوری ارمنی ،شاهزاده ای دروغین

خائن و شورشی ای که درموردش در تاریخ ایران کم گفته شده است

مجسمه اسرائیل اوری در شهر جرموک ارمنستان

مقدمه

در کتاب انقلاب ایران یعنی سفرنامه کروسینسکی و همچنین نسخه خلاصه تر آن که برای آنتوان دو سر سو میباشد ، از شخصیتی حرفی گفته میشود، که ادعا میکرد، از نسل شاهان باستانی ارمنستان میباشد، او در اولین قدم محکم خود به عنوان سفیری از طرف روسیه (تزار پتر بزرگ روسیه) به ایران آمد، شایعه ای در اصفهان پخش شد،مبنی بر این که او از نسل شاهان باستانی ارمنستان میباشد و میخواهد با کمک روسیه و با مردم ارمنیه و گرجستان این بخش های مهم را از ایران جدا کند.

این شایعه ها به سرعت در دل و قلب امرای ایران نفود کرد و به نقل از کروسینسکی ترس عجیبی را در وجود آنان وارد کرد، از سمت دیگر در همین هنگام میروس هوتکی(پدر محمود افغان) که در همین روز ها در اصفهان بود، از این واقعه به نفع خود وهمتبار های خود استفاده نمود و (با گفت و گو با درباریان و امرای ایرانی در اصفهان و شخص شاه آنان را کمی آرام نمود و در آخر با گرفتن خلعت از شاه ایران به قندهار برگشت، در اولین قدم با همراهی افغان ها، گرگین خان گرجی (جرج یازدهم باگراتیونی یا گریگوری یازدهم باگراتیونی) و نیرو های وفادار سردار گرجی را به قتل رسانیدند، در سال ۱۷۰۹ میلادی )

هنگامی که این شخص یعنی همان اسرائیل اوری از ایران خارج شد و کمی بعد در راه بازگشت به روسیه در آستاراخان فوت شد (۱۷۱۱ میلادی) بالاخره ترس از وجود امرای ایران خارج شد و بلاخره مقامات ایرانی به فکر دفع شورش قندهار (شورش میرویس خان هوتکی) افتادند.

ولی هر سرداری که از طرف دولت مرکزی برای سرکوب او(میروس خان) و پسرش (محمود افغان) فرستاده میشد، به دلیل فساد سیستمی و خیانت و درگیری قومیتی (ایرانی ها با سرداران شجاع گرجی ناسازگار بودند) کشته میشد و سرانجام اصفهان توسط محمود افغان هوتکی، در سال ۱۷۲۲ میلادی، فتح شد.

زندگی اسرائیل اوری از ایران تا فرانسه

اوری فرزند مالک هایکازیان بود( در سال ۱۶۵۸ میلادی در عهد شاه عباس دوم) روستای سیسیان سیونیک به دنیا آمده است، وی در دوران جوانی بهمراه ۷ نفر از ارمنیان دیگر، جهت کسب کمک، از دولت های قدرتمند اروپایی، برای جنگ علیه دو امپراطوری صفویان (ایران) و عثمانی بودند، درنهایت در راس یک هیئت ۷ نفره، درسال (۱۶۷۸ میلادی در دوران شاه سلیمان اول صفوی) به قسطنطنیه رفتند، پشتیبان آنان دو شخص به نام کاتیلوس یعقوب چهارم (از اعضای کلیسای حواری ارمنی) و پادشاه گرجستان جرج یازدهم باگراتیونی (احتمالا همان گرگین خان گرجی میباشد) بوده اند.

مدت زمان کمی به گشت و گذار در قسطنطنیه پرداختند ولی نقشه این ها با فوت شدن کاتیلوس یعقوب چهارم در اوایل راه منتفی شد، از ۷ نفر اعضای این هیئت، همه به جز اوری به خانه خود برگشتند، ولی اوری به صورت مستقل، تصمیم به تکمیل ماموریت خود گرفت و همچنان به سفر پرداخت.

او از قسطنطنیه به ونیز و از ونیز به پارس و وین و سر انجام به فرانسه (در عهد لویی چهاردهم) رسید اوری در فرانسه به ارتش لویی پیوست و در زمانی که آنجا بود، همچنان طرح آزاد سازی ارمنیه از ایران و عثمانی را در میان گذاشت، اما در فرانسه کسی به او محلی نذاشت.

البه باید اشاره کرد (در زمان شاه عباس دوم و شاه سلیمان اول و شاه سلطان حسین اول صفوی) مذاکراتی بین ایران با لویی چهاردهم علیه حاکم مسقط (عمان) و همچنین موضوعات تجاری و موضوعات دیگری در جریان بوده است.

زندگی اسرائیل اوری در آلمان و برگشت وی به ارمنستان

چندی بعد در سال ۱۶۹۵ میلادی در شهر دوسلدروف ساکن شد، در آنجا با یوهان ویلهام شاهزاده آلمانی ارتباطی بر قرار کرد و در مورد موضوع ارمنستان آزاد گفتو گوهای زیاد نمود و در نتیجه، اوری با توصیه نامه ای ازطرف شاهزاده آلمانی و با امید زیاد به دربار سلاطین اتریش و و حاکم فلورانس فرستاده شد، ولی به دلیل اینکه ارمنستان در جهان آندوره اقتدار رسمی نداشت، اظهارات وی و توصیه نامه شاهزاده آلمان را به زودی نادیده گرفتند.

