مرور رده

تاریخ تمدن ایران باستان

 

 

از زمان تشکیل دولت ماد تا زمانی که حکومت ساسانیان سرنگون شد را دوران ایران باستان می‌نامنند  که در آن زمان عرب ها به ایران حمله کردند . در ایران گروههایی با تمدن و فرهنگ های مختلفی قبل از مهاجرت آریایی ها به ایران ، زندگی می‌کردند .  مردمانی که در این سرزمین ها می‌زیستند  با خلاقیت و استعدادهاو ارتباط با شرایط جغرافیایی محل سکونتشان تاریخ فرهنگ و تمدن خود را به وجود آوردند .

خسرو و نوجوان

خسرو و نوجوان متن کوتاهی به زبان پهلوی است که د‌‌وازد‌‌ه صفحه از مجموعه‌ی متون پهلوی جاماسب آسانا را به خود‌‌ اختصاص د‌‌اد‌‌ه است. د‌‌استان بی‌مقد‌‌مه و از د‌‌ست به سینه ایستاد‌‌ن نوجوانی به نام واسپوهر نزد‌‌ خسرو قباد‌‌ان آغاز می‌شود‌‌. او…

تنسر، اندرزنامه‌ای از دوره‌ی ساسانی

در قرن دوم هجری، همگام با فرزانگان و دانشمندان ملت‌های مختلف که در جهت انتقال علوم گوناگون به میان مسلمانان تلاش می‌کردند، شماری از علمای ایرانی نیز که از فرهنگ و تمدنی غنی برخوردار بودند، کوشیدند تا از فرصتی که نهضت ترجمه پدید آورده بود…

اردشیر دوم پادشاه هخامنشی

اردشیر دوم . (اِخ ) (هخامنشی ) اسم این پادشاه را چنین نوشته اند: در کتیبه های هخامنشی به پارسی قدیم ارْت خْشثْر، در توریة (کتاب عزرا و کتاب نحمیا) ارْت خشثتا، نویسندگان یونانی مانند دیودور،آریان ، سترابون و پولی ین آرْتاکسِرک سِس ْ،…

اردشیر دوم شاه ساسانی

اردشیر دوم . (اِخ ) (ساسانی ) پادشاه ساسانی برادر شاپور ذوالاکتاف پسر هرمز. (مفاتیح ). برادر کوچک (؟) شاپور (دوم ) ذوالاکتاف (هویه سنبا) و جانشین او. وی از 379 تا 383 م .   در ایران سلطنت کرد و او پادشاهی ضعیف النفس بود. (ایران در زمان…

نرسی

نرسی . (اِخ ) در اوستا: نَئی ریوسَن (گ َ)هه ، پارسی میانه : نرساه ، فرشته و ایزدی است نظیر جبرئیل حامل وحی ، و او پیک اهورمزداست . در پهلوی : «نئی ریوسنگ » . همین کلمه است که در فارسی تبدیل به نرسی شده است . (از حاشیه برهان قاطع چ…

اردوان اول

اردوان اول . (اخ ) پادشاه اشکانی و او اشک سوم است . وی پس از پدر خود تیرداد (متوفی به سال 214 ق .م .) بتخت نشست . در باب اسم او تردید هست ، زیرا ژوستن نام اشک سوم را فری یاپَت نوشته ، ولی در فهرست کتاب تروگ پومپه ، اردوان ذکر شده…

ارشک ارزاس

ارشک . (اِخ ) ارزاس . والی مملکتی در جوار آبیسارِس بزمان اسکندر. آنگاه که اسکندر بهند سفر میکرد در کنار رود آسِه زین هفِس تیون را بساخت . در خلال این احوال ارزاس (ارشک ) مزبور با برادر و سرداران عمده ٔ آبیسارس پادشاه آن ناحیت وارد شهر شده…

آیین زُروان

گراردو جنولى ؛ على رضا شجاعى روشن نیست كه آیین زُروان دین ایرانى ِ ماقبل اسلامى و مستقل از دین زرتشت و از جهاتى رقیب آن است، یا اندیشه رایج فلسفى و دینى اى است كه درون خودِ دین زرتشت رشد و تحول یافته است. این فرض دوم احتمالا درست است، اما…

وصیت نامه کوروش کبیر

وصیتنامه کوروش کبیر، طبق تحلیل استاد رضا مرادی قیص آبادی سندیت تاریخی ندارد. آخرین اندرز كورش به هنگام درگذشت :  فرزندان من. دوستان من. اكنون به پایان زندگی نزدیك گشته‌ام. من آن‌را با نشانه‌های آشكار دریافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا…

اَشه (اَشا) در آیین زرتشت

(او: Asha)، به معناى راستى، نظم، درست كردارى، حق، حقیقت، وفا، دلیرى و داد ]919:148:3 30:2[. همچنین لایه هاى مختلف معنایى اشه شباهت بسیارى با واژه دِرمه هندویى دارد كه به تعبیرى به معناى نظام حق حاكم بر عالم و انسان است كه باید بر وفق آن…

امشاسپندان

امشاسپند (در اوستاى نو: «اَمِشَ سْپِنْتَ» و در پهـ  . : «اَمِشُ سْپَند» یا «اَمَهرْسْپَند») را در پارسى امروزین مى توان به معناى «نامیراى مقدّس» یا «وَرجاوندِ جاودانه» گرفت. این واژه در ادبیات زرتشتى لقب هر یك از مِهین ایزدان یا فروزه هاى…

هفت اقلیم زرتشتى

هفت اقلیم زرتشتى در ابتداى آفرینش، هرمزد بر عالم نور، و اهریمن بر جهان تاریكى، حكمرانى مى كردند. هرمزد براى پاسدارىِ جهان نور از دست اندازىِ اهریمن، از دل زمانِ بى كرانه، در شمال. در نتیجه تازشِ اهریمن بر نیمكره شایسته زیست، دو رشته كوه…

کیش زرتشت / مرى بویس

منبع : کیش زرتشت، به قلم پروفسور ماری بویس، ترجمه از مصطفی فرهودی اشاره این نوشتار بخشى است از مقاله كیش زرتشت نوشته پروفسور مرى بویس كه در بخش آغازین آن به زرتشت، پیشینه نگارش در میان زرتشتیان، متون مقدس بهویژه اوستا، و ترجمه و تدوینِ…

ادیان ایران باستان

1- آیین مغان قبل از ظهور زردشت ، یعنى پیش از پادشاهى مادها، بومیان غیر آریایى ایران یعنى داشتند كه آیین مغان نامیده مى شود. كلمه مغ (مگوش ) در زبان قدیم ایران به معناى خادم بوده است . به نظر مى رسد مغان سكنه بومى ایران بوده اند و مانند…

اصلاحات دینی پارسیان

اصلاحات دینی پارسیان Parsi Religious Reforms نخستین جنبش اصلاحی عمده در 1746 آغاز شد و مربوط به تقویم بود. معلوم شد كه بین تقویمی كه پارسیان از آن پیروی می‌كردند و تقویم زردشتیان ایران (به علت تفاوت روش در محاسبه‌ی كبیسه در سال 365 روزه)…