واژه ((مجوس )) در تورات نیز آمده است . در قاموس کتاب مقدس که شرح لغات و اعلام توراتت و انجیل است ، آمده که : ((مجوس )) لفظى است ((کلدانى )) و مقصود از ان ((کهنه )) است که درجه ایشان فیما بین حاکم و قوم است و خادمان دین زرتشت را نیز مجوس گویند به واسطه لباس مخصوص و عزلت …
در کتاب ارمیا فصل ۳۲، آیه ۳ آمده : هر چند که دانش ایشان بر قواعد صحیحه بنا نشده بود، با وجود این ، دانیال ایشان را به حکمت و دانشمندى توصیف مى کند. در تورات چند بار واژه مجوس بکار رفته است .
در انجیل بیش از تورات سخن از مجوسیان رفته است . در باب دوم انجیل متى آمده سات که : مجوسیان نخستین افرادى بودند که به هدایت ستاره اى در مشرق بر ولادت ((مسیح )) آگاهى یافته و به راهنمائى ان ستاره به زیارت ((عیسى ))نائل آمدند:
آیه (۱): و ((عیسى )) چون در ((بیت لحم )) یهودیه در زمان ((هیرودیس )) شاه زائیده شد، ناگاه مجوسى چند از ناحیه مشرق
آیه (۲): به اورشلیم آمده ، گفتند: کجاست آن مولود که پادشاه یهود است . زانکه ما به ستاره او در طرف شرق دیده ایم و از براى آن که او را بپرستیم ، آمده ایم .
آیه (۷): ((هیرودیس )) به پنهانى مجوسان را نزد خویش خوانده ک زمان ظهور ستاره را از ایشان استفسار نمود.
آیه (۸): پس ایشان را به ((بیت لحم )) فرستاده ، گفت : بروید و از حالات آن طفل اطلاع تمام بهم رسانید و چون او را دریافته باشید، مرا مطلع سازید تا من نیز آمده او را پرستش کنم .
آیه (۹): ایشان گفته شاه را شنیده ، رو به راه نهادند و ناگاه ستاره اى که در ناحیه مشرق دیده بودند، در پیش روى ایشان مى رفت ؛ تا آنکه آمده ، بر جائى که طفل بود ایستاد.
آیه (۱۰): پس چون ستاره را دیدند بى نهایت خوشحال گشتند
آیه (۱۱): و به خانه درآمده طفل را با مادر وى ((مریم )) یافتند، پس افتاده او را سجده کردند و مخازن خود را گشوده ، از طلا و کندر و مربا پیشکش دادند.
آیه (۱۲): و از آنجا که در خواب ملهم شده بودند که به نزد هیرودیس بازگشت نکنند، پس از راه دیگر به وطن خود بازگشتند.))