آنچه درباره لئو تولستوی نمیدانید!
۱.طرد شدن او توسط کلیسای ارتدکس روسیه!
تولستوی پس از انتشار موفقیت آمیز “آنا کارنینا” در ۱۸۷۰، تحت یک سری بحران های عاطفی و روحی قرار گرفت و عقاید دینی او زیر سوال برده شد.طرد شدن تولستوی از مراسم مذهبی و حملات او به نقش دولت و مفهوم حقوق مالکیت او را در شرایط سختی گرفتار کرد. با وجود اینکه او از خاندان اشرافی بود ولی پلیس روسیه او را تحت نظر قرار داد و کلیسای ارتدوکس روسیه هم در ۱۹۰۱ او را طرد کرد.
۲.تولستوی ، الهام بخش یک فرقه و گاندی!
در حالی که رهبران مذهبی و سلطنتی روسیه امیدوار بودند بتوانند از محبوبیت تولستوی بکاهند، ولی تولستوی توانست پیروان زیادی برای دین جدیدش_که صلح طلبی را با آنارشیسم مسیحیت در هم آمیخته _ پیدا کند. ده ها طرفدار دین و آیین تولستوی از جاهای دور و نزدیک به کشور او آمدند تا بتوانند از نزدیک با رهبر معنوی خود آشنا شوند و البته هزاران طرفدار دیگر در سراسر دنیا و روسیه به پیروی از او ادامه دادند. هرچند این اجتماع ها مدت کوتاهی دوام داشتند ولی تقریبا دو تا از آنها هنوز در انگلیس به فعالیت خود ادامه می دهند. مهاتما گاندی از جمله کسانی ست که تحت تاثیر عقاید اجتماعی تولستوی قرار گرفت و در آفریقای جنوبی از آموزه های تولستوی برای مقابله با ظلم الهام گرفت.
۳. تولستوی و همسرش، یکی از بدترین زوج های تاریخ!
علیرغم ان عشق و علاقه اولیه این دو زوج ، و کمک های سوفیا به همسرش در کار، ازدواج تولستوی با آرامش همراه نبود. همه چیز وقتی شروع شد که تولستوی همسرش را مجبور کرد تا خاطرات سواستفاده های جنسی او قبل از ازدواجشان را بخواند! همزمان با افزایش علاقه تولستوی به امور معنوی ، علاقه او به خانواده اش کمرنگ شد. در ۱۸۸۰ یک درگیری بین سوفیا و تولستوی پیش آمد و سوفی از او خواست تا حق امتیاز انتشارات خود را تحت کنترل بگیر تا مبادا خانواده ورشکست شوند. در سال ۱۹۱۰ این نویسنده ۸۲ ساله که شاد به نظر نمی رسید، خانه را نیمه شب ترک کرد و به خانه خواهرش پناه برد. بعد از آن به ذات الریه مبتلا شد و با آن حال هنوز تمایلی به بازگشت به خانه را نداشت و سرانجام در ۱۹۱۰ از دنیا رفت.