وی به توصیه شاهزاده آلمانی برای یافتن اسناد مهم اشراف ارمنستان به ارمنستان بازگشت، در سال ۱۶۹۹ میلادی (دوران شاه سلطان حسین اول صفوی) با کمک شخصی به نام مالک صفرس و ۱۱ نفر مالک (شخص معتبر) دیگر کنفرانس مخفی را در شهر آنگخاکوت (در استان سیونیک) برگزار نمودند و قرار شد به صورت رسمی از دولت های اروپایی کمک نظامی در خواست کنند.

اوری در سال ۱۷۰۰ میلادی با امپراطور، رم مقدس، لیوپولد اول دیدار کرد و امپراطور به وی سفارش کرد ،حمایت روسیه (تزار پتر کبیر) برای اجرای این نقشه ضروری میباشد،در نتیجه اوری باز هم بدون نتیجه خاصی از (آلمان-اتریش) در سال ۱۷۰۱ میلادی به مسکو رفت.

اسرائیل اوری در روسیه (دوران پتر کبیر)

وی وقتی به مسکو رسید در اولین گام با تزار پتر اول (کبیر) ملاقات نمود و از تزار نامه ای که داخلش درخواست ۱۱ مالک ارمنی نوشته شده بود را که حاوی این جمله بود: ما امید دیگری جز خدا و شما نداریم! تزار به خوبی پاسح این درخواست را داد :

قول داد که پس از جنگ روسیه با سوئد به مردم ارمنیه کمک میکنیم

همچنین در این هنگام ارتباطی را با پاپ کلمنت یازدهم در سال ۱۷۰۴ در (پاپ نشین رمیتالیا برقرار نمود و در همانجا پاپ از وی حمایت کرد .

اوری طرحی را به دربار روسیه پیشنهاد کرد که حاویه نکات زیر بود:

  1. برای آزادی مردم ارمنی و گرجستان باید بیست و پنج هزار ارتش قوی روسی، پانزده هزار سوار قزاق و ده هزار پیاده نظام از طریق قفقاز فرستاد. سواره نظام باید با جاده ای که از تنگه دارال می گذرد به سمت ماوراء قفقاز حرکت کند
  2. یپاده نظام از آستاراخان در دریای خزر عبور کند و در نهایت نیروهای روسیه با نیروهای مسلح ارمنستان و گرجستان دیدار خواهند کرد.

بنابر این دربار روسیه تصمیم گرفت برای درک اوضاع نظامی و اطلاعات دژ ها و همچنین اوضاع درخواست مردمی در ایران مامور ویژه ای بفرستند و این شخص اطلاعات خواسته شده را جمع آوری کند و در آخر، در اختیار روس ها قرار دهد.

اوری برای اینکه در ایران شبهه ایجاد نکند ،می‌گوید که او را پاپ روم به دربار شاه حسین فرستاده، تا اطلاعاتی در مورد رفتار مسیحیان در ایران جمع‌آوری کند. در سال ۱۷۰۷ اوری پس از تمهیدات لازم با دریافت درجه سرهنگ ارتش روسیه و با تشکیلات بزرگ، رسماً به ایران رفت.

تعدادشان حدودا ۲۰۰ نفر بود، ولی به نقل کروسینسکی این تعداد، هرگز به اصفهان نرسیدید،بلکه تعدادشان کمتر از این تعداد بوده.

مبلغان فرانسوی در ایران سعی کردند، از ورود اوری به اصفهان جلوگیری کنند و سعی داشتند شاه را متقاعد کنند که روسیه در نظر دارد استقلال سیاسی ارمنستان را بازگرداند و اوری قصد دارد پادشاه ارمنستان شود.

وقتی اوری به شماخی رسید، مجبور شد چند روز صبر کند، تا اجازه ورود به اصفهان به او داده شود. او در شماخی با شخصیت های سیاسی محلی ارمنی و گرجستان ملاقات کرد و همدلی آنها را نسبت به روسیه تقویت کرد. اوری در سال ۱۷۰۹ وارد اصفهان شد و در آنجا دوباره با شخصیت های سیاسی محلی مذاکره کرد.

در سال ۱۷۱۱ میلادی اوری به طور ناگهانی در آستاراخان در هنگام بازگشت از ایران به روسیه درگذشت. تمام تلاش های اوری به الهام بخشیدن به جوزف امین (۱۷۲۶-۱۸۰۹) کمک کرد که تا در ادامه ایده آزادی ارمنستان را زنده نگه داشت.

نکته مهم

در کتب سفرنامه کروسینسکی گفته شده است وقتی اوری در آستاراخان فوت شد برای او مراسمی انجام دادند که مختص کاتولیک ها بوده است و این اقدام برای اسقف های کشورش موجب خجالت و مایه سرافکندگی شده است و با مرگش امید های دروغینش برای احیای پادشاهی ارامنه را به گور برد. (سفرنامه کروسینسکی ترجمه دکتر ساسان طهماسبی صفحه ۱۱۸)

تزار پتر اول معروف به نام پتر کبیر روسیه
اسرائیل
امپراطور فرانسه لویی چهاردهم
جرج یازدهم باگراتیونی یا گرگین خان گرجی در زمان شاه سلطان حسین با سرکوب شورش بلوچ ها به مقام حاکم قندهار رسید
عضویت
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد درون خطی
دیدن تمامی دیدگاه ها