یکى از ادیان نوبنیاد در هند، ((آئین کبیر)) است که مؤ سس و نبیان گذار آن یکى از شعراى هند بود به نام ((کبیر)) که در سال ۱۴۱۲ ۱۴۸۸ میلادى آئین خود را تاسیس کرد.
((کبیر)) شاگرد ((راماناندا)) تهذیب کننده مذهب ((ویشنوئى )) بود.((کبیر)) بافنده اى ساده از اهالى شهر بنارس ، پدرش مسلمان و مادرش از فقه برهمن بود، او تصمیم گرفت که دین هندوئى و اسلام را تلفیق نموده و آئین جدیدى را پدید آورد.
در آئین کبیر، مسجد و معبد و بت و مراسم ختنه کردن وجود نداشت ، وى در اشعارش از توحید سخن گفت ، و هم او مساجد مسلمانان و معابد هندوان و کلیساى مسیحیان مسیحیان را پاک و مقدس مى دانست .
کبیر، رام هندو، و الله اسلامى را یکى مى دانست ، او به تناسخ اعتقاد فراوان داشت ، و مانند هندوها دعا مى کرد. یاران و پیروانش او را ((کبیر پانتین )) گویند.
((کبیر)) جهت اطلاع از دو آئین اسلام و هندو از کتب آنان بهره فراوان گرفت ، و آنچه را که آموخته بود در قالب اشعار در آورده و به مردم هند ارائه مى داد، و همه اشعارش بر محور توحید و موحدان دور مى زد.
کبیر در اشعارش درباره عظمت و بزرگى پروردگار گفته است :
((در این جهان موجودى است بدون نام ، که از وى هرگز نتوان سخن بر زبان آورد، در آنجا نه صورت است و نه جسم ، نه طول است و نه عرض ، نه دم زدن و نه سخن گفتن ، بنابراین چگونه مى توان او را توصیف و تعریف کرد، چرا که شرح او در قالب و الفاظ و کلمات نگنجد.))
کبیر مانند اکثر مردم هند، عقیده به تناسخ داشت و شدیدا تحت تاءثیر این باور قرار گرفته بود. وى در سال ۱۵۱۸ میلادى درگذشت و براى دفن او میان مسلمانان و هندوها اختلاف و درگیرى بوجود آمد، مسلمانان او را یک مسلمان و هندوها او را یک هندو مى دانستند، مسلمانان در نظر داشتند او را طبق دستورات اسلام بخاک بسپارند و هندوها مى خواستند طبق دستورات مذهب هندو او را بسوزانند و خاکستر او را در درود مقدس گنگ افشانند.
کبیر پس از مرگش گروهى او را در حد خدائى قرار دادند و مقام او را تا حد پرستش بالا بردند و عنوانش را به خدائى کشاندند.